سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پسر آدم را با ناز چه کار که آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار . نه روزى خود دادن تواند و نه تواند مرگش را باز راند [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :31
بازدید دیروز :155
کل بازدید :351949
تعداد کل یاداشته ها : 423
04/4/13
4:38 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
مسلم فروزان نیا[102]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

غضنفر : دکتر ! احساس می کنم دیوونه شدم فکر می کنم فرار کردم و یه عده دنبال من هستن و می خوان منو بگیرن . دکتر : از چه زمانی این احساس رو می کنی ؟ غضنفر : از زمانی که از تیمارستان فرار کردم .

دیوانه سراغ رئیس تیمارستان اومد و بهش گفت : من می ترسم یه دیوونه اومده اینجا به من می گه ناصر الدین شاه . رئیس تیمارستان گفت اشکال نداره عزیزم لابد فکر می کنه ناصر الدین شاه هستی . دیوانه گفت : آخه اسمش میرزا رضا کرمانی است .

غضنفر سوار آسانسور میشه می بینه نوشته ظرفیت 12 نفر می گه عجب بدبختیه حالا 11 نفر دیگه از کجا بیارم

غضنفر میره و در یخچال رو باز می کنه و می بینه : ژله داره مثل بید می لرزه . بهش می گه : نترس می خوام پنیر بخورم