اگر خداوند کسی را به خودش واگذار بکند ، فرد گناه می کند و اصلا هم پشیمان نمی شود . خلاف می کند و از خلاف هم لذت می برد و احساس پشیمانی و ندامت هم به او دست نمی دهد . اینها را خدا به خودشان واگذار می کند . این افراد راحت گناه می کنند و افتخار هم می کنند و گردنکشی هم می کند و اگر به او نصیحت کنیم اصلا قبول نمی کند . او خودش را در فضای مثبت و قشنگ می بیند و فکر می کند که هنر می کند که این کارها را می کند . اینها افرادی هستند که خدا آنها را رها کرده است و می فرماید که تمتعوا و سوف تعلمون . برخوردار شوید ، بزودی خواهید فهمید . هرچه فضا را آماده کردم که برگردید ولی برنگشتید ، الان بروید و عشق تان را بکنید . خدا برای این افراد از در و دیوار خوشی می ریزد . حالا که می خواهند غافل باشند و به خودشان واگذار شده اند ، من هم به آنها نعمت های زیادی می دهم تا اینها باعث غفلت بیشتر آنها بشود . بنابراین این افراد احساس نگرانی نمی کنند و خیلی هم خوش می گذرانند . اما افرادی که فکر گناه هم آنها را آزار می دهد جزء کسانی نیستند که خدا آنها را به خودشان واگذار کرده است . این القاء شیطان است و جلوی آن را بگیرید . شیطان می گوید که تو که گناه کردی دیگر توبه و کارخوب فایده ای ندارد و می خواهد شما را به طرف گناه بکشاند . پس این عزیزان کاملا امیدوار باشد . این احساس پشیمانی ، احساس قشنگی است . همین که از فکر گناه یا خود گناه احساس بدی دارد ، نشان می دهد که آثار معنوی هنوز در ایشان وجود دارد . و احساس می کند که هنوز ارتباط با خدا دارد . دیگر اینکه خانواده ها برای ا زدواج سخت نگیرند . بعضی از پدرها و مادرها شرایط سنگینی برای ازدواج می گذارند یا اینکه شرایط مالی برای ازدواج می گذارند . روایت داریم که اگر بخاطر ثروت یا شهرت یا زیبایی دختر یا پسر ازدواجی صورت بگیرد ، خدا می فرماید که من آنها را از طرف می گیرم . اینها معیارهای مادی و دنیوی است و جذابیت و کششی برای ادامه ی زندگی ندارد . دورا دور جذاب است ولی وقتی در فضای آن قرار گرفتی ، کم کم برای شما بی مزه می شود و دلیلی برای استمرار و ادامه ی زندگی ندارید . قرآن می فرماید : کسانی که شرایط ازدواج برای آنها فراهم نیست عفت پیشه کنند . خدا این توانمندی را در مواجه با گناه درانسان گذاشته است . اگر وقتی در خلوت قرار می گیرد فکر گناه می کند ، سریع فضایش را عوض کند . سعی کند که مشغولیات ذهنی که باعث تحریک غریزه ی حیوانی او می شود را تحریک نکند . محیط زندگی اش عوض کند . انشاءالله خدا در آینده ازدواج بهتری را برای او در نظر گرفته است . پس ناامید نباشد . شاید اصلا همین آزمایش ایشان باشد . یکی را با بیماری ، یکی را با فقیر یا ثروت امتحان می کنند یا یکی را با فراهم شدن شرایط ازدواج فراهم می کنند یا یکی را با عدم این شرایط امتحان می کنند . پس پدرها و مادرها سخت نگیرند و برای ازدواج شرایط مادی و دنیوی را در نظر نگیرند . ازدواج را آسان بگیرند تا ازدواج بیشتر بشود . هر چه ما آسانتر بگیریم جوانان راحت تر زندگی می کنند . اگر در فضای گناه آلود قرار گرفتیم حتما فضا را عوض کنیم . بجای اینکه به نداشته ها فکر کنیم بهتر است به بندگی خدا فکر کنیم . باید تمام نیازهایی که خدا به من داده ، در راه بندگی و ایمانی که در راه خدا باید داشته باشم سازماندهی کنم . من باید شهوت ،ریا، غضب و امیال خودم را در این فضا پرورش دهم و ببینم چه عواملی باعث ضعف ایمان من می شود . خیلی از جوانان در این شرایط هستند ولی اصلا فکر گناه نمی کنند . نمی گویند که چون شرایط برای ما فراهم نیست پس گناه کنیم . این خودش یک فضای امتحان است . یعنی کسی که تحت فشار جنسی قرار گرفته است و مبارزه می کند این مصداق مبارزه در راه خدا است او با شهوتش مبارزه می کند . یکی با مال در راه خدا مبارزه می کند ، یکی با جان در راه خدا مبارزه می کند و یکی با همین جهاداکبر در راه خدا مبارزه می کند . کسی که در خلوت می خواهد فکر گناه به سرش بزند ، دو رکعت نماز می خواند و با شیطان نفسش درگیر می شود، به مراتب این فرد که با نفسش مبارزه می کند از کسی که در راه خدا مبارزه می کند بالاتر است زیرا او دارد جهاد اکبر انجام میدهد . کسی که زیر بار شهوتش نمی رود و آن را کنترل می کند و با نماز خواندن از خدا کمک می گیرد ، آرامش می گیرد . بداند که در جهاد بزرگی قرار گرفته است .