سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :90
بازدید دیروز :100
کل بازدید :343309
تعداد کل یاداشته ها : 423
103/9/8
3:50 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
مسلم فروزان نیا[102]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

 1984.jpgجوانی همیشه ریشش را با تیغ می‌تراشید. وقتی علت این کار را از او پرسیدند، گفت: «مادرم میگوید پسرم! اگر تو ریش بگذاری مردم فکر میکنند سنت زیاد است. آن وقت میگویند حتما مادرش هم پیر است پس بهتر است قید ریشت را بزنی!»


93/6/4::: 6:2 ع
نظر()
  
  

ابر اگر شد حامله ، باران فراوان می شود / سبزه بعد از آن به کوهستان فراوان می شود / در زمستان گر ببارد برف تا بیخ گلو / روسیاهی های بادمجان فراوان می شود / لازم الذکر است گر نوزاد افزون تر شود / در کنارش لاجرم مامان فراوان می شود!2721.jpg


93/6/4::: 5:54 ع
نظر()
  
  

هر که دختر به خانه‌اش موجود
شوهرش داد باید او را زود

گر نداد او و روی دستش ماند
«بنده مسئول آن نخواهم بود»


  
  
حاجیان حالا که از سعی و صفا برگشته‌اند
با وفا بودند و اکنون با صفا بر‌گشته‌اند
حج‌شان مقبول درگاه الهی بوده چون
تا خدا رفتند و حالا از خدا برگشته‌اند

  
  

 نقطه پایانی و اوج هر عبادت و نیایش خالصانه، عارفانه و خاضعانه، قرب خدا و بندگی و عبودیت است؛ در واقع انسان در پرتو نماز واقعی و عاشقانه، به تکامل و اوج سعادت می رسد و نمود این تکامل، بندگی و تقرّب به معبود و جلب رضایت و عنایت او است. بر این اساس بهترین راه برای تکامل و تقرب انسان به خدا، نماز است و خدا به جهت عنایت به انسان و تکامل او، این عمل را واجب کرد وگرنه او نیازی به نماز ندارد. او تحت هر شرایطی بر ما واجب کرده در اوقات پنجگانه نماز را به جای آوریم؛ حتی برخی از فقها فرموده اند: کسی که در دریا غرق شده است، باید با همان حال نماز بخواند و به خدا توجّه قلبی داشته باشد، گرچه رو به قبله بودن و سایر شرایط از او ساقط می گردد. این نیست جز نقش اساسی نماز در تکامل و سعادت انسان.
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
به آن امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر زخاک برآرم
به گفتگوی تو خیزم به جستجوی تو باشم
حدیث روضه نگویم، گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم، دوان به سوی تو باشم
می بهشت ننشوم، زدست ساقی رضوان
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم1
بالاترین هدف و غرض عالمان الهی و سالکان طریق عبودیت، وصال و لقا و رویت حق است؛ وصال و لقا و رؤیتی که نتوان آن را به زبان و قلم بیان کرد. اوست که خود را بر بندگانش معرفی و بر دل های آنان تجلی می کند و بنده با کنار زدن حجاب های غفلت و فراموشی، جهل و نادانی، معصیت و نافرمانی و کردار بد و ناپسند، دل خود را برای تجلّی خدای تعالی مهیا می کند. و پاکی دل و خلوص نیت، این تجلی الهی را روشن تر کرده، موجب می شود که بنده به مقامات عالی از معرفت خدا، پای نهد که از آن به لقا و وصال و رویت تعبیر می شود. امام زین العابدین (علیه السلام) می گوید: «تشنگی سوزانم را جز وصل تو خنک نمی کند و سوز و گدازم را جز لقای تو فرو نمی نشاند. واشتیاقم را به تو جز نظاره کرن به وجه تو، از بین نمی برد. و جز با نزدیکی به تو قرار و آرامش نمی یابم… و غم و اندوهم را جز قرب تو زایل نمی کند.» 2
همه این زیبایی ها و هدف ها، تنها در پرتو نماز کامل و جامع به دست می آید؛ یعنی، نماز با حضور قلب و خشوع و خضوع. این چنین نمازی است که بهترین هنگام رسیدن به لقاء الله و نزدیکی به خداست و در این حالت است که بندگان پرهیزگار و مومن، عروج به معارف عالی الهی می کنند و مقامات عرفانی را به سرعت طی می کنند. ما نیز اگر آروزی چنین بالندگی و عروجی را داشته باشیم، باید در پی حضور قلب در نماز باشیم. در این صورت است که می توانیم نظر لطف و مرحمت خدا را جلب کنیم و لقای او را خواستار باشیم.
آری اگر بنده ای یک بار رو به خدا کرده و در برابر عظمت و بزرگی او سر تعظیم فرود آورد و خضوع و خشوع کند، خدای تعالی بارها با نظر لطف و رحمت و کرامت به او توجّه می کند. و چه شیرین و مهم است که خدای تعالی با آن عظمت و بزرگی اش، بنده فقیر و سرتا پا نیاز را مورد توجّه و یاد خود قرار دهد. پس نمازهایمان را کوچک نشماریم و در ادای آنها کوتاهی نکنیم که نماز، عبد را به معبودش رسانده به او آرامش می دهد.3
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در معنای «قد قامت الصلاه» فرماید:
«حَاَن وَقْتَ الزِّیارةِ و المُناجاةِ و قَضاءِ الحَوائجِ وَ دَرْک المُنی و الوُصول اِلی اللهِ عزّ و جلّ و اِلی کَرامته و عَفْوهِ و رضِوانه و غفرانه»4؛ «قد قامت الصلاة»، یعنی: وقت زیارت و مناجات و قضای حوایج و رسیدن به آرزوها ووصال خدای تعالی و کرامت و عفو و بخشش و رضوان او رسید.»

پی نوشت ها:
1. سعدی.
2. بحارالانوار، ج 94، ص 150.
3. نماز وسیله قرب و معرفت خدا، ص 22.
4. معانی الاخبار، ص 41.


  
  
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >