دلسرد نشوید ایمان خود را از دست ندهید پایمردی کنید فرشتگان عالم حاضر و آماده اند تا به شما کمک کنند اگر رادیوی ذهنتان را خاموش کرده اید به آن معنی نیست که ایستگاه رادیویی برنامه ندارد .
نیروها آماده کمک به شما هستند امواج همیشه حاضر و آماده اند تا به شما خدمت کنند سعی کنید دوباره ایستگاه را بگیرید و آن را به صورت جزیی از زندگی خود در آورید اشتباه نشود تقلا نکنید اگر می خواهید روی آب دریا شناور بمانید فقط کافی است خود را به امواج دریا بسپارید و به شناور شدن خود ایمان بیاورید .
دست و پا زدن بی مورد یعنی غرق شدن در دریا ، و شهامت شناور شدن و پیش رفتن غالبا با هم همراه است پس با ایمان به بهترین شکلی که از دست تان بر می آید خود را در دریای زندگی جاری سازید .
مهربانان ! در درون شما نیروی بزرگی نهفته است دوباره می گوید در درون شما ذهنی وجود دارد که به ذهن جهانی پیوند خورده است که به شما قدرت و توانایی انجام غیر ممکن ها را خواهد داد و هر چه را نیاز داشته باشید برایتان فراهم می کند .
فریاد می زنم قلمروی آسمان در درون شماست و این تنها مالکیت چیزهای مادی را شامل می شود .دوستان خوبم به احساسات خود بی توجه نباشید و از آن ها پیروی کنید اگر احساس خاصی در شما به وجود آمده و یا مثلا احساس نیاز به انجام کاری در شما قوت گرفته است لازم نیست در مورد آن بحث کنید همین حالا در مکان آرامی بنشینید اگر می توانید چند شمع روشن کنید چند نفس عمیق بکشید و خود را در راحت ترین وضع ممکن قرار دهید و آرام باشید .
حالا خواسته خود را مطرح کنید این خواسته می تواند هم کلامی با یک دوست باشد ، ثروتی افسانه ای ، قبولی در یک رشته و یا پیدا کردن چیزی که گم کرده ای باشد ( در این مورد کافی است صحنه های قبلی در زمانی که با آن شی بودید را به یاد آورید و در ذهن خود مجسم کنید ) معتقد و مطمئن باشید که غیر ممکن وجود ندارد هر چه بخواهید به دست خواهید آورد .
در پایان از همه شما می خواهم همه را در دایره مهر خود قرار دهید حتی دشمنانتان را ، از خدا حتی برای دشمنانتان طلب آمرزش کنید بدی هایشان را ببخشید با آن ها هماهنگ شوید دوستشان بدارید و هر چه را برای خود می خواهید برای همه بخواهید .
با تشکر از آقای احمد حلت مدیر مسئول مجله موفقیت
دو دلیل برای بهتر انجام دادن کارها وجود دارد .دلیل اول : وقتی کارتان را به طور کامل انجام می دهید و از خودتان صد درصد مایه می گذارید احساس رضایت و شادی بیشتری خواهید کرد . زمانی را که به مدرسه می رفتید به خاطر بیاورید آن روزهایی که تمام تکالیفتان را به بهترین نحو انجام می دادید با چه احساسی به سوی مدرسه می رفتید ؟آیا احساس شوق بیشتری نداشتید ؟ این که شما 50 سال پیش مدرسه را ترک کرده اید موضوع مهمی نیست اصل تکالیف هنوز برای شما کاربرد دارد .معلمتان می گفت : سخت کار کن والدینتان هم به شما می گفتند سخت کار کن امروز رییستان به شما می گوید سخت کار کن اما شما تلاش نمی کنید که معلمتان یا والدینتان را خوشحال کنید و یا رییستان را از خودتان راضی نگه دارید شما سخت تلاش می کنید تنها برای رضایت خودتان .
دلیل دوم : جهان برای تنبیه افراد تنبل و متکبر روش خاصی دارد .چیزهای زیادی ممکن است در زندگی یا حرفه شما رو به راه نباشد و شما هم هیچ تلاشی برای سرو سامان دادن به آن ها انجام ندهید . در واقع هنگامی که شما باری به هر جهت و بی هدف زندگی می کنید اوضاع زندگی هم روز به روز وخیم تر می شود .بوکسوری که حریف خود را دست کم می گیرد و یا تاجری که نسبت به رقبای خود بی تفاوت است نمونه های خوبی هستند از کسانی که تکبر باعث شکستشان شده است تاکنون دقت کرده اید که چطور بعضی از رانندگان تاکسی با نشاط کار می کنند و برخی سفری کسالت آور ایجاد می کنند ؟ تفاوت در کجاست ؟ رانندگان با نشاط فلسفه متفاوتی دارند شاید شما بگویید رانندگان خوب سرویس خوبی می دهند چون شاد و پر انرژی هستند اما آن ها شاد و پر انرژی هستند چون سرویس خوبی می دهند .کسانی که از کارشان لذت می برند وقتی از خواب بیدار می شوند با خود می گویند امروز قصد دارم مفیدتر و بهتر از دیروز باشم . برای چه کسی کار می کنید ؟ همیشه بیش از آن چه مزد می گیری کار کن تا روزی بیش از آن چه کار می کنی مزد بگیری . اخیرا به رستورانی رفتم و با یک گارسون بد خلق روبه رو شدم او با رفتارش به من گفت : چه کسی به تو اجازه داده به این رستوران بیایی ؟ در حدود 20 دقیقه طول کشید تا برایم یک فنجان قهوه آورد وقتی فنجان را روی میز گذاشت تقریبا بیشتر قهوه در نعلبکی ریخته شده بود من از او درباره شغل و رییسش سوال کردم او گفت : مطمئنم که حاضر نیستم باقی عمرم را برای این آدم خسیس کار کنم متاسفانه او یک نکته بسیار مهم را درباره زندگی و کار فراموش کرده بود ( شما برای رییستان کار نمی کنید شما برای خودتان کار می کنید ) ممکن است هیچ یک از کارفرمایان شما ایده آل نباشند و همکارانتان نیز موجوداتی تنبل باشند با همه این ها هنگامی که قراردادتان را امضا می کنید وظیفه شما این است که به بهترین نحوی که می توانید کار کنید نه این که برای کسی که به شما حقوق می دهد دردسر درست کنید .در واقع زمانی که برای کارتان تنها نیمی از توانایی تان را به کار می گیرید شما بیش از رییستان متضرر می شوید او تنها کمی پول از دست می دهد اما شما اشتیاق و عزت نفستان را از دست می دهید
و فطر میثاقی با خداست ، چرا که رمضان دعوتی است به باز یافتن ( خود گمشده )
و ضیافتی است برای بهره مندی از مائده ( تقوا )
و پایان این مهمانی ( عید قبول ) است .
عید توفیق بر طاعت و اطاعت
عید توبه و تهذیب نفس
عید ذکر و یاد محرومان و گرسنگان
فطر سپاس نعمتی است که در رمضان نازل شده است
عید فطر عیدی است برای پیروزی در جبهه جهاد اکبر
آیا حضور یک ماه بر سفره نعمت و رحمت خدا ، خرسندی ندارد ؟
آیا پذیرش در مائده کرامت مولا عید نیست ؟
عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و به جاست و مهر قبولی انفاقهایی که در این ماه به قصد قربت انجام گرفته است .
پایان نامه دوره ایثار و گذشت در مسائل مالی است
عید فطر روز پرواز به سوی قله تکامل و تعالی بر شما بزرگواران مبارکباد .
یکی از زهاد پانصد درهم بدهکار بود حضرت رسول اکرم (ص) را در خواب دید که به او فرمود به نزد ابوالحسن کسائی برو او از مشاهیر است و هر سال ده هزار برهنه را لباس می پوشاند و به او بگو : رسول خدا به تو سلام می رساند و می فرماید : پانصد درهم قرض مرا ادا کن اگر از تو نشان صدق را خواست بگو نشانی آن است که هر شب صد بار بر آن حضرت صلوات می فرستادس و دو شب است فراموش کرده ای .
زاهد نزد ابوالحسن رفت و خواب را ذکر کرد ابوالحسن چندان التفات نکرد زاهد گفت : مرا رسول خدا به سوی تو فرستاده و چنین نشانی داده است چون نشانی را گفت ابوالحسن کسائی خود را از تخت فرو انداخت و خداوند را سجده کرد و گفت : این سری بود میان من و خدا که هیچ آفریده ای از آن خبر نداشت و اتفاقا دو شب است به این ذکر توفیق نیافته ام پس فرمود تا 2500 درهم به آن زاهد دادند و گفت هزار درهم برای بشارت که از آن حضرت به من آورده ای و هزار درهم دیگرش پاداش قدم تو که نزد من آمدی و پانصد درهم دیگر محض اطاعت فرمان حضرت رسول خدا بوده و از آن شخص درخواست نمود که هر گاه تو را احتیاجی باشد باز به سوی من آیی .
امام محمد باقر (ع) فرمودند دعا برترین عبادت است دعا کنید و دعوت خدا را اجابت کنید تا رستگار شوید و از عذابش نجات یابید .
دعا عبادت است دعا را ترک ننمائید زیرا وسیله ای بهتر از آن برای تقرب به سوی حق نیست به جهت کوچکی حاجت ، از دعا کردن خودداری نکنید زیرا برآورنده حاجت های بزرگ و کوچک یک مقام است بنابراین از دعا خسته نشوید زیرا دعا نزد خدا منزلتی بس بزرگ دارد امام صادق ( ع ) فرمود : عاجزترین مردم کسی است که در دعا کردن کوتاهی نماید و بخیل ترین مردم کسی است که از سلام کردن خودداری نماید .
اجابت ها و هدف ها در پناهگاه دعاها می باشد و مانند باران در میان ابرها پنهان است عزیزان بیایید دعا را در برنامه زندگانی خود قرار دهیم تامورد لطف خداوندی واقع شویم هر گاه دیدید توفیق دعا کردن پیدا کرده اید بدانید علامت آن است که در های رحمت خداوند به سوی شما باز شده و اگر دعاهایتان مستجاب شود خوشا به حال شما و اگر مستجاب نشود باز سه منفعت خداوند به بنده اش اعطا می فرماید :
1) خداوند نعمتی را برایش ذخیره نماید تا در زمانش عطا کند 2) شر و آسیبی را از انسان دور سازد
3) دعا کفاره گناهان می شود .
هان مشو نومید چون واقف نه ای ز اسرار غیب باشد اندر پرده بازی های پنهان غم مخور
خداوند از خواسته های دلمان آگاه است ولی دوست دارد نیازهایمان را به درگاهش عرضه کنیم پس هر گاه دعا می کنید تمام حاجت هایتان را نام ببرید بهترین زمان دعا پیش از طلوع صبح و پیش از غروب آفتاب می باشد هیچ امری نباید مانع دعا بشود از خدا حاجت هایتان را بخواهید که او هر امری را بخواهد می تواند انجام و پیش از غروب آفتاب می باشد هیچ امری نباید مانع دعا بشود از خدا حاجت هایتان را بخواهید که او امری را بخواهد می تواند انجام دهد از خدا بخواه و گمان مبر که کار گذشته است امام علی ( ع) را الگوی خود قرار ده زیرا علی (ع) مردی کثیر الدعا بود و فرمود : دعا سپر مومن در مقابل بلاها است
جهت رسیدن به مقصد و هدف نهایی خود دست از دعا برندارید و مرتب در خانه خدا را آن قدر بزنیم تا عاقبت در خانه خدا به رویمان باز شود .
آن قدر در می زنم این خانه را تا ببینم روی صاحب خانه
مادر : پسرم ! باز هم که با امید دعوا کرده ای مگر نگفتم هر وقت وقت عصبانی شدی تا 50 بشمار تا عصبانیتت تمام شود و دعوایت نشود ؟
پسر!: بله مادر جان ! گفته بودید اما مادر امید به او گفته بود که فقط تا 30 بشمارد !
پلیس ماشین مسافر کشی را که با سرعت در خیابان می راند متوقف کرد و گفت : هشت تا مسافر داری و با این سرعت هم میرانی راننده با عجله گفت : آخه اگه تند تر نرم اون سه نفری که توی صندوق عقبند خفه میشند .
مردی در خانه ای می رود و از پسر صاحبخانه طلب آب می کند پسر کاسه ای پر از آب آورده به دست مرد می دهد ناگهان کاسه از دست مرد می افتد و می شکند مرد خجل و شرمنده شروع به عذر خواهی می کند پسرک هم برای اینکه دل او را به دست آورد می گوید : عیب نداره به بابام می گم یه کاسه دیگه واسه سگمون بخره !
سه تا خنگ رفته بودن ایستگاه راه آهن تا میرسن تو یهو قطار حرکت می کنه اینها هم میگذارن دنبال قطار حالا ندو کی بدو ! خلاصه بعد از هزار بدبختی یکیشون میرسه به قطار و میپره بالا و دستشو دراز می کنه دومی رو هم سوار می کنه ولی سومی بنده خدا هر چی میدوه نمیرسه . خلاصه خسته و کوفته برمیگرده تو ایستگاه یک بابایی بهش می گه : اقا جان چرا اینقدر خودتونو خسته کردید ؟ قطار بعدی نیم ساعت دیگه حرکت می کنه وامیستادید با اون می رفتید .می گه منم نمیدونم . من قرار بود برم اون دو تا رفیقام اومده بودن بدرقم
باورها ، عادت ها ، اعتقادات و نگرش های ما به دنیا ناشی از آموخته هایی است که در گذشته از طریق ارث و یا اکتساب ( تربیت ، تجربه و رفتار ) به ما انتقال داده شده است این آموخته ها درمغز جمع شده و امروز به عنوان حافظه یا امپراتوری های ذهن به کارمان می آید و بر حسب دستور همین فرمانده ها ذهن در برخورد با دیگران یا واکنشی حقارت آمیز از خود نشان داده یا با عزت نفسی قوی شایستگی خود را بروز می دهیم خود کم بینی و یا برعکس داشتن عزت نفس ، ناشی از داده هایی است که در طول زندگی مان به ما تحمیل شده و امروز ما ناخودآگاه به عنوان رفتار از خود عمل یا عکس العمل نشان می دهیم ما به دست خودمان هیچ کدام از این خصوصیات را از جایی تهیه نکرده ایم که بخواهیم به خاطر بد بودنشان از دست خود عصبانی شویم و یا به خاطر خوب بودنشان به خود افتخار کنیم ما این کنش ها و واکنش های خوب و بد را از الگوهای اطراف خودکسب کرده ایم به طوری که شخصیت یا خوی و خصلت ما ناشی از همین الگوهاست و امروز چاره ای نداریم جز اینکه به حکم بالغ یعنی اراده و اختیار در شخصیتی که به ما تحمیل شده تغییراتی در جهت رشد و تعالی بدهیم .
پس نباید بی خود به خودمان انگ بزنیم و بیش از حد به پر و پای خود بپیچیم که چرا اعتماد به نفس یا به کلامی درست تر عزت نفس نداریم ما زاییده وراثت و اکتساب هستیم پس باید اراده کنیم و بر آن چه ما را می آزارد بتازیم و از روش های مطالعه ، مشاوره ، تمرین و تلقین استفاده کنیم تاهمه چیز به اختیار و اراده ما در آید در این صورت است که خود را خوشبخت تر ، محبوب تر و موفق تر خواهیم دید . علاوه بر باور ، عقیده و عادت و 000 ممکن است ما شرطی باشیم یعنی به خاطر حادثه خوب یا بد مهمی که در نزدگی گذشته مان اتفاق افتاده شرطی شده باشیم و از آن اتفاق رفتار خاصی را برداشت کرده و هر حادثه ای را با آن بسنجیم و از خود واکنش نشان بدهیم .که در این صورت هم باید آن را شناسایی کنیم و اگر مشکل ساز است ابتدا آن را در مغز خود شرطی زدایی کنیم و سپس رفتار و کردار مناسبی جای آن قرار دهیم و دست آخر ممکن است ما تصویر ذهنی خوبی از خود نداشته باشیم یعنی والدین یا مربیان ما ندانسته در اثر تحقیر و تحمیل عقیده و یا حالت های کمال طلبی شان تصویر ذهنی یک فرد ناتوان و دست و پا چلفتی را برایمان تصویر کرده باشند که در این صورت هم ما به حکم همین سیستم دفاعی ضعیف از خود واکنش نشان می دهیم .حالا باید از روی عقل و مصلحت این سیستم دفاعی ضعیف که همیشه کار دستمان داده را از ضمیر ناخودآگاه خارج و با حوصله و به کمک ضمیر آگاه آن را دوباره سنجی کنیم در این صورت اگر به غلط بودنشان آگاهی پیدا کردیم با تمهیداتی که شرح داده شد آن را تصحیح و دوباره به ذهن برگردانیم پس از این کارها قطعا دارای خلاقیت ، نوآوری و اعتماد به خود خواهیم شد و تا آن جا پیش می رویم که خود و اطرافیانمان را به شگفتی وا می داریم پس هرگز و تحت هیچ شرایطی نباید ذهن خویش را با این افکار که : من عوض شدنی نیستم این جوری به دنیا آمده ام زندگی ام با این حرف هاتغییر نمی کند و یا وضع من با دیگران فرق دارد آلوده سازیم زیرا اندیشه منفی همواره به نتایج منفی می انجامد بنابراین : اگر برای خود به اندازه کافی ارزش قائل نیستید اگر در برخورد با افراد خجالتی و کمرو هستید و نمی توانید از خواسته های خود دفاع کنید اگر در مقابل انتقاد دیگران در هم می ریزید اگر خود را خواستنی نمی پندارید اگر با مسایل پیش آمده با ترس و لرز برخورد می کنید و بالاخره اگر در روابط اجتماعی کم می آورید باید بدانید که لنگی هایی دارید که بهتر است به فکر درمان آن باشید خوشبختانه این ناهنجاری ها آن قدر عمیق و نگران کننده نیستند که نتوان برای آن ها چاره ای اندیشید .
خوشبختی راه و رمز خاصی ندارد بلکه روشی دارد که آموختن و به کار بردنش چندان سخت نیست اراده می خواهد که در هر کسی کم و بیش وجود دارد .
خداوندا در حضور تو آرام می گیریم و اعلام می کنیم که تو تنها خدای این عالم حاکم این جهان قادر مطلق و زمام دار بی چون و چرای خلقت هستی . در مقابل تو زانو می زنیم و اعتراف می کنیم تویی مهربان ترین مهربانان ، تو عزیز ترینی و ما عاشقان کوات .
و اما بعد 000
عزیزانم داشتم با آشنایی گفت و گو می کردم نفر سومی از راه رسید با چنان هیجانی رو به نفر سوم کرد و گفت : شما ولی نعمت ما هستید سرور ما ، عزیزید ، دلمان برایتان تنگ شده بود چقدر دوست تان داریم ، شما چه انسان با شرفی هستید و 0000
نفر سوم هنوز چند قدمی دور نشده بود که اشنا رو به من کرد و گفت : نمی دونی این آقا ( نفر سوم )
چه آدم پستی است ، شارلاتان بزرگ ، ناپاک و بی مرام ، گول قیافه به ظاهر آرامش را نخورید از پستی دومی ندارد 0000 از خیر ادامه صحبت با آشنا گذشتم حالم داشت به هم می خورد آخر چطور می شود این همه مزورانه رفتار کرد ؟
برادران و خواهران عزیز : اگر دوست ندارید چه دلیلی دارد این همه از او تعریف و تمجید کنید ؟ شما که این گونه در چند دقیقه تغییر می کنید آدم قابل اعتمادی نیستید . اما شما خوانندگان خوب: از این گونه به ظاهر دوستان دور شوید نه ، فرار کنید ! مطمئن باشید وقتی این گونه یک نفر را تخریب می کنند شما را هم خراب خواهند کرد .
آبروی انسان ها را با خون مومن مقایسه می کنند ولی عده ای به سادگی آن را از بین می برند وای بر شما 000 وای بر ما 000
عزیزان دلم ! وقتی فردی با یک انگشت به سوی شخص دیگری اشاره می کند بایستی بداند سه انگشت دیگرش به سوی خودش برگشته است خلاصه این که یاد بگیریم حتی از دشمنانمان هم به خوبی یاد کنیم . انرژی شما با مهر و عشق ، صدها برابر قدرتمندتر می شود بیاییم حسن ها و زیبایی های اطرافیان خود را ببینیم آنها را بزرگ کرده و زیباتر زندگی کنیم .
با تشکر از آقای احمد حلت مدیر مسئول مجله موفقیت