سپس شاگرد ابو سعید گفت: تو را به خدا از آنجا که هستید یک قدم پیش بگزارید.
همه یک قدم پیش گذاشتند، سپس نوبت به سخنرانی ابو سعید رسید، او از سخنرانی خود داری کرد.
مردم که مدت یک ساعت در مسجد بودند و خسته شده بودند شروع به اعتراض کردند.
ابو سعید پس از مدتی گفت: هر آنچه که من میخواستم بگویم شاگردم به شما گفت، شما یک قدم به جلو حرکت کنید تا خدا ده قدم به شما نزدیک شود...