در خصوص آیه ی بیست و نه سوره ی نساء توضیح بفرمایید.
پاسخ – دو چیز در این آیه مورد نهی قرار گرفته است . گاهی در آیات قرآن چیزهایی امر شده است . مثلاً در جایی می فرماید: اقیموا بالصلاة . گاهی نیز چیزهایی نهی شده است . مثلاً می فرماید : غیبت نکنید . در آیه ی بیست و نه می فرماید : یا ایها الذین آمنو لا تأکلوا اموالکم بینکم بالباطل . سعی کنید مال خود را به باطل مصرف نکنید . سپس می فرماید: لا تقتلوا انفسکم. خود را به هلاکت نیندازید . یکی از مهمترین نکات در زندگی ما این است که مالی که مصرف می کنیم حلال باشد . می گویند : الجوارحُ جواسیسُ القُلوب . چشم و گوش جاسوس قلب هستند . علمای اخلاق می گویند که پنج ورودی مهم برای روح ما وجود دارد که ما به پنج کنترل و پنج عفت در ارتباط با آنها نیاز داریم .ابتدا چشم است . نگاه بر روی روح افراد اثر دارد . به همین خاطر است که می گویند نگاه به عالِم ، پدر و مادر و قرآن عبادت است . دومین مورد گوش است . حرف هایی که ما می شنویم بر روی ما اثر دارد . به همین خاطر می گویند که شنونده ی غیبت مانند گوینده ی آن است . سومین مورد زبان است . چهارم شکم است . پنجم نیز قوای جنسی است . بنابراین دیدنی ها ، شنیدنی ها ، گفتنی ها ، خوردنی ها و قوای جنسی کانال های ورودی روح ما هستند . امام صادق (ع) فرمود : عبادتی بالاتر از کنترل شکم و قوای جنسی نیست. از میان این پنج کانال اولویت با شکم و قوای جنسی است . از میان این دو نیز، شکم اولویت بیشتری دارد . چرا که لقمه ی حرام به انسان اجازه ی نگاه حرام می دهد . شخصی نزد امام باقر (ع) آمد و گفت که من نماز و روزه ی خود را به مقدار کم بجا می آورم. اما دو ویژگی دارم ، فقط مال حلال می خورم و قوای جنسی خود را نیز فقط از راه حلال ارضاء می کنم. به من بگویید که چگونه آدمی هستم . حضرت فرمودند که تو خیلی آدم خوبی هستی و نمی دانی که بزرگترین عبادت را انجام می دهی. بنابراین غذایی که می خوریم در روح ما اثر دارد . چهارپایان زمانی که گرسنه هستند هر چیزی را که ببینند می خورند و به صاحب آن توجه نمی کنند . ولی در چند جای قرآن کریم خطاب به انسان آیه ی کلوا حلالً طیبا تکرار شده است . در ادامه ی آیه نیز می فرماید : وَشکروا. در واقع منشاء شکر لقمه ی حلال است . در جای دیگری می فرماید که حلال بخورید و عمل صالح انجام دهید . معلوم می شود که منشاء عمل صالح نیز لقمه ی حلال است . در آیه ی دیگری می فرماید که مال حلال بخورید و به دنبال شیطان نروید . یعنی پرهیز از شیطان به واسطه ی لقمه ی حلال است . در روایات تأکید فراوانی بر روی این مطلب شده است . به طور مثال برای ساخت یک آپارتمان هزینه ی زیادی صرف فوندانسیون می شود در حالی که اصلاً این فونداسیون در ظاهر بنا تأثیری ندارد . اما همین کار باعث می شود که ساختمان محکم شده و در برابر خطرات و زلزله مقاومت کند . اگر کسی ساختمان خود را بدون فونداسیون و بر روی شن روان بسازد ، مشخص است که با اولین ضربه فرو می ریزد . در حدیث داریم که عبادت با لقمه ی حرام مانند ساختن خانه بر روی شن روان است . در آیه ی بیست ونه سوره ی نساء می فرماید که مال خود را به باطل نخورید. به این علت کلمه ی خوردن را بکار برده که انسان اکثر مال را برای خوردن صرف می کند . وگرنه منظور از خوردن همان مصرف کردن است . ائمه ی بزرگوار در ذیل این آیه برای معنای باطل، پنج مصداق تعیین کرده اند . این احادیث در تفسیر نور الثقلین آمده است. امام صادق (ع) فرمودند که منظور از آیه این است که کسی دِین و قرض از کسی بگیرد ولی قصد نداشته باشد آن را پرداخت کند . اگر با این پول غذایی را بخورد این لقمه حرام است . در روایت دیگری داریم که کسی قرض از مردم بگیرد ولی با وجود اینکه امکانات مالی دارد و موعد پرداخت پول نیز سر رسیده، آن را به صاحب مال پرداخت نکند . در این صورت نیز مال باطل می شود . الان در بانک ها بحث دیرکرد مطرح است که به فتوای تمامی فقها دیر کرد حرام است . اما مسئولین بانک ها می گویند که اگر این مطلب اعلام شود هیچکس قسط خود را پرداخت نخواهد کرد . امام صادق (ع) فرمودند : یکی دیگر از مصادیق این آیه ربا است . سپس فرمودند: کم فروشی نیز از مصادیق این آیه است . الان بخاطر مشکلات اقتصادی بعضی افراد به فرهنگ کم فروشی رو آورده اند که خیلی هم اشتباه است . این کار یک نوع اکل مال به باطل است . در ادامه امام صادق (ع) فرمودند : پولی که از راه قمار و ظلم به دیگران بدست بیاید نیز حرام است . البته ظلم مصادیق مختلفی دارد. هفته ی گذشته من در حرم حضرت ابوالفضل (ع) در رابطه با مال حرام سخنرانی داشتم . در این رابطه چند مثال زدم و از کم فروشی ، غش ، عدم رعایت حق الناس و ... صحبت کردم . بعد از اتمام سخنرانی پنج یا شش نفر نزد من آمدند . یکی از آنها گفت که من برای جوشکاری منزل از برق دولتی استفاده کرده ام . الان که صحبت های شما را شنیدم ناراحت شدم و توبه کردم . چکار باید بکنم ؟ گفتم به شهر خود و نزد رئیس اداره ی نیرو برو و از او سوال کن که چگونه باید آن را جبران کنی . آقای دیگری که سنی هم نداشت ، گریه کرد و گفت: در یک مجموعه ای نمره ای لازم بود که من آن را بدست نیاورده بودم . پدرم پولی پرداخت کرد و غیر قانونی کار من را درست کرد . الان چکار باید بکنم ؟ از همه ی این گفته ها مشخص می شود که حرف و کلام اثر دارد . افراد باید بدانند که گرانی و تحریم مجوزی برای حرام خواری نیست . حتی اگر درآمد ما صفر هم باشد اسلام اجازه ی حرام خواری به ما نمی دهد . یکی دیگر از مصادیق این آیه حق الناس است . امام حسین (ع) صبح عاشورا رو به اصحاب خود کردند و فرمودند که هرکس حق الناسی به گردن خود دارد بازگردد . در تاریخ اسلام ما به مواردی برخورد می کنیم که ثواب عظیمی کسب شده اما بخاطر وجود لقمه ی حرام یا حق الناس به گردن فرد ، این ثواب به او نرسیده است . در جنگ خیبر یک فردی به نام مِدعَم شهید شد و به روی زمین افتاد . اصحاب به گرد او آمدند و گفتند که شهادت بر تو مبارک باد . در روایت داریم که امتیازات زیادی به شهید داده می شود و گناهان او آمرزیده شده و حورالعین سر او را به دامن می گیرند . پیامبر (ص) با دیدن این منظره فرمودند که او شهید است اما الان بدن او را آتش فرا گرفته است . اصحاب علت این امر را پرسیدند . پیامبر(ص) فرمودند که لباس او متعلق به بیت المال است . بلافاصله اصحاب لباس را از تن خارج کردند . این مسئله نشان می دهد که یک ثواب عظیمی مانند شهادت، در کنار حق الناس رنگ می بازد . نبی مکرم اسلام در آخرین منبری که در مسجد داشتند خطاب به مردم فرمودند : من الان در حال رفتن هستم اگر کسی چیزی به گردن خود دارد بگوید . نقل می شود که یک نفر بلند شد و گفت یا رسول الله روزی یک فقیری به شما مراجعه کرد . شما سه درهم از من گرفتید و به او دادید . الان شما این سه درهم را به من بدهکار هستید . حضرت خوشحال شده و به فضل ابن عباس فرمودند: این سه درهم را به او بدهید . انسان مومن باید به این مسائل توجه داشته باشد . شخصی از امام سجاد (ع) سوال کرد که دین چیست ؟ برخی از ما ملاک دین را فقط نماز وروزه می دانیم . نماز برای دینداری مهم است اما در حدیث داریم که به طول رکوع و سجود افراد نگاه نکنید . امام سجاد (ع) فرمودند که دین سه کلمه است . 1- حق بگویید . 2- وفای به عهد و پیمان داشته باشید . 3- امانت دار باشید . مصادیق زیادی برای حق الناس در جامعه است . البته حق الناس با قیمت و مالیت متفاوت است . شاید یک عدد گندم ارزش زیادی نداشته باشد . ولی اگر کسی همین یک عدد گندم را بدون اجازه بردارد در روز قیامت مسئول است . در آیه ی بیست و نه سوره ی نساء می فرماید که ای کسانی که ایمان آوردید اموال خود را به باطل نخورید مگراینکه تجارت از روی رضایت باشد . یعنی اینکه باهم صلح کرده و با کلک و خدعه همراه نباشد . گاهی ممکن است در برخی بنگاه ها زدو بند هایی صورت بگیرد . امام ( ره) در کتاب تحریرالوسیله در بحث بیع می فرمایند : درست نیست که کسی کلاه شرعی بر سر بگذارد . اگر مصادیق خدعه در بین مردم رواج پیدا کند ، دیگر هیچ کاری به سرانجام نرسیده و بازار قابل اعتماد نخواهد بود گاهی خداوند در حلال برکتی قرار می دهد که در حرام نیست . مخصوصاً الان که یک مقدار بازار آشفته است افراد باید خیلی مراقب باشند . اگر کسی روز قبل یک جنسی را پانصد تومان خریده باید ده درصد به روی آن اضافه کرده و بفروشد . نباید نگاه کند که فردا قیمت آن ششصد تومان خواهد شد . فردی می گفت که گرفتن پول از دست مردم راحت است اما خوردن آن سخت است . یک نفر نزد آیت الله احمد خوانساری که از علمای بازار تهران بودند آمد و گفت: من یک جنسی را به قیمت صد تومان می خرم. ولی چون بازار کشش دارد آن را دویست تومان می فروشم . آیا این کار اشکال دارد ؟ ایشان فرمودند که این مال متعلق به تو است و می توانی هر قیمتی که می خواهی بفروشی ولی این کار بی انصافی است . آن فرد گفت : حرام نباشد ، بی انصافی اشکالی ندارد . آقای خوانساری ایشان را صدا کردند و گفتند : بی انصافی یعنی آن کاری که شمر با امام حسین (ع) کرد . در حدیث داریم که سه کار خیلی مشکل است : 1- ذکر خدا در همه حال 2- رسیدگی به مشکلات مردم 3- انصاف با خود . امام صادق (ع) به عده ای پول دادند که به تجارت بروند . این افراد بعد از بازگشت از تجارت به نزد امام آمدند و گفتند این مقدار اصل پول و این مقدار نیز سود آن است . امام دیدند که سود آن صددرصد است . فرمودند : چرا اینقدر زیاد است ؟ آنها گفتند که ما به شهری رفتیم که کالای ما در آنجا کمیاب بود . ما هم جنس را نفروختیم . زمانی که بازار خوب کشش پیدا کرد ، کالا را به دو برابر قیمت به مردم فروختیم. امام فرمودند که من این پول ها را مصرف نمی کنم . سپس فرمودند : کسب حلال از شمشیر زدن در راه خدا مشکل تر است . الان برخی افراد اجناس مختلف را نگهداشته و با بازار بازی می کنند . این افراد باید بدانند که در روز قیامت باید پاسخگو باشند . گناه آنها شاید از نخواندن نماز صبح بزرگتر باشد . برخی افراد مقید به زیارت و روضه هم هستند اما در مسائل اقتصادی بی دقتی می کنند . یک نفر بازاری چند روز قبل به من گفت که شما مدام به ما می گویید، به روسا هم بگویید یک ثباتی را در بازار ایجاد کنند که ما بتوانیم درست کارکنیم.