مدح و ثنای حضرت زهرا از زبان ما مشکل است. در قرآن در آیه تطهیر و مباهله از حضرت زهرا تعریف کرده است و پیامبر نیز از حضرت زهرا تعریف کرده است. این تعابیر بی نظیر است. حتی اهل سنت هم کتابی در فضایل حضرت زهرا نوشته اند. حاکم نیشابوری که ازعلمای اهل سنت است کتابی در مدح حضرت زهرا دارد و روایاتی در این مورد آورده است. تمام سیره نویسان اهل سنت یعنی تمام کسانی که زندگی اصحاب پیامبر را نوشته اند، وقتی به کلمه ی فاطمه رسیده اند بخشی از روایات ( متواتر) را آورده اند. پیامبر فرمود: فاطمه پاره تن من است، درجای دیگر فرمود: فاطمه گوشت تن من است .گاهی می فرمود: فاطمه موی بدن من است. گاهی می فرمود :فاطمه روح من است یا نور چشم من است .
روزی سلمان نزد پیامبر آمد و گفت که وضعیت مالی حضرت زهرا و وضعیت معیشتی او خوب نیست من از دیدن این سختی ها، ناراحت شده ام. رسول خدا فرمود: دخترم فاطمه تمام وجودش ایمان و یقین است.
امیرالمومنین در نامه 28 نهج البلاغه به معاویه (در مورد افتخارات اسلام) می نویسد: یکی از افتخارات ما رسول خدا، حمزه سید الشهد است ... زهرا از ماست. در نقل دیگر حضرت می فرماید: من می بالم به فاطمه و پدرش .دنیای حضرت زهرا خیلی عجیب است. این تعابیر مختص منابع شیعه نیست و در منابع سُنی هم این تعابیر نقل شده است. رفتارهای عملی پیامبر که جلوی فاطمه می ایستاد ،به سوی او می شتافت و دست او را می بوسید نیز مهم است و می فرمود که تو مادرم هستی.
آیه 61 سوره آل عمران (آیه مباهله)درمورد حضرت زهرا است . وقتی پیامبر خواست با یهودیان نجران مباهله ( نفرین کردن یکدیگر یعنی همدیگر را نفرین کنند تا هرکدام که حق نبودند از بین بروند )کند، سران آنها دیدند که پیامبر با امام حسن و امام حسین و حضرت زهرا می آید. در این آیه به پیامبر می فرماید که بگو ما پسران مان را با خودمان می آوریم و شما هم پسران تان را بیاورید. ما زنهای مان را می آوریم .یکی از علمای اهل سنت از پیامبر نقل می کند: اگر محبوب تر از این چهار نفر( علی، فاطمه، حسن و حسین) روی زمین سراغ داشت به من می فرمود که آنها را بیاور.ولی خدا به من دستور داد که آنها را بیاورم زیرا آنها خلق افضل هستند.
گاهی آیات قرآن در مناسبتی نازل شده است یعنی مناسبت آن همان شأن نزول آیه می شود. ممکن است که پیامبر این آیه را در جاهای دیگر استفاده کند یا جبرئیل همان آیه را در مناسبت دیگری بر پیامبر نازل کند یعنی یک آیه دو بارنازل بشود که این انطباق است. مثلا ضرب المثلی اتفاق می افتد مثل تخم مرغ دزد شتر دزد می شود. ما این ضرب المثل را در مورد فردی که از بانک دزدی می کند هم بکار می بریم . قرآن از این دسته آیات زیاد دارد و کسانی که با قرآن آشنا نیستند گاهی دچار اشتباه می شوند. آیه 9 سوره حشر در مورد ایثار است و می فرماید: بعضی ها دیگران را بر خودشان ترجیح می دهند با اینکه خودشان هم نیاز دارند.
ایثار بالاترین ویژگی اخلاقی است یعنی انسان خودش گرسنه می خوابد ولی غذایش را به فرد دیگری می دهد. اگر انسان نصف غذا را خودش بخورد و نصف دیگر را به فرد دیگری بدهد این انفاق است. ایثار صفت با اررزشی است. وقتی مردم مکه به مدینه آمدند، مردم مدینه مال های شان را ایثار کردند یعنی خانه شان را به مهاجرین دادند و خودشان در کوچه ماندند. این داستان شأن نزول این آیه است.
فقیری به مسجد آمد و گفت: یا رسول الله من گرسنه هستم و جای استراحت ندارم. پیامبر به اصحاب فرمود که چه کسی به این فرد پناه می دهد؟ هیچ کس حاضر نشد که این کار را بکند. حضرت علی(ع) قبول کرد و او را به خانه برد. حضرت علی (ع)از فاطمه پرسید که چه مقدار غذا داریم و فاطمه فرمود که به اندازه ی یک نفر غذا داریم. حضرت فرمود که من امشب میهمان آورده ام. اهل خانه گرسنه خوابیدند و میهمان هم غذا را خورد و متوجه چیزی نشد. فردا این آیه دوباره نازل شد.
ایثار سه نوع است :مالی، آبرویی( گاهی انسان آبروی کسی را می خرد و آبروی خودش را از دست می دهد. حضرت زهرا ایثار آبروی هم داشتند. ایشان با حضرت علی (ع) ازدواج کردند و خیلی از مردم به ایشان اعتراض کردند که چرا با علی ازدواج کرده است. حضرت در مقابل آنها ایستادند) و ایثار جان مثل حضرت ابوالفضل که جانش را در کربلا داد. حضرت زهرا ایثار جان هم داشتند. زیرا خودشان را سپر کرد و سختی کشید تا مسئله ی ولایت و امامت مطرح بشود .
پیرمردی که گرسنه و فقیر بود به مسجد آمد. پیامبر فرمود که چه کسی این پیرمرد را سیر می کند؟ خبر به فاطمه رسید. حضرت فاطمه گردنبندشان را برای پیامبر فرستادند تا پیامبر آنرا بفروشد و به فقیر بدهد. از فروش گردنبند برای پیرمرد غذا و محل خواب و اسب تهیه شد.
عمار یاسر این گردنبند را دوباره خرید و به حضرت فاطمه هدیه کرد. پیامبر غلامی را که گردنبند را آورد و دوباره برگرداند، آزاد کرد. پیامبر فرمود :چه گردنبند با برکتی .
حضرت عیسی می فرمود: مم مبارک هستم. مبارک یعنی چیزی که کم است ولی آثار زیادی دارد مثلا شب قدر هشت ساعت بیشتر نیست ولی بالاتر از هزار شب است و این شب مبارک است. مکه سرزمین کوچکی است ولی با برکت است و خواندن دو رکعت نماز ،ثواب هزار رکعت نمار را دارد. قرآن کتاب است ولی با برکت است. گاهی شخصیت ها با برکت هستند. حضرت زهرا با برکت است زیرا یازده امام می فرمایند که مادر ما زهرا است .سادات از نسل حضرت زهرا هستند. ما باید از ایثارهای حضرت زهرا درس بگیریم و ایشان را الگوی خودمان قرار بدهیم.
حضرت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بیمار شدند. حضرت فاطمه و امیرالمومنین نذر کردند که برای شفاعت فرزندانشان، سه روز روزه بگیرند.(روزی امام حسین(ع) در کودکی گم شد. پیامبر و حضرت علی(ع) در مدینه نبودند. روایت داریم که حضرت زهرا 70 بار به در منزل آمد و برگشت و به امام حسن (ع) فرمود که به دنبال برادرت برو، من ناراحت هستم.
در بحارالانوار داریم :بلال می گوید که به خانه حضرت زهرا رفتم و دیدم که حضرت گندم آرد می کند و بچه هم در بغل دارد. سلام کردم و گفتم که اجازه بدهید که من بچه را نگه دارم؟ حضرت فرمود :اگر می خواهی کمک کنی ،گندم را آرد کن و من بچه را نگه می دارم. زیرا مادر به بچه مهربانتر است. این داستان ،شفقت حضرت زهرا را نسبت به فررزندان شان می رساند. یکی از اسامی حضرت زهرا هانیه است یعنی مهربان و شفیق . یکی از اسامی خدا هم شفیق است. در حالات امام زمان(عج) داریم که امام مثل پدر مهربان است. پس شما می توانید برای شفای فرزندان تان نذر کنید و این نذر حتما نباید مالی باشد ). حضرت نذر خودشان را ادا کردند و سه روز روزه گرفتند. سه شب پیاپی سر افطار فقیر ،یتیم و اسیر آمد و آنها افطاری را به آنها دادند و خودشان گرسنه ماندند و با آب افطار کردند .در اینجا سوره هل اتی (دهر یا انسان) نازل شد که می فرماید: آنها برای خدا این کار را کردند. ما تشکری از یتیم نمی خواهیم و کار ما فقط برای خداست. خداوند هجده آیه در مورد حضرت زهرا و خانواده اش نازل کرد زیرا این کار با اخلاص و برای رضایت خدا بود.
نخستین برکت حفظ قرآن کریم در زندگی انسان غنای فرهنگی است . این برکت در حقیقت مبدأ و مادر سایر برکت های این کتاب آسمانی است . از دیدگاه اسلام ، قرآن ارجمندترین ثروت فرهنگی است و واجد آن از نظر فرهنگی نیازمند نیست و فاقد آن هر قدر از نظر فرهنگی و اقتصادی پیشرفت کند بی نیاز نیست