سه دیوانه هم اتاقی بودند یک روز خبر آوردند که دو تاشون بالا پایین می پرن میگن که ما سیب زمینی هستیم و داریم تو روغن سرخ میشیم و سومی ساکت نشسته !رییس بیمارستان هم طبق معمول رفت که این دیوونه رو مرخص کنه پرسید تو چرا با دوستانت نیستی ؟ اون هم گفت : آخه من کف ماهیتابه چسبیدم .
روزی از یک چوپان می پرسند این همه چوپانی کردی رو اخلاقت تاثیر نگذاشته می گه : نع 00 نع 00 نع
غضنفر از گله گوسفندانش یک گوسفند را خیلی دوست می داشت یک روز گوسفند غضنفر مرده و داشت تو محله خیرات می داد هر کسی می اومد یه دونه خرما از توی سینی بر می داشت و برای گوسفند او فاتحه می خوند و می رفت یه دفعه یکی اومد و چنگ زد و یه مشت خرما برداشت غضنفر ناراحت شد و داد زد : اوی ! یه گوسفند مرده ، گله گوسفندم که نمرده !
مردی بدهی و قرض زیاد داشت رفت ماشین مدل بالا خرید ! زنش پرسید : آخه مرد با این وضعی که ما داریم چه وقت ماشین مدل بالا خریدن بود ؟ مرد گفت : ماشینو خریدم تا سریع تر بتونم از دست طلبکارها فرار کنم !!
از برنامه های دینی که معمولا در هر مذهبی به گونه ای اجرا می شود روزه است روزه در اسلام یک خودنگهداری خاص یک ماهه در طول سال است این یک ماه برای اینکه مسلمانان جهان برنامه ای مشخص داشته باشند از میان ماهها ممتاز شده است و آن ماه رمضان هر سال قمری است خودنگهداری شامل خوردنیها و آشامیدنیها و لذات شهوی و نوعی مراقبت در تمرین تهذیب نفس ، و حتی پرهیز از آلودگیهای ذهنی است برنامه ی پرهیز از خوردن و آشامیدن و از تامین شهوات جسمانی : هر چند مشروع باشد تنها برای روزهاست و شاید به همین جهت در فارسی آنرا (( روزه )) نام نهاده اند فلسفه و فوائد روزه نیز منحصر به جهات جسمانی آن : مثلا نوعی استراحت برای جهاز هاضمه و غیره و یا جهات اجتماعی و رسیدگی به حال فقرا و ناداران ، نیست بلکه برنامه ایست جامع برای باتقوی شدن افراد آن جوامع . و سپری است نگهدارنده از آسیب پذیریهای پشیمانی زا و تمرینی است برای انسان شدن و انسانی اندیشیدن و مقاوم بار آمدن و آسیب ناپذیری از حوادث .و مجالی است برای پرورش استعدادهای نهانی انسان که در اثر خودنگهداری آگاهانه و ارادی او بدست می آید و او را انسانی خود ساخته و غیر متظاهر بار می آورد از همین روست که در آن ریاکاری راه ندارد و قصد تقرب در آن بسی عمیق و واقعی است روزه اگر درست انجام بگیرد و منحصر به تحمل گرسنگی و تشنگی روزها نباشد و همچنین غرور آور نگردد پاداشی جز دیداری از حق با آن برابری نمی کند .
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند 000
فوائد و فلسفه بیدارشدن هنگام سحر ، سوا از صواب آن : به این دلیل است که با چنین حس پاکی ، می توان از آوای خروس سحرگاهی هم پیام خدا را شنید که می فرماید ( سحرها با یاد خدا بیدار باش چون کاروان نیکبختی همیشه سحر بار می کند ) و به قول حافظ : می سبو و شکر خواب صبحدم تا چند ؟ به عذر نیم شبی کوش و ناله سحری
و اینکه سحرها حاجت ها برآورده می شود زمانی که فاصله شب با روز کوتاه می گردد و تاریکی جای خود را به صبح صادق می دهد آرامشی عمیق سراسر گیتی را فرا می گیرد و کسانی که چشم و گوش بصیرت دارند صدای پای این آرامش را در سکوت سحر ، به وضوح می شنوند و زمان آماده پذیرش یکدیگر گو نیست و این بهترین مواقع برای طلب حاجات است به قول حافظ :
سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی خطاب آمد که واسق شو ز الطاف خداوندی
و سعدی علیه الرحمه می فرماید : یوسف صدیق در خشک سالی مصر سیر نخوردی که گرسنگان را فراموش نکند .
و خلاصه کلام اینکه روزه نقطه عطفی است برای یک مسلمان و تبلیغاتیست جسمانی و روحی و شفاهی و تشریحی برای معرفی یک انسان مسلمان از نامسلمان
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی تا کیمیای عشق بیابی ّ و زر شوی
در دسته بندی ای که از سوی صاحب نظران کسب و کار ارایه گردیده ، دهه 1980 را دهه جنبش کیفیت ( تاکید بر اینکه برای دستیابی به کیفیت بهتر ، همه کارکنان باید از قدرت فکری خود بهتر استفاده کنند ) دهه 1990 را دهه مهندسی مجدد ( استفاده از فناوری برای بهبود فرآیندهای کسب و کار و کاهش هزینه ها ) و دهه 2000 را دهه مدیریت دانش لقب داده اند دانش همان صورت ذهنی ایده ها ، واقعیتها ، مفاهیم ، داده ها و تکنیک های ثبت شده در حافظه انسان است که از مغز سرچشمه می گیرد و مبتنی بر اطلاعاتی است که با تجربه ، باورها و ارزشهای شخصی ، همراه با تصمیم و عمل وی ، دگرگون و بارور می شود دانش هر شخص با دانش فرد دیگری که همان اطلاعات را دریافت می کند یکسان نیست اهمیت فزاینده دانش در عصر حاضر سازمانها را ناگزیر می سازد تا نسبت به معانی ای چون خلاقیت تکنیک ، خلاقیت در محصول یا فرآیند و خلاقیت سازمانی یا استراتژیک ، با تعمقی بیشتر بیندیشند این موضوع سازمانها را با چالشهایی در زمینه چگونگی پردازش دانش و ایجاد آن مواجه می سازد
نوناکا در مدل یکپارچه خود برای ایجاد دانش پویا از دانش به عنوان عامل محرک درونی یاد می کند دانشی که مفهومی در برنداشته باشد در واقع اطلاعات خواهد بود و اطلاعات زمانی به دانش تبدیل می گردد که توسط اشخاص تفسیر گردیده با عقاید و تعهدات آنها آمیخته شده و به آن مفهوم داده شود به تبع تبدیل دانش به منبع استراتژیک برای رقابت و بقای سازمانها و جوامع نیاز به توسعه و اشراف بر روشهای خلق اشتراک و به کارگیری آن حیاتی می شود .تقاضا برای دانش به نوبه خود به تقاضا برای افزایش ذخیره دانش و توزیع آن منجر می گرددمدیریت دانش مجموعه ای از فرایند ها برای فهم و به کارگیری منبع استراتژیک دانش در سازمان است مدیریت دانش رویکردی ساخت یافته است که رویه هایی را برای شناسایی ، ارزیابی و سازماندهی ، ذخیره و به کارگیری دانش به منظور تامین نیازها و اهداف سازمان برقرار می سازد مدیریت دانش علاوه بر مدیریت اطلاعات تسهیل در ایجاد دانش جدید و مدیریت روشهای تسهیم و کاربری دانش را نیز بر عهده دارد . بسته به اینکه دانش از لحاظ فیزیکی در کجا قرار می گیرد می توان آن را به دو نوع دانش تصریحی و ضمنی تقسیم بندی کرد . نوکا و نویسندگانی دیگر از جمله ( هال ) و ( آندریانی ) دانش تصریحی را دانشی می دانند که قابل رمز گذاری و کد گذاری بوده و در نتیجه می توان آن را به سادگی مخابره ، پردازش و منتقل و در پایگاه داده ها ذخیره کرد .این نوع از دانش را می توان فرم داد و یک فرمول علمی و یا کتابچه راهنما بین افراد سازمان منتشر کرد .دستورالعملها ، مقررات ، قوانین ، رویه های انجام کار ، آئین نامه ها ، شرح جزئیات ، و 000 که به صورت رسمی در بین افراد سازمان به آسانی قابل انتقال هستند همه دانشی تصریحی به حساب می آیند .در مقابل دانش ضمنی شخصی بوده و فرموله کردن آن بسیار مشکل است این نوع از دانش که از طریق تسهیم تجربیات با مشاهده و تقلید اکتساب می شود ریشه در اعمال ، رویه ها ، تعهدات ، ارزشها و احساسات افراد داشته : قابل کد گذاری نبوده از طریق یک زبان مخابره نمی شود دانش ضمنی و تصریحی مکمل یکدیگرند و این بدان معناست که برای ایجاد دانش هر دوی آنها ضروری هستند از این رو آنچه ما دانش می خوانیم از طریق تعامل بین دانش ضمنی و تصریحی و نه هر کدام به تنهایی ایجاد می شود .
به طور کلی در رابطه با مدیریت دانش و خلاقیت منابع انسانی در سازمان دو راهبرد اساسی زیر مطرح است نخست استفاده بهینه از فناوریهای موجود در سازمان جهت به کارگیری و کاربرد بهتر دانایی در داخل شرکت است . به عنوان مثال ایجاد پایگاه داده ای از فهرست افراد با تجربه در فعالیتی خاص می تواند در صورت لزوم برای پردازش اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد این عمل باعث می شود تا شرکتها دانسته های موجود در سازمان را به همراه دانایی تک تک کارکنان بر حسب مورد شناسایی کنند راهبرد دوم ، که گاهی نوآوری دانایی نامیده می شود زمانی است که کارکنان از ارزشها و معیارهای سازمان شناخت کافی داشته و قادرند ایده های خلاقانه خود را در جهت تولید محصول و خدماتی نو و ارزشمند به کار بگیرند
طرح و پروژه های صنعتی ایرانی در حوزه های مختلف آینده روشنی را برای این بخش مهم و حیاتی از اقتصاد ملی ایران رقم زده است میزان اتکا و استناد اقتصاد ملی به صنعت به گونه ای است که طراحان تدوین سند چشم انداز 20 ساله کشور راهی جز پیش بینی شکل گیری صنعت قوام یافته و مستحکم برای کشور در پایان هدف گذاری خود متصور نشدند در واقع این آینده نگری با لحاظ تحولات پر شتاب در عرصه صنعت جهانی و منطقه ای و همچنین با توجه به پتانسیل ها و ظرفیت سازی در بخش منابع انسانی کشور ، صورت گرفته است به همین دلیل میزان انطباق آینده نگری مزبور با واقعیت های قابل تحقق در آینده تردید ناپذیر بوده و به همین دلیل است که امروزه شاهد شتاب قابل ملاحظه ای در اجرای طرح ها و پروژه های صنعتی کشور هستیم .
امروزه ظرفیت سازی در منابع انسانی و به ویژه در بخش مدیریت و شناسایی و پرورش مدیران و راهبران آینده صنعت به شکل استثنایی در نهادهای مدیریت صنعتی دنبال می شود و از این حیث رتبه کشورمان در این خصوص در مقایسه با کشورهای همجوار در سطح بالایی قرار دارد در واقع بخش های مختلف صنایع ایرانی به چرخش مداوم مستمر و پویای نخبگان صنعتی نیازمند است که از ضرورت های نوین تحول و نو آوری در چرخه صنایع به شمار می رود از این لحاظ کمبود جدی در زمینه پرورش مدیران و راهبران آینده عرصه صنایع ملاحظه نمی شود آنچه که هست وجود روزنه ها ، و شکاف هایی ظاهرا پر نشدنی است که امکان برنامه ریزی متقن و منسجم را برای بهره گیری مناسب و مطلوب از منابع انسانی سلب می کند این روزنه ها نیز در صورت شناسایی و مطالعه تمام عیار قابلیت انسداد را دارند و این روندی است که در حال حاضر در چارچوب تربیت مدیران آینده در حال انجام است .
بی شک برای رسیدن به آینده ای که ایران اسلامی بتواند در میان قاطبه کشورهای همجوار و جهان اسلام ویژگی خاصی در عرصه صنایع پیدا کند راهی جز پرورش نخبگان صنعتی در چارچوب تربیت مدیران آینده نداریم .
غضنفر با زنش میره سینما تو فیلم یهو یه گاوه شروع می کنه دویدن طرف تماشاچیا .غضنفر یهو می پره زیر صندلی ، زنش می گه : بابا خجالت بکش ! این فیلمه ، غضنفر می گه زن ! من و تو می دونیم فیلمه ، گاوه که نمی دونه !
به غضنفر می گن کامپیوتر چه قدر بلدی می گه تاحدودی …! میگن خب روشنش کن ببینیم میگه البته نه در این حد .
غضنفر می ره کولر بخره . فروشنده می گه آبی باشه ؟ غضنفر می گه نه اگر قرمز باشه بهتره !
غضنفر پاهاش خواب میره پتو روش می کشه !
از پسر غضنفر می پرسن جسم شفاف رو تعریف کن می گه جسم شفاف جسمی است که از این طرفش بشه اون طرفش رو ببینی می گن آفرین . یه مثال بزن می گه نردبون .
غضنفر می میره می ره اون دنیا ازش می پرسن چی شد مردی ؟ میگه داشتم شیر می خوردم .می گن شیرش فاسد بود ؟ می گه نه بابا . گاوه یهو نشست .
همسر غضنفر بچه ش نمی خوابیده بهش ژل می زنه
به پسر غضنفر می گن ساعت چنده بلد نبوده می گه بدو بدو دیرت شده !
در دیدگاه حضرت امام خمینی (ره)کار کردن و تلاش نمودن در زمینه های علمی ، سیاسی و اجتماعی و اخلاقی جایگاه ویژه ای دارد و سیره و روش او در طول عمر پربرکتش دلیل بر این مطلب است لذا با این دیدگاه از سخنان ارزشمند او بهره خواهیم برد .
امام در کلام بسیار زیبائی می فرماید : کار مثل جلوه حق تعالی می ماند که در تمام موجودات سرایت کرده است همه موجودات کار در آنها هست و با کار درست شده اند همه ذرات وجود کارگرند حتی ذرات اتمی که در این عالم طبیعت هست اینها کارگر هستند با هوشیاری همه ذرات عالم فعالند و هوشیارند لکن ما گمان می کنیم که هوشیار نیستند و ان من شی ء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم – همه مسبح حقند همه کارگران حق هستند همه مطیع حق تعالی هستند و کار در همه جا هست و عالم سرتاسر روز کارگر است نه یک روز روز کارگری است سرتاسر عالم روز کارگر است سرتاسر عالم کارگر است و سرتاسر عالم کار است یعنی ذرات وجودی که انسان را و دیگر حیوانات را به ارادت الله تعالی موجود می کنند کارگرند و انسان کار است اثر کار آنهاست تمام این موجوداتی که در عالم ملاحظه می کنید اثر کار فعالانه جنود الهی است جندالله همه کارگر هستند خدای تبارک و تعالی مبداء کار است .
کار کردن انبیاء
و همچنین در کلام دیگری از امام (ره) جایگاه ویژه انبیاء الهی را به عنوان مربیان و راهنمایان بشریت در رابطه با کار می خوانیم که فرمودند : انبیا با دست خالی می آمدند کارهای بزرگی می کردند پیغمبر اکرم چی بود ؟ خوب یک شبانی بود در مکه ، همه هم با او مخالف بودند و اذیتش هم می کردند و چه می کردند منتها ( مومن ) بود اما این یک شبان پا شد یک همچو کاری کرد که حالا دنیا را این طور کرده .
حضرت عیسی هم همین طور ، حضرت موسی هم یک شبانی بود آن هم این طور ، حضرت ابراهیم هم همین طور 000 و عمده همان است که نقطه اتکا ، خدا بوده است برای خدا بوده حرکت برای خدا سیر الی الله تعالی بوده سیر الی الله تعالی چون بوده است هر کاری که می کردند الهی بوده .
امام در این کلام ضمن اهمیت دادن به کار و تلاش و اینکه انبیاء از کجا آغاز کردند و به کجاها رسیدند را بیان می دارد هم اصل تلاش را مطرح می کند و هم جهتی که باید در کار باشد را اعلان می دارد .
ناخن جویدن یکی از بیماری های رفتاری کودکان است و قابل درمان می باشد این اختلال یکی از اختلال های هیجانی و عادتی است و دلالت از آن دارد که کودک نیازمند کمک است .
ناخن جویدن زمانی اختلال به حساب می آید که بعد از دوره ی کودکی ادامه داشته باشد .
ناخن جویدن در برخی از منابع زیر عنوان ( اختلال های زودگذر شخصیت ) قرار گرفته است این بیماری بیشتر در سنین 4 و 5 سالگی دیده می شود و به مرور زمان با افزایش سن از بین می رود یا کاهش می یابد.
علت های ناخن جویدن :
نبود بهداشت روانی در محیط خانواده ، یادگیری ( عادت ) ، اضطراب یا آشفتگی های موقت دوران کودکی ، خستگی یا ترس یا خشم ، تقویت رفتار به وسیله ی اطرافیان در هنگام انجام این عمل ، بی قراری و بی حوصلگی
نشانه های این بیماری :
به دهان بردن شست و مکیدن آن ، کندن ناخن با دندانهای خود ، به دهان گذاشتن اشیاء مختلف ، مثل خودکار ، مداد و 000
راه های مقابله با ناخن جویدن :
از بین بردن اضطراب های محیطی و فراهم کردن بهداشت روانی خانواده در بهبود این بیماری اثر مفیدی دارد .همچنین گفت و گو با فرد مبتلا و ریشه یابی اختلال می تواند عامل موثری در پیشگیری یا درمان ناخن جویدن باشد .علاوه بر آن عدم تقویت رفتار به وسیله ی اطرافیان و بی اعتنایی و عدم حساسیت هم می تواند در درمان این اختلال مفید واقع شود .
نماز از مهمترین سفارش های انبیا بوده و از بارزترین مصادیق عبادت است . حضرت لقمان به فرزندش می گوید پسرکم نماز را بر پای دار. نماز داروی نسیان و وسیله ذکر خداوند است . نماز پیمان خداوند است رسول خدا (ص) فرمود : نور چشم من در نماز است . نماز اهرم استعانت در غمها و مشکلات است خداوند می فرماید از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آنها پیروز شوید .نماز داروی تکبر است امام علی (ع) می فرماید : خداوند نماز را واجب کرد تاانسان را از کبر ، دور کند .نماز وسیله تشکر از خداوند بر نعمت های اوست .نماز سیمای مکتب است . نماز پایه و ستون دین است .نماز به منزله سر نسبت به تن می باشد .نماز کلید بهشت است .نماز وسیله سنجش مردم است .نماز اساس دین است .نماز اولین سئوال در قیامت است نماز گناهان را از بین می برد .
سردرد و افسردگی همراه با افزایش عصبانیت در زنان شیوع پیدا می کند . تصور کنید هر روز صبح خانه به هم ریخته ای را که فرصت کافی برای مرتب کردنش ندارید به مقصد محل کارتان ترک می کنید عصبانی هستید و در راه هم با ترافیک سنگینی مواجه می شوید که بر عصبانیت شما می افزاید و در همین حال ذهنتان به هر آنچه در طول روز باید انجام دهید مشغول است .با رسیدن به محل کار احتمالا با همکارانتان بگو مگویی خواهید داشت و به این ترتیب تا پایان روز خونتان به جوش خواهد آمد در واقع استرس شما خود به خود به عصبانیت تبدیل می شود .
بسیاری از زنان با این مشکلات مواجهند و به علت مسئولیت زیاد و فشارهای زندگی بیش از حد دچار استرس می شوند .
خشم ابزار بقاست ؟ !
دکتر میریام لیب روان شناس و مولف کتاب ( من عصبانی ) می گوید : در گذشته معمولا مردان در حالت عصبانیت فریاد می زدند و زنان می گریستند اما اکنون زنان نیز بیشتر خشمشان را بیرون می ریزند اما نشان دادن خشم ممکن است هر دو جنبه مثبت یا منفی را داشته باشد اگر خشم به طور مثبت به کار رود ابزاری برای بقا محسوب می شود .مثلا اگر کسی به شما حمله کند خشم می تواند در مهار وضعیت و یا حتی نجات زندگی به شما کمک کند گاهی حتی خشم ما نسبت به یک موضوع سبب ایجاد یک تغییر اجتماعی می شود مانند زنانی که با به ستوه آمدن از تصادفات رانندگان الکلی جمعیت مادران ضد الکلی را تشکیل دادند . اما در صورتی که خشم به طریق منفی به کار گرفته شود به سلامت شما آسیب می رساند .
دکتر دویل جنتری روان شناس بالینی و نویسنده کتاب ده اقدام اساسی برای کنترل عصبانیت می گوید : عصبانیت زمانی روی می دهد که ما وحشت زده می شویم احساس درماندگی می کنیم و یا مورد بی احترامی و بی توجهی قرار می گیریم 90 درصد افراد ، خشم را به درون خود می ریزند حداقل 20 درصد خشم مهلک را تجربه می کنند و 5 درصد هم دچار عصبانیت مفرط می شوند در جهان امروزی با افزایش نگرانی ها درباره مشکلات اقتصادی و امنیت شخصی ، خشم سمی ، به یک اپیدمی تبدیل شده و زنان بیش از گذشته آن را تجربه می کنند .جنتری می افزاید اخیرا زنان مدت زمان بیشتری را در حالت عصبانیت می گذرانند و این خود باعث سردرد ، افسردگی و دیگر بیماری ها می شود .
علایم هشدار : دکتر گات لیب افراد را براساس برخورد با خشم در دو گروه درون ریز و برون ریز قرار می دهد هیچیک از این دو گروه رفتار سالمی ندارند شخص درون ریز عصبانیتش را به درون خود می ریزد و از نظر احساسی کناره گیر می شود شخص برون ریز اما خشم خود را بروز داده و با رفتار خشونت آمیز آن را نشان می دهد به هر حال به هر گروهی تعلق دارید باید بدانید از خشمتان درست استفاده نمی کنید و لازم است رفتارتان را تغییر دهید .
خشم خود را مهار کنید : اگر به نظر خودتان آدمی هستید که زود عصبی می شوید گاهی راهکارهای آسان مانند تکرار برخی تلقینات مثل اینکه من می خواهم خشم خود را کنترل کنم می تواند موثر باشد کلودیادایس می گوید : برای ارزیابی خشمتان می توانید از یک سیستم درجه بندی استفاده کنید .وی پیشنهاد می کند : وقتی عصبانیت تان شروع می شود آن را در یک مقیاس صفر تا 10 ارزیابی کنید در مقیاس صفر می توانید در کمال آرامش ، فکر روشنی داشته باشید . عدد 10 اوج خشونت است عدد 5 بهتر است حذف شود چون آدم همیشه تمایل دارد عصبانیتش را در حد وسط تخمین بزند و به آن نمره 5 بدهد 2 یا 3 درجه ای است که احساس برآشفتگی و تنش در شما آغاز می شود در اینجا باید یک استراحت کوتاه به خود بدهید در مقیاس 6 خیلی عصبانی هستید .اما بسیاری از افراد بدون آنکه وقفه ای در احساسشان ایجاد کنند تا 8 و 9 نیز پیش می روند .
راهکارهایی برای کنترل خشم :
شناخت پیامدها : زمانی که آرام هستید درباره اثرات منفی خشم فکر کنید به گفته دکتر هملرینگ فکر کردن درباره پیشنهاد شما را از عصبانیت باز می دارد .پیش از آنکه سخنی بگویید فکر کنید : اغلب مادران به اشتباه بر سر کودک خود فریاد می زنند و بعد از او عذر خواهی می کنند .اگر خشمتان را کنترل کنید نیازی به عذر خواهی نخواهد بود اگر دخترتان موقع خواب حاضر نیست خودش تلویزیون را خاموش کند و به رختخواب برود جای داد و بیداد کردن راحت به سمت تلویزیون بروید و آنرا خاموش کنید و به او بگویید به رختخوابش برود .
مشکل را حل کنید : شما و همسرتان درباره ولخرجی با هم جر و بحث می کنید به جای جنجال با یکدیگر همفکری کنید و برنامه ای را برای هماهنگ کردن دخل و خرج بیابید دکتر جنتری می گوید : اگر مشکل را حل کنید این جر و بحث ها باز هم ادامه خواهد داشت و آخر هر ماه باز هم همین مسئله تکرار می شود .
از افکار منفی و اسم گذاشتن بر چیزها و افراد بپرهیزید : دکتر هلمرینگ می گوید احساسات ، تنها چند ثانیه دوام دارند مگر آنکه آنها را با افکارمان تغذیه کنیم به جای دامن زدن بر آتش خشم فکرتان را عوض کنید .
برای مثال اگر به هنگام رانندگی ماشین دیگری جلوی شما می پیچد به جای آنکه عصبانی شوید با خود بگویید شاید این آدم برای رسیدن به بیمارستان عجله دارد .
در محیط روز مره تان تغییراتی بدهید .تابلوهایی را به دیوار آویزان کنید که دیدن آنها شما را شاد می کند مثل مناظری از طبیعت
حتی می توانید در یک باشگاه بدنسازی ثبت نام کنید در روز به خودتان استراحتی بدهید پیاده روی کنید یا تمرینات تنفس عمیق و تمدد اعصاب را انجام بدهید .روش های کنترل خشم به شما می آموزد به هنگام مواجهه با موقعیتی که باعث عصبانیت می شود کمی تامل کنید و فکر کنید که آیا اصلا این موضوع ارزش خشمگین شدن را دارد و یا نه و پیش از آنکه حرفی بزنید تا 10 بشمارید .
پیاده روی و کاشتن گل و گیاه یا آب دادن به گلدان ها نیز در کاهش استرس موثر است چه بسا شما هم همین نظر را داشته باشید که با تماشای گل های زیبا عصبانی شدن کار دشواری خواهد بود .
مرد بیماری نزد طبیب رفت و از او خواست درمانش کند طبیب پس از معاینه ی بیمار متوجه شد او به مرضی مبتلاست که بهبودی از آن امکان ندارد و درمان و دارو جز آزار و اذیت بیشتر بیمار سودی ندارد .او برای اینکه بیمار چند روز باقی مانده از عمرش را به حال خود باشد و در اندوه بیماری و اندیشه ی مرگ به سر نبرد مرض او را پنهان کرد و به او گفت : پرهیز برای این بیماری زیان دارد هرچه دلت می خواست انجام بده .بیمار خوشحال شد از آن جا برای تفریح کنار جویباری رفت مردی را دید نشسته و دستش را می شوید از پشت ، گردن او را دید و هوس کرد سیلی محکمی به آن بزند ابتدا خودداری کرد اما به یاد حرف طبیب افتاد که گفته بود : هر چه دلت می خواهد انجام بده . پس به طرف مرد حرکت کرد دستش را بلند کرد و محکم بر پشت گردن او زد .
صدایی بلند شد مرد جا خورد و با هم گلاویز شدند اما چون دید مرد ضعیفی است و ممکن است بمیرد او را نزد قاضی برد تا او حکم کند قاضی نگاهی به مرد ضعیف کرد و گفت : چه جای انتقام است .این مرد مانند مرده است حکم درباره ی زنده ها جاری می شود نه مرده ها . سپس به مرد گفت : چه قدر پول داری ؟ مرد گفت شش درهم . قاضی گفت : سه درهم را خود نگه دار و سه درهم دیگر را به این مرد بده !!!مرد بیمار با خود گفت : عجب قصاصم که نکردند هیچ ، سه درهم هم گیرم آمد چه سیلی با برکتی ! در این میان چشمش به پشت گردن قاضی افتاد و دید از گردن مرد بهتر است نزدیک قاضی رفت و سیلی جانانه ای بر گردنش زد .قاضی سخت ععصبانی شد اما مرد فرصت را غنیمت شمرد و گفت : حکمی که در حق من کردی عادلانه بود همان حکم را در مورد خودت نیز اجرا کن .ای برادر ! چاه مکن بهر کسی ، اول خودت دوم کسی ، همچنین باید دانست که رحم آوردن بر بدان ، ستم است بر نیکان ، ترحم بر پلنگ تیز دندان ، ستمکاری بود بر گوسفندان