حماد بن عیسی گفت : در محضر امام صادق علیه السّلام بودم، به من فرمود: آیا می توانی نماز را خوب بخوانی ؟ عرض کردم : چگونه نمی توانم و حال آنکه کتاب حریز را که درباره نماز نوشته شده است ، از حفظ دارم . حضرت فرمود: برای تو ضرر ندارد، برخیز و نمازی بخوان تا من ببینم که چگونه می خوانی .
حسب الامر حضرت رو به قبله ایستادم و شروع به خواندن نماز کردم . تمام نماز را از نظر رکوع و سجود به جای آوردم ، اما حضرت آن را نپسندید و فرمود: نماز را خوب نخواندی . واقعا چقدر زشت است برای مردی که شصت هفتاد سال از عمرش می گذرد و حال آنکه نمی تواند یک نماز کامل با مراعات حدود کامله آن بخواند. من خجالت کشیدم و خود را کوچک دیدم .
عرض کردم : فدایت شوم ، شما نماز را به من تعلیم دهید. پس ، امام علیه السّلام رو به قبله راست ایستادند و دستهای خود را آزاد گذاردند و انگشتهای دست آن حضرت به هم گذارده شده بود و مابین دو قدم آن حضرت از سه انگشت باز، و بیشتر فاصله نداشت و انگشتهای پای خود را رو به قبله کردند و تا آخر نماز هم رو به قبله بود و با تواضع و حضور قلب گفتند: اللّه اکبر و سوره حمد و توحید را با ترتیل (به آرامی و خوبی) خواندند و بعد از تمام شدن سوره توحید، به قدر یک نفس کشیدن صبر کردند. بعد دست خود را بلند کرده تا مقابل صورت بردند و در حالی که ایستاده بودند گفتند: اللّه اکبر و پس از آن به رکوع رفتند و کف دست را به سر زانو گرفتند. انگشتان آن حضرت از هم باز بود. زانو را به عقب دادند، چنانکه پا راست شد و پشت آن حضرت طوری مساوی شد که قطره آبی بر آن می گذاشتند، به هیچ طرفی نمی ریخت . گردن خود را کشیده و سر به زیر نینداختند و چشم را بر هم گذاردند و سه مرتبه به آرامی گفتند: سبحان ربّی العظیم و بحمده.
بعد راست ایستادند و چون خوب ایستادند، گفتند: سمع اللّه لمن حمده و در همان حال که ایستاده بودند، دست را تا مقابل صورت خود بلند کردند و گفتند: اللّه اکبر و بعد به سجده رفتند. دو کف دست را پیش زانوها، مقابل صورت خود بر زمین گذاردند و انگشتان آن حضرت به هم گذارده شده بود. سه مرتبه گفتند: سبحان ربّی الاعلی و بحمده . اعضای بدن خود را از یکدیگر باز گرفته و بر هم نگذارده بودند (در حال سجده دست را به بدن نچسبانیده و بدن را بر پا نگذارده بودند) و بر هشت موضع بدن خود که به زمین گذارده بودند، سجده کردند که پیشانی و دو کف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ پا و سر بینی باشد.
بعد از نماز فرمودند: گذاردن هفت موضع در وقت سجده به روی زمین واجب است که پیشانی و دو کف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ پا باشد. و اما گذاردن بینی بر زمین سنت (مستحب) است و آنها همان مواضع است که خدا در قرآن فرموده است : و انّ المساجد للّه فلا تدعوا مع اللّه احدا و مسجدها از آن خداست و با وجود خدای یکتا کسی را به خدایی مخوانید. پس از آن سر از سجده برداشتند و وقتی نشستند گفتند: اللّه اکبر و به ران چپ نشسته ، پشت پای راست را بر کف پای چپ گذاردند و گفتند استغفر اللّه ربّی و اتوب الیه و دوباره در حالی که نشسته بودند. گفتند: اللّه اکبر و بعد به سجده دوم رفتند و مانند سجده اول ، سجده دوم را تمام کردند. و در رکوع و سجود هیچ یک از اعضای بدن را بر یکدیگر نگذارده بودند و موقع سجده آرنج دست خود را باز نگاه داشته و به زمین نگذارده بودند. در حال تشهّد خواندن ، انگشتان دست آن حضرت از یکدیگر باز بود و به این کیفیّت دو رکعت نماز خواندند و چون از تشهّد فارغ شدند، فرمودند: ای حماد، این چنین نماز بخوان.
منبع: چهل داستان درباره نماز و نمازگزاران؛ یدالله بهتاش
یکی از شکایتهایی که برخی افراد از خود دارند این است که چرا برای نماز صبح از خواب بیدار نمیماند و یا اصلاً به نماز اهمیت نمیدهد و به عبارت دیگر در دین سستی میکند. باید توجّه داشت که: عامل اصلی خواب ماندن برای نماز صبح و یا هر کوتاهی ای که در زمینه دین و عبودیت پیدا می شود در ضعف ایمان است.
همه ما کم و بیش از این عارضه رنج می بریم و ایمان کامل برای انسان مومن یک ایده آل و آرزوی نهایی است ولی باید بکوشیم هر چه بیشتر آن را تقویت نماییم. در روایت هست که ایمان ده درجه دارد و وظیفه مومن حرکت در این مسیر و افزودن به این درجات است. گناه بودن در صورتی است که اراده خودش در این زمینه دخیل باشد.
اما برای بیدار شدن شرایط ظاهری هم کمک کار است. خواندن نماز صبح در اول وقت آن شاید از نمازهای دیگر مشکل تر باشد؛ چرا که کندن از رختخواب گرم و لذت خواب در ابتدای راه سخت است ولی نماز گزار می تواند با کمی تمرین و ممارست از منافع سحر و صبح بهره مند گردد و از فیض نماز اول وقت ( بالاخص نماز صبح ) بی نصیب نماند.
پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند : هیچ بنده ای نیست که به اوقات نماز و مواضع خورشید اهتمام ورزد مگر اینکه آسودگی در هنگام مردن و از بین رفتن غم و اندوه ها و نجات از آتش را برایش ضمانت کنم.
از دست دادن سحر خیزی معلول علت های مختلفی می باشد . مهمترین عامل آن این است که انسان به درستی نمی داند هدف زندگی چیست و دین و عبادت چه نقشی در رسیدن به این هدف دارد. کسانی که هدفمند زندگی می کنند و می دانند برای چه باید دین دار بود چه بسا انگیزه بسیار قوی ای در این زمینه دارند و این مشکل را ندارند.
زندگی از نظر اسلام که دین توحیدی است فرصت خدایی شدن انسان است و هدف زندگی هم همین است. انسان مظهر خدا است و یک عمر فرصت دارد که این مظهریت خود را بالفعل کند و هر چه بیشتر صفات خدا را در خود جای دهد و پر از خدا شود و خدایی گردد. مانند آهنی که چون در کنار آتش قرار می گیرد به رنگ آتش در می آید و صفات آتش پیدا می کند از زیبایی و قدرت و حرارت و .... .
در زندگی انسان نیز فرصت های فراوانی مانند اوقات نماز و روزه و حج و خدمت به خلق خدا و مانند آن وجود دارد که همه فرصت های خدایی شدن انسان هستند. انسان خداجو تمام سعی اش این است که فرصت ها را از دست ندهد و از آن به نحو احسن برای کمال و قرب خود به خدا استفاده نماید. در این میان نماز صبح و اول وقت بسیار اهمیت دارد.
مومنین و اولیای خدا این مشکلات را ندارند دلیل آن هم روشن است. چون ایمان قوی ای دارند. باید ایمان را تقویت کنیم. با معرفت توحیدی هستی و خداوند با تسلیم. با ولایت پذیری و رابطه با اولیای خدا. از طریق رابطه با قرآن کریم. قرآن کتاب توحید است وقتی به درستی با آن رابطه نداریم و وقتی حتی آن را نمی خوانیم مشکل پیدا می کنیم. ایمانمان ضعیف می شود. هجوم فرهنگی دشمن هم که غوغا کرده. شیطان و نفس و دشمن هم فراوان داریم. چاره ای جز خودسازی نیست. خودسازی یعنی خود را از هر چه غیر خدایی است خالی کنی و پر از خدا شوی مانند بطری ای که پر از هوا است و وقتی شما آن را از آب پر می کنید هوای آن خالی و آب جای آن را می گیرد. باید اندیشه و اخلاق و علم و عمل مان توحیدی و پر از خدا شود تا راحت شویم تا انگیزه زندگی داشته باشیم و تا با اشتیاق به سوی خدا برویم و با علاقه نماز بخوانیم.
پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله و سلّم) می فرماید : هیچ بنده ای نیست که به اوقات نماز و مواضع خورشید اهتمام ورزد مگر اینکه آسودگی در هنگام مردن و از بین رفتن غم و اندوه ها و نجات از آتش را برایش ضمانت کنم .اگر چیزی به نام خواب وجود نداشت، چه اتفاقی می افتاد!! خواب و استراحت یکی دیگر از نعمت های خداوندی است که ما از آن غافل هستم. امیدواریم خداوند توفیق شکر گذاری نعمت هایش را به ما عنایت بفرماید.
قرآن در مورد شب و استراحت در آن می فرماید: «وَ جَعَلْنَا نَوْمَکمُْ سُبَاتًا * وَ جَعَلْنَا الَّیْلَ لِبَاسًا» و خواب شما را مایه آرامشتان قرار دادیم ، و شب را پوششى (براى شما)
درمان واقعی بیداری صبح برای نماز:
لطفا دقت کنید!! من از شما سوال می کنم آیا در مواقعی که قرار است صبح زود از خواب بلند شوید نیز نمی توانید از خواب بلند شوید؟ مانند مواقعی که برای رفتن به کوه و گردش با دوستان خود صبح زود برنامه ریزی نموده اید! یا مثلا امتحان دارید! آیا تاکنون فکر کرده اید چرا وقتی با دوستتان قرار دارید فورا بیدار می شوید و چه بسا بدون کوک کردن ساعت و از مدتها قبل از ساعت قرار خود به خود بیدار می شوید و هیچ چیزی مانع بیدار شدن شما نمی شود اما هنگامی که می خواهید نماز بخوانید و با خدا صحبت کنید و قرار ملاقات با خدا دارید اینطور نیست و هر کاری می کنید بیدار نمی شوید و اگر بیدار شدید دوباره می خوابید؟
می دانید مشکل ما چیست؟ مشکل این است که ما به قراری که با دوستمان داریم بیشتر معرفت داریم و بیشتر ایمان داریم و رابطه با دوستان را بیشتر دوست داریم تا نسبت به خداوند. مشکل در ضعف ایمان است. نمی دانیم خدا چیست و چه خاصیتی برای ما دارد. از رابطه با دوست لذت می بریم اما از رابطه با خدا لذت نمی بریم. وقتی یاد دوست را در ذهن خود کوک می کنیم بدون ساعت بیدار می شویم ولی وقتی یاد خدا را در خود کوک می کنیم نمی توانیم بیدار شویم.
این یک مشکل فنی ایمانی است. تمام کسانی که صبح بیدار می شوند و کسانی که حتی قبل از صبح بیدار می شوند و نماز شب می خوانند اینها با ساعت بیدار نمی شوند. ساعت کمک می کند ولی ساعت به انسان انگیزه نمی دهد. دستگاه انگیزشی انسان را فقط و فقط خدا تحریک می کند. تا معرفت و محبت خدا در دل انسان کوک نشود انسان نمی تواند بیدار شود. شما اگر می خواهید صبح بیدار شوید اول باید عشق خدا را در خودتان کوک کنید و بعد البته رعایت موارد زیر هم می تواند کمک کار باشد.
نکاتی جهت بیدار شدن برای نماز صبح:
1. هر چه معده در هنگام خواب شب سبک باشد، به هنگام صبح راحت تر می توانید از خواب برخیزید. از این رو فاصله ی دو ساعت بین خوردن شام و خواب فاصله ی مناسبی است . البته بهتر است غذایی که میل می کنید، نیز غذایی سبک و کم حجم باشد .حضرت عیسی (علیه السلام) می فرماید : ای بنی اسرائیل! پرخوری نکنید؛ زیرا هر که زیاد بخورد، زیاد می خوابد وهر که زیاد بخوابد، کمتر نماز می خواند وهر که کمتر نماز بخواند، در زمره غافلان قلمداد می شود.
امام صادق (علیه السلام) در مورد سخنانی که میان حضرت یحیی (علیه السلام) و ابلیس گذشت، فرمود : یحیی به شیطان گفت: این آویزها چیست؟ شیطان گفت: اینها شهوات و امیالی است که فرزند آدم گرفتار آنها شده است. یحیی گفت: آیا چیزی از آنها برای من نیز هست؟ شیطان گفت: گاه سیر و پر می خوری و ما هم تو را از نماز و یاد خدا باز می داریم. یحیی گفت: با خدا عهد می بندم که هرگز معده خود را از غذا پر نکنم و ابلیس گفت: من هم با خدا عهد می بندم که از این پس هرگز مسلمانی را اندرز ندهم.
آن گاه امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمود: ای حفص! با خدا عهد می بندم که جعفر و خاندان جعفر هرگز شکم های خود را از طعام انباشته نکنند....
2. بدن انسان به خصوص در شب به خواب کافی نیاز دارد و اگر این نیاز برطرف نشود در کار روزانه و .... ایجاد خلل می کند. شب نشینی ها و خوابیدن دیر هنگام در بیدار نشدن برای نماز و یا کسالت در آن بسیار مؤثر است. معمولاً کسانی که تا دیر وقت بیدارند، نمی توانند نماز صبح را بجا آورند. اگر هم بیدار شوند طبیعی است که نمازی با کسالت و خواب آلودگی بخوانند .
یکی از کارهای شیطان قبل از انجام هرعبادتی این می باشد که، آن را برای ما سخت جلوه می دهد. مانند ذره بین که اجسام کوچک را بزرگ نشان می دهد و در این صورت است که با بزرگ نشان دادن چیزی فرد در خود احساس ناتوانی می کند.
علی (علیه السلام) در باره ی آیه ی « ای کسانی که ایمان آورده اید در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید» چه می گویید پرسیدم فرموده : شما را از خواب آلودگی و چرتی است که نمی گذارد بدانید در رکوع و سجود و تکبیرتان چه می گویید. بنابر این دیر خوابیدن در شب ما را از درک لذتهای معنوی در سحر و نماز محروم می کند.
3. رعایت آداب خواب از جمله : وضو گرفتن خواندن سوره های توحید، ذکر صلوات، تسبیحات اربعه، تسبیح حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) آیة الکرسی بخصوص خواندن آیه ی آخر سوره ی کهف و نیز توسل به امام زمان برای محروم نماندن از فیض نماز اول وقت و ... از جمله اموری است که خواب مؤمن را همراه با هدف و انگیزه می کند و این توجه و هدفمندی در بیداری صبح تأثیرگذار خواهد بود. البته اگر بجا آوردن همه ی آداب خواب برایتان سخت است به هر میزان که مقدورتان می باشد انجام دهید .
4. در مواقعی که زنگ ساعت شما را بیدار نمی کند، بهتر است به یکی از نزدیکان سفارش کنید که شما را در ساعت مقرر بیدار کند. در ضمن برای ایجاد عادت می توانید مثلاً 20 دقیقه مانده به طلوع آفتاب بیدار شوید و نماز خود را بجا بیاورید و هر روز نماز خود را سعی کنید به نماز اول وقت نزدیک تر نماید.
5. انجام هر کاری در ابتدا ممکن است کمی سخت باشد، ولی با تمرین و ممارست و استقامت و پایداری آن عمل آسان خواهد شد. خیلی از جوانان تلاش کرده اند و به نتیجه نیز رسیده اند.
6. جهت پایبندی به تصمیم برای خود برنامه تنبیه بگذارید. به عنوان مثال با خود عهد ببندید که هرگاه سر ساعت مورد نظر از خواب بلند نشدید، برنامه ی مورد علاقه تان را که هر روز دنبال می کردید ترک نمایید.
7. یکی از کارهای شیطان قبل از انجام هرعبادتی این می باشد که، آن را برای ما سخت جلوه می دهد. مانند ذره بین که اجسام کوچک را بزرگ نشان می دهد و در این صورت است که با بزرگ نشان دادن چیزی فرد در خود احساس ناتوانی می کند.
8. نمازهای روزانه ی خود را سعی کنید در مساجد به جای آورید و از این طریق روحیه یی معنویتان را بالا ببرید. هر مقدار که ایمان تان افرایش یابد، انجام اعمال عبادی برایتان آسان تر خواهد شد.
9. همان طور که انجام عبادت ایمان را افزایش می دهد، گناه نیز ایمان فرد را سست کرده و توفیق عبادت را از فرد می گیرد. بر این اساس باید انسان از گناه خود توبه حقیقی نماید تا به انجام عبادت موفق شود. پیامبر خدا - صلی الله علیه وآله و سلم- می فرماید: نیکی را نور دل و آرایه(زیبای و روشنای) رخسار و نیروی کار یافتم و بدی و گناه را سیاهی دل و سستی در کار و زشتی چهره .
تمام کسانی که صبح بیدار می شوند و کسانی که حتی قبل از صبح بیدار می شوند و نماز شب می خوانند اینها با ساعت بیدار نمی شوند. ساعت کمک می کند ولی ساعت به انسان انگیزه نمی دهد. دستگاه انگیزشی انسان را فقط و فقط خدا تحریک می کند. تا معرفت و محبت خدا در دل انسان کوک نشود انسان نمی تواند بیدار شود.
10. در مورد آثار و پیامدهای نماز تأمل کنید، البته اگر قبل از نمازهای روزانه و شب به هنگام خواب باشد، موثر تر است. این مطلب را به عنوان اصل کلی در ذهن داشته باشید، هر مقداری آگاهی ما در مورد مسئله ای افزایش یابد احتمال انجام آن کار (در صورت مثبت بودنش) نیز افزایش می یابد. از این رو به این مطالب دقت کنید. « و کسانی که بر نمازهایشان مواظبت می کنند . آنان همان وارثانند(وارثان بهشت)».
علی (علیه السلام) می فرمایند : هیچ کاری نزد خدای ( عزو جل ) محبوبتر از نماز نیست. پس مبادا چیزی از امور دنیا شما را از اوقات نماز باز دارد ؛ زیرا خدای ( عز و جل ) مردمانی را نکوهیده و فرموده است : «همانان که از نمازشان غافلند» یعنی از اوقات نماز غافلند و به آن اهمیتی نمی دهند. در اهمیت صبح همان بس که خدای عزوجل به آن قسم خورده است : «و سوگند به صبح چون آشکار شود و سوگند به صبح چون بدمد».
بر این اساس می توان با برنامه ریزی صحیح از این لحظات ملکوتی بهره برد و خود را محروم نکرد و آن را مقدمه ای برای سحر خیزی قرار داد . علامه حسن زاده ی آملی ( حفظه الله تعالی ) می فرمایند : کسی که سحر ندارد از خود خبر ندارد!
پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ای ابوذر! پروردگارت عزّ وجلّ، به وجود سه نفر، بر فرشتگانش می بالد : مردی که در جایی تنها باشد وبه وقت اذان اذان بگوید ونماز بخواند. پروردگارت به فرشتگان می فرماید: ببینید بنده من نماز میخواند وهیچ کس جز من او را نمی بیند . پس هفتاد هزار فرشته به زمین فرود آیند وپشت سر او به نماز ایستند وتا فردای آن روز برایش آمرزش می طلبند.
و مردی که شب هنگام در تنهایی برخیزد و نماز گزارد وسجده کند و در حال سجده خوابش برد . پس ، خداوند متعال فرماید : به بنده من بنگرید که روحش نزد من است وبدنش در طاعت من سجده کنان. ...
پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله و سلّم) می فرماید : هیچ بنده ای نیست که به اوقات نماز و مواضع خورشید اهتمام ورزد مگر اینکه آسودگی در هنگام مردن و از بین رفتن غم و اندوه ها و نجات از آتش را برایش ضمانت کنم.
مرحوم سیدمرتضی (ره) در هنگام مرگ وصیت کردند که: «تمام نمازهای که در طول عمرم خوانده ام به نیابت از من دوباره بخوانید.» وقتی از علت آن سؤال کردند، اینطور جواب فرمودند: «من علاقهمند به نماز و عاشق راز و نیاز با خدا بودم و از آن لذت فراوان میبردم و همیشه قبل از رسیدن وقت نماز برای آن، لحظه شماری میکردم. به همین دلیل شاید نمازهای من صددرصد خالص برای خدا نبوده و لذت روحی خودم در بهجاآوردن آنها نقش داشته و نمازی که یکدرصد هم برای غیر خدا باشد، شایسته درگاه خدا نیست. منبع: سیدمرتضی، پرچمدار علم و سیاست
قفل اول: دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم؛
قفل دوم: دوست دارم کارم برکت داشته باشد؛
قفل سوم: دوست دارم عاقبت به خیر شوم.
آیةالله اصفهانی فرمود: برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان. و برای قفل سوم هم نمازت را اول وقت بخوان!
جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟!
آیةالله اصفهانی(ره)فرمود: نماز اول وقت شاه کلید است.
نشریه افق حوزه یکشنبه 9 تیر 1392 به نقل از شیعه نیوز
نماز از مهمترین سفارش های انبیا بوده و از بارزترین مصادیق عبادت است . حضرت لقمان به فرزندش می گوید پسرکم نماز را بر پای دار. نماز داروی نسیان و وسیله ذکر خداوند است . نماز پیمان خداوند است رسول خدا (ص) فرمود : نور چشم من در نماز است . نماز اهرم استعانت در غمها و مشکلات است خداوند می فرماید از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آنها پیروز شوید .نماز داروی تکبر است امام علی (ع) می فرماید : خداوند نماز را واجب کرد تاانسان را از کبر ، دور کند .نماز وسیله تشکر از خداوند بر نعمت های اوست .نماز سیمای مکتب است . نماز پایه و ستون دین است .نماز به منزله سر نسبت به تن می باشد .نماز کلید بهشت است .نماز وسیله سنجش مردم است .نماز اساس دین است .نماز اولین سئوال در قیامت است نماز گناهان را از بین می برد .
ســلام
پس از تشهد در پایان نماز سه سلام است سلام نخست به رسول خدا (ص) . سلام دوم به خود ما و بربندگان شایسته خدا . سلام سوم بر همه فرشتگان . مومنان و …. سلام خواستاری سلامتی و خیر و برکت است ( سلام ) یکی از نام های پروردگار است و به این معنی است که آنچه از خداوند دریافت می کنیم خیر و برکت و لطف است .سلامی که در نماز بر پیامبر می دهیم همراه با رحمت و برکات الهی است و این بهترین شکل سلام است .سلام ما به پیامبر قدرشناسی از زحمات اوست که ما را هدایت کرده و با خدا آشنا و مرتبط ساخته است .نمازگزار وقتی در سلام نماز به همه مومنان و بندگان صالح و برخودش سلام می دهد احساس می کند که تنها نیست و یکی از آحاد امت بزرگ اسلام است و با مردان خدا در هر جای زمین احساس همبستگی می کند این ها گوشه ای از آیاتی بود که مسئله سلام در آنها مطرح است .
تـشـهـد
تشهد از واجبات نماز است پس از هر دو رکعت ( و در نماز مغرب در رکعت سوم نیز ) باید نشست و تشهد خواند که شامل گواهی دادن به یکتایی خدا و رسالت پیامبر و صلوات بر او است .
باید دو زانو نشست بگونه ای که پشت پای راست روی کف پای چپ قرار گیرد و بهتر است سنگینی بدن به سمت چپ باشد .از آنجا که در اصطلاح قرآنی راست مظهر حق و چپ سمبل باطل است.
امیر المومنین (ع) در جواب این سئوال که چرا پای راست روی پای چپ قرار داده می شود فرمود : تاویلش اینستکه خدایا باطل را بمیران و حق را بر پای دار.
در تشهد گواهی به یگانگی خدا و رسالت پیامبر در کنار هم آمده و پیوند نبوت و رهبری را با توحید و عبودیت می رساند .
در حمد به زبان جمع اظهار عبودیت و استعانت می کردیم در تشهد به زبان اول شخص (شهادت می دهم ) است ، شاید گویای این باشد که این گواهی را هرکس باید با آگاهی و اعتقاد عمیق خود اظهار بدارد و بیعت خویش را با خدا و رسول خدا (ص) تجدید کند.
در شهادت به رسالت و عبودیت حضرت محمد (ص) ، هم عظمت مقام آنحضرت نهفته که خداوند شهادت به رسالت او را در کنار توحید قرار داده است هم پیوند نمازگزار را با خط رهبری الهی و قدردانی از او می رساند و هم مقدم بودن ( عبده ) بر ( رسوله ) می رساند.
که رمز رسالت پیامبر عبودیت اوست و چون بنده خدا بوده به مقام پیامبری برگزیده شده است.
از حضرت فاطمه (س) روایت است که از پدر بزرگوارش نبی اکرم (ص) سئوال کرد یابن رسول الله افرادیکه از مردان و زنان نسبت به نماز بی اعتنا هستند و نماز را سبک می شمارند چه عواقبی در پیش دارند .نبی اکرم (ص) فرمودند : یا فاطمه هر کس از مردان و زنان به شئون نماز بی اعتنا باشند خداوند او را مبتلا می سازد به پانزده بلا ، شش تای از آن ها در دنیا دامنگیرش می شود سه تا موقع مردن و سه تای دیگر در میان قبر و سه تا هم زمان خروج از قبر ،
اما بلاهایی که در دنیا دامنگیرش می شود .
اول : خداوند برکت را از عمرش بر می دارد ( موفق به کا رخیر نمی شود )
دوم : خداوند برکت را از رزقش بر می گیرد ( یعنی همیشه وانفسا می گوید )
سوم : سیمای صالحین را از چهره اش می گیرد .
چهارم : هر عملی که انجام می دهد پاداش داده نمی شود .
پنجم : دعایش به آسمان نمی رود .
ششم : حظ و نصیبی در دعای خوبان و صالحان ندارد .
اول : آنکه ذلیل از دنیا می رود
دوم : گرسنه جان می دهد .
سوم : اگر چه همه ی آبهای دنیا را به حلقومش بریزند باز هم تشنه می میرد
اول : خداوند ملکی می گمارد او را در قبرش زجر دهد
دوم : او را در میان قبر در فشار و تنگنایی قرارش می دهد .
سوم : قبرش را تاریک و ظلمانی می گرداند .
اول خداوند ملکی را موکل می سازد او را با صورت در زمین می کشد در حالیکه خلائق به او می نگرند
دوم حسابش را سخت می گیرد
سوم : خداوند با نظر لطف و عنایت به او نظر نمی کند و او را پاک نمی گرداند و برای او عذابی است دردناک .
کتاب : فاطمه الزهرا بهجه قلب المصطفی ص 275 تالیف حاج شیخ احمد رحمانی همدانی
معنای قنوت اطاعت . دعا . توجه به خدا و خشوع در نماز است . و در نماز یکی از مستحبات است که دست را تا مقابل صورت آورده و دعا کنند گرچه مرحوم صدوق آنرا واجب دانسته است .
طبق روایات در نماز جمعه و نماز صبح و مغرب تاکید بیشتر شده است در قنوت دعای خاصی لازم نیست و به فرموده امام صادق (ع) هر دعایی که بر زبان جاری شد خوب است ولی برخی دعاها سفارش بیشتر شده است.
رسول خدا (ص) سفارش کرده که در نمازها قنوت را طول دهید و این را سبب آسانی و قوف انسان در مراحل حسابرسی قیامت دانسته است . و نیز روایت است که بهترین نماز آنست که قنوتش طولانی تر باشد .در قنوت که حالت نیایش و طلب حاجت از خداست هرچه دعاهای بهتر و خواستنی های متعالی تر ذکر شود بهتر است برخی از علما ( حاج ملا هادی سبزواری ) در قنوت نماز شب خود دعای جوشن کبیر را می خوانده که بسی طولانی است و شامل هزار نام و صفت خداوند است این گونه نماز نشان عشق به خدا و علاقه به مناجات با اواست .