حدیث (16) پیامبر صلىلله علیه و آله :
اِنَّ اَحسَنَ الحَدیثِ کِتابُ اللّهِ وَ خَیرَ الهُدى هُدى مُحَمَّدٍ صلىلله علیه و آله وَ شَرَّ المورِ مُحدَثاتُها؛
بهترین سخن، کتاب خدا و بهترین روش، روش پیامبر صلىلله علیه و آله و بدترین امور بدعتهاست (پدیدههاى مخالف دین).
بحارالأنوار، ج 77، ص 122، ح 23
حدیث (17) پیامبر صلىلله علیه و آله :
خَیرُ القُلوبِ اَوعاها لِلخَیرِ وَ شَرُّ القُلوبِ اَوعاها لِلشَّرِّ، فَاَعلَى القَلبِ الَّذى یَعِى الخَیرَ مَملُوٌّ مِنَ الخَیرِ اِن نَطَقَ نَطَقَ مَأجورا و اِن اَنصَتَ اَنصَتَ مَأجورا؛
بهترین قلبها، قلبى است که ظرفیت بیشترى براى خوبى دارد و بدترین قلبها، قلبى است که ظرفیت بیشترى براى بدى دارد، پس عالىترین قلب، قلبى است که خوبى را در خود دارد و لبریز از خوبى است. اگر سخن بگوید، سخنش در خور پاداش است و اگر سکوت کند، سکوتش درخور پاداش است.
جعفریات، ص 168
حدیث (18) امام حسین علیهالسلام :
لا تَقولَنَّ فى اَخیکَ المُؤمِنِ اِذا تَوارى عَنکَ اِلاّ ما تُحِبُّ اَن یَقولَ فیکَ اِذا تَوارَیتَ عَنهُ؛
وقتى که برادر دینىات از تو جدا شد، سخنى پشت سر او نگو، مگر این که دوست دارى او در پشت سر تو آن را بگوید.
بحارالأنوار، ج 78، ص 127
حدیث (19) امام على علیه السلام :
اِذا حَسُنَ الخُلقُ لَطُفَ النُّطقُ؛
با اخلاق نیکو، گفتار نرم مىشود.
غررالحکم، ح 4052
حدیث (20) زید بن ثابت:
کُنّا اِذا جَلَسنا اِلَیهِ صلىاللهعلیهوآله اِن اَخَذنا فى حَدیثٍ فى ذِکرِ الآخِرَةِ اَخَذَ مَعَنا و اِن اَخَذنا فى ذِکرِ الدُّنیا اَخَذَ مَعَنا و اِن اَخَذنا فى ذِکرِ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ اَخَذَ مَعَنا؛
هرگاه با رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله مىنشستیم، اگر در مورد آخرت صحبت مىکردیم، ایشان هم با ما همان سخن را مىگفتند و اگر در مورد دنیا صحبت مىکردیم، ایشان همچنین مىکردند و اگر در مورد خوردنى و نوشیدنى صحبت مىکردیم، ایشان هم با ما همسخن مىشدند.
مکارم الاخلاق، ص 21
حدیث (21) امام محمدباقر علیه السلام:
قولوا لِلنّاسِ اَحسنَ ما تُحِبُّونَ اَن یُقالَ لَکم؛
بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند ، درباره مردم بگویید.
بحارالانوار، ج 65، ص 152
حدیث (22) امام محمد باقر علیه السلام:
خُذُوا الکَلِمَهَ الطَّیِبَهِ مِمَّن قالَها وَ اِن لَم یَعمَل بِها؛
سخن نیک را از هر کسی ، هر چند به آن عمل نکند ، فرا گیرید .
بحارالانوار، ج75، ص170
حدیث (23) امام موسی کاظم علیه السلام:
قِلَّهُ المَنطِقِ حُکم عَظیمٌ ، فَعَلَیکُم بِالصَّمتِ فَانَّهُ دَعَهٌ حَسَنَهٌ وَ قِلَّهُ وِزرٍ وَ خِفَّهٌ مِنَ الذُّنوبِ؛
کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفیف گناه است .
بحاالانوار، ج 78، ص 321
حدیث (8) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
مَن کانَ یُؤمِنُ بِاللّه وَالیَومِ الخِرِ فَلیَقُل خَیرا أَو لِیَسکُت؛
هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید سخن خیر بگوید یا سکوت نماید.
نهج الفصاحه، ح 2915
حدیث (9) امام باقر علیه السلام :
خُذُوا الکلِمَةَ اطَّیبَةَ مِمَّن قالَها و إن لَم یعمَل بِها؛
سخن طیب و پاکیزه را از هر که گفت بگیرید، اگر چه او خود، بدان عمل نکند.
تحف العقول، ص391
حدیث (10) امام على علیه السلام :
اَدَّبتُ نَفسى فَما وَجَدتُ لَها بِغَیرِ تَقوَى اللهِ مِن اَدَبِ
فى کُلِّ حالاتِها وَ اِن قَصُرَت اَفضَلَ مِن صَمتِها عَنِ الکَذِبِ
وَ غیبَةِ النّاسِ اَن غیبَتَهُم حَرَّمَها ذُوالجَلالِ فِى الکُتُبِ
اِن کانَ مِن فِضَّةٍ کَلامُکِ یا نَفسُ فَاِنَّ السُّکوتَ مِن ذَهَبِ؛
به ادب و تربیت نفس خود پرداختم و براى آن / ادبى بهتر از تقواى الهى در تمام حالاتش نیافتم
و اگر از پس این امر برنیامد / براى آن چیزى بهتر از دم فروبستن از دروغ نیافتم
و از غیبت مردمان، همانا غیبت آنان را / خداوند با عظمت در کتاب ها حرام کرده است
اى نفس، اگر سخن تو / نقره است، سکوت طلاست
اعلام الدین، ص 273
حدیث (11) پیامبر صلى الله علیه و آله :
ایّاکَ اَن تَضحَکَ مِن غَیرِ عَجَبٍ ، اَو تَمشىَ و تَتَـکَلَّمَ فى غَیرِ اَدَبٍ؛
از خندیدنِ بى تعجّب [و بى جا] یا راه رفتن و سخن گفتنِ بى ادبانه بپرهیز.
بحار الأنوار، ج 75، ص 8 ، ح 63
حدیث (12) پیامبر صلى الله علیه و آله :
إنَّ لِسانَ المُؤمِنَ وَراءَ قَلبِهِ فَإِذا أَرادَ أَن یَتَکَلَّمَ بِشَیءٍ یُدَبِّرُهُ قَلبُهُ ثُمَّ أمضاهُ بِلِسانِهِ وَ إنَّ لِسانَ المُنافِقِ أمامَ قَلبِهِ فَإِذا هَمَّ بِشَیءٍ أمضاهُ بِلِسانِهِ وَلَم یَتَدَبَّرهُ بِقَلبِهِ؛
زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگوید درباره آن مى اندیشد و سپس آن را مى گوید اما زبان منافق جلوى دل اوست هرگاه قصد سخن کند آن را به زبان مى آورد و درباره آن نمى اندیشد.
تنبیه الخواطر، ج1، ص 106
حدیث (13) امام على علیه السلام :
إنَّ المُؤمِنَ إذا تَکَلَّمَ ذَکَّرَ... والمُنافِقُ إذا تَکَلَّمَ لَغا؛
مؤمن هرگاه سخن گوید یاد (خدا) مى کند و منافق هرگاه سخن گوید بیهوده گویى مى کند.
تحف العقول، ص212
حدیث (14) حضرت مسیح علیه السلام :
خُذُوا الحَقَّ مِن اَهلِ الباطِلِ وَ لا تَخُذُوا الباطِلَ مِن اَهلِ الحَقِّ، کونوا نُقّادَ الکَلامِ؛
حق را از اهل باطل فراگیرید و باطل را از اهل حق فرا نگیرید. سخن سنج باشید.
محاسن، ج 1، ص 229، ح 159
حدیث (15) امام صادق علیه السلام :
کَلامٌ فى حَقٍّ خَیرٌ مِن سُکوتٍ عَلى باطِلٍ؛
سخن گفتن درباره حق، از سکوتى بر باطل بهتر است.
من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 396
احادیثی درباره سخن
حدیث (1) پیامبر صلى الله علیه و آله :
خَیرُ الکَلامِ مَا دَلَّ وَ جَلَّ وَ قَلَّ وَ لَم یُمِلَّ؛
بهترین سخن، آن است که قابل فهم و روشن و کوتاه باشد و خستگى نیاورد.
انوار العلویه، ص 489
حدیث (2) امام صادق علیه السلام :
اِنَّ لِلمُؤمِنِ عَلى المُؤمِنِ سَبعَةَ حُقوقٍ، فَاَوجَبُها اَن یَقولَ الرَّجُلُ حَقّا وَ اِن کانَ عَلى نَفسِهِ اَو عَلى والِدَیهِ، فَلا یَمیلَ لَهُم عَنِ الحَقِّ؛
مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترین آنها این است که آدمى تنها حق را بگوید، هر چند بر ضد خود یا پدر و مادرش باشد و به خاطر آنها از حق منحرف نشود.
بحار الأنوار، ج 74، ص 223، ح 8
حدیث (3) امام على علیه السلام :
اَلثَّناءُ بِاَکثَرَ مِنَ الستِحقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقصیرُ عَنِ الستِحقاقِ عِىٌّ اَو حَسَدٌ؛
عریف بیش از استحقاق، چاپلوسى و کمتر از استحقاق، از ناتوانى در سخن و یا حسد است.
نهج البلاغه، حکمت 347
حدیث (4) امام باقر علیه السلام :
فى قَولِهِ «قُولُوا لِلنّاسِ حُسنا» قال: قُولوا لِلنّاسِ أحسَنَ مَا تُحبّونَ أن یُقالَ لَکُم، فَاِنَّ اللّه عزَّوَجلَّ یُبغِضُ اللَّعّانَ السَّبّابَ الطَّعّانَ عَلىَ المُؤمِنین، اَلفاحِشَ المُتَفَّحِشَ السّائَلَ المُلحِفَ، وَ یُحِبُّ الحَیّى الحَلیمَ اَ لعفیفَ المُتعَفِّـفَ؛
درباره این گفته خداوند که «با مردم به زبان خوش سخن بگویید» فرمود: بهترین سخنى که دوست دارید مردم به شما بگویند، به آنها بگویید، چرا که خداوند، لعنت کننده، دشنام دهند، زخم زبان زن بر مؤمنان، زشت گفتار، بدزبان و گداى سمج را دشمن مى دارد و با حیا و بردبار و عفیفِ پارسا را دوست دارد.
امالى صدوق، ص 326
حدیث (5) امام صادق علیه السلام :
اَلکَلامُ ثَلاثَةٌ: صِدقٌ وَکِذبٌ وَإِصلاحٌ بَینَ النّاسِ قالَ: قیلَ لَهُ: جُعِلتُ فِداک مَا الصلاحُ بَینَ النّاسِ؟ قالَ: تَسمَعُ مِنَ الرَّجُلِ کَلاما یَبلُغُهُ فَتَخبُثُ نَفسُهُ، فَتَلقاهُ فَتَقولُ: سَمِعتُ مِن فُلانٍ قالَ فیکَ مِنَ الخَیرِ کَذا وَکَذا، خِلافَ ما سَمِعتَ مِنهُ؛
سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاح میان مردم به آن حضرت عرض شد: قربانت اصلاح میان مردم چیست؟ فرمودند: از کسى سخنى درباره دیگرى مى شنوى که اگر سخن به گوش او برسد، ناراحت مى شود. پس تو آن دیگرى را مى بینى و برخلاف آنچه شنیده اى، به او مى گویى: از فلانى شنیدم که در خوبى تو چنین و چنان مى گفت.
کافى، ج2، ص341، ح16
حدیث (6) امام صادق علیه السلام :
کَلامٌ فى حَقٍّ خَیرٌ مِن سُکوتٍ عَلى باطِلٍ؛
سخن گفتن درباره حق، از سکوتى بر باطل بهتر است.
من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 396
حدیث (7) حضرت مسیح علیه السلام:
خُذُوا الحَقَّ مِن اَهلِ الباطِلِ وَ لا تَخُذُوا الباطِلَ مِن اَهلِ الحَقِّ، کونوا نُقّادَ الکَلامِ؛
حق را از اهل باطل فراگیرید و باطل را از اهل حق فرا نگیرید. سخن سنج باشید.
محاسن، ج 1، ص 229، ح 159
سه اثر عجیب دعا برای دیگران
پیغمبر اکرم (ص) فرمود: «مَنْ قَالَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ مُؤْمِنٍ خَلَقَهُ اللَّهُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ سَیِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً».
اگر کسی برای مؤمنین و مؤمنات طلب مغفرت کند، خداوند به عدد هر مؤمنی که از هنگام خلقت آدم تا قیامت خلق میکند، برای او سه چیز در نظر میگیرد؛ برایش حسنه مینویسد و از گناهانش میکاهد و بر مقامش میافزاید.
بحارالأنوار،ج 90، ص391
امام حسن (ع) نقل میکند: «رَأَیْتُ أُمِّی فَاطِمَةَ قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ فَلَمْ تَزَلْ رَاکِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى انْفَجَرَ عَمُودُ الصُّبْحِ». مادرم فاطمه (س) را دیدم که در محرابش ایستاده است و مرتب رکوع و سجود میکند، تا اینکه صبح دمید. «وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِینَ وَ تُسَمِّیهِمْ». برای مؤمنین دعا میکرد و حتی اسمهایشان را هم ذکر می کرد. زهرا (س) گرفتاریهایشان را میدانست و برایشان با نام دعا میکرد و از خدا میخواست. «وَ تُکْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ». برای آنها خیلی زیاد دعا کرد. «وَ لَا تَدْعُو بِشَیْءٍ لِنَفْسِهَا». اما برای خودش هیچ دعا نمیکرد. «فَقُلْتُ یَا أُمَّاهْ!» به مادرم عرض کردم مادر جان! «لِمَ لَا تَدْعِینَ لِنَفْسِکِ کَمَا تَدْعِینَ لِغَیْرِکِ». چرا همانطور که برای دیگران دعا کردی، برای خودت دعا نکردی؟ این جمله معروف از زهرا (س) اینجا صادر شد که «فَقَالَتْ یَا بُنَیَّ الْجَارُ ثُمَّ الدَّار». پسرم، اول همسایه بعد خانه!
عوالم ج 11 ص 127
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) رابه ارادتمندان ومحبان حضرتش تسلیت عرض می نمائیم .
جملاتآموزنده در رابطه با تعلیم و تربیت
- در طبیعت و اخلاق انسانی هیچ ضعف وانحرافی نیست که با تعلیم مناسب اصلاح نشود.
دلهایی که روی آن کلمه تقوی و محبت نوشته شده به هر جایی که بخواهند پرواز می کنند و کائنات در مقابل آنها سرتعظیم فرود می آورند.
- از دانش آموزی که فکر روشن دارد، ناامید مشو.
- معلم پرورنده ی روان است و پدر و مادر پروش دهنده جان.
- علم بزرگترین هدیه ای است که مردم نیکوکار می توانند به گدایان و بینوایان بدهند.
-آن که از دست روزگار به خشم می آید هر چه آموخته بیهوده بوده است.
- - قرض پدر و مادر به فرزندان علم و ثروت نیست، تربیت و اخلاق است.
- بهترین زمان برای تربیت اراده ، ایام جوانی است.
- استعداد چیزی است که در جوانی پیدا می شود، اگر آن را تربیت کردید و درصدد تقویت آن بر آمدید مانند بذری که در مزرعه خوب کاشته شده باشد، محصول خواهد داد و اگر آن را به حال خود گذاشتید و آن را تربیت نکردید مانند تخمی که در زمین شوره زار افتاده باشد ، از بین می رود و محصول نمی دهد.
- اساس آموزش و پرورش ساختن ماشین نیست، بلکه ساختن انسان است.
- اگر امروز حتی یک کلمه از دیروز بیشتر بدانید مسلماً شخص دیگری هستید.
- آموزش و پرورش البته مهم است ، ولی زندگی کردن خیلی از آن مهمتر است . بنابراین هدف آموزش و پرورش صحیح باید در مرحله اول بهبودی وضع زندگی باشد.
- تربیت ، علم زندگی و هنر خوب زیستن است.
- فکر ساخته ی تعلیم و تربیتی است که تا امروزه گرفته ایم ، برای فکر بهتر باید از فردا تعلیم و تربیت بهتری بگیریم .
- اگر بزرگان ، خویش را خوب تربیت کنند ، کودکان خوب بزرگ می شوند.
- تعلیم و تربیت علم است و معلمی هنر .
- اگر در خانواده ، با محبت محاکمه شویم در جامعه با خفت مجازات نمی شویم .
- قبل از آن که کودک را کتک بزنید یقین حاصل کنید که خود سبب خطای او نبوده اید.
- کسی که از ادب و تربیت پدر بهره ندارد روزگار او را تربیت خواهد کرد .
- بهتر است پدر و مادر را مسبب مسائل و مشکلات خود ندانید . آنها آنچه می دانستند در حق شما انجام دادند ، ناامیدی شما ناشی از این است که تصور می کردید آنها انسان های کاملی هستند .
- دشواری های خود را با فرزندانتان در میان بگذارید و آنها را از کوچکی متعهد و مسئول بار بیاورید.
- تعلیم و تربیت باید در جهت انسان سازی باشد نه پرورش انسان نماهای تحصیل کرده .
- بکوشید فرزندانتان را از کودکی با واقعیات آشنا نمایید و یک مرتبه و بی تجربه و ناآگاه در صحنه اجتماع ، آنها را رها نکنید
- به جای دستوردادن ، با بچه ها ارتباط قلبی برقرار کنید . خودتان را تا سطح آنها پایین بیاورید ، خود را به جا و در سن آنها تصور کنید ، به آنها گوش کنید و به احساساتشان احترام بگذارید .
- مربیان باید از گفتارهای سرزنش آمیز، ترساندن ، تهدید ، رشوه دادن ، مسخره کردن و پندهای دستوری تا آنجا که ممکن است پرهیز نمایند .
- به بچه ها بیاموزید بین عشق و نومیدی ، عشق را انتخاب کنند ، چون از دست دادن عشق به منزله از دست دادن زندگی است .
- یادگیری روندی دلخواه و داوطلبانه است .
- بچه ها بیشتر از روی الگو و نمونه های عملی ، مطالب را فرا می گیرند تا از طریق کتاب و قلم .
- با مشاهده ، دیدن ، انتخاب کردن و با تمرین می توان دانش آموخت .
- ما از فرزندان خود انتظار داریم انسان های مسئول ، متوجه ، متعهد و پرمهری باشند در حالی که نمونه های صحیحی در اختیار آنها قرار نمی دهیم . کودکان آنچه می بینند یاد می گیرند و به آن عمل می کنند .
- بچه ها از کودکی باید به ارزش و شخصیت خود پی ببرند و یاد بگیرند که به خود احترام بگذارند.
- به فرزندان خود بیاموزید که در زندگی فرصت های بی شماری در اختیار دارند . البته هنگامی این باور را می پذیرند که فرصتی در اختیار آنها گذاشته شود .
- کوشش کنید حس تعاون و همکاری و احساس مسئولیت را از کودکی در فرزندانتان تقویت کنید.
- بعد از تنبیه کردن بچه ها، آنها را در آغوش بگیرید و نوازششان کنید.
- به بچه ها بگویید که خیلی فوق العاده اند و به آنها اعتماد دارید.
- انسان شدیداً نیازمند به تربیت و اصلاح خویش است ، همان گونه که کشتزار تشنه آب باران است.
- به فرزندان خود هنر و تقوی بیاموزید، چون آنها زنده نگه دارنده ی نام هستند.
- بهترین میراثی که پدران برای فرزندان خود می گذارند، تربیت نیکو است .
- یتیم آن نیست که پدرش مرده باشد ، بلکه آن است که از علم و ادب بی بهره باشد .
- تربیت زیباترین چیزی است که مردان بزرگ ذخیره می کنند.
- کودکان به نمونه و سرمشق بیش از انتقاد نیازمندند.
- نگذارید بچه ها گریه کنند زیرا باران هم غنچه را ضایع می کند.
- آنچه را که فرزند در توان داشته و انجام داده از او بپذیر و از او کارهای طاقت فرسا مخواه.
- وقتی خونسردی خودتان را از دست می دهید – به خصوص در مورد فرزندان– فوراً عذر خواهی کنید.
- یادگرفتن در کودکی مانند نقش روی سنگ ، ثابت و راسخ می ماند.
- دوست آن است که در نبودن انسان ، حق دوستی را رعایت کند .
- غریب کسی است که دوست نداشته باشد .
- زندگی صحنه تلاش و بالندگی و لحظه های آن چون رودی در گذر است ، رودی مواج که در تلاطمش ، انسانها ساخته می شوند ، پس تا دمی باقی است از لحظات دیگران عبرت بگیریم :
-کودکان خود را برای زمانی غیر از روزگار خویش پرورش دهید ، چراکه آنان در روزگاری که با دوران شما متفاوت است به وجود آمده اند . ( امام علی علیه السلام(
-بهترین ارثی که پدران می توانند به فرزندان خویش بدهند ادب و تربیت صحیح است . ( حضرت علی علیه السلام(
-مردی از فرزند خود به حضرت امیر المومنین (ع ) شکایت کرد . حضرت فرمود : فرزندت را نزن ، بلکه برای ادب کردنش ، با او قهر کن ، اما مراقب باش ، قهرکردن تو با چندان طول نکشد و هر چه زودتربا او آشتی نما . ( حضرت علی علیه السلام)
-پدر در ولایتی که به فرزند دارد مسئول است که طفل را مؤدب و با اخلاق پسندیده پرورش دهد و او را به پرستش خداوند بزرگ راهنمایی نماید .
(امام سجاد علیه السلام)
-دربرنامه ی درسی نباید چیزی گنجانده شود ، مگر اینکه در آینده به کار آید . ( تافلر)
-آنچه مدرسه می تواند و باید در زمره ی خود بشناسد ، این است که قدرت تفکر شاگردان را تکامل بخشد . ( دیوئی)
-فهمیدن ، همیشه بهتر از آموختن است . ( لوبون)
-هدف نهایی آموزش و پرورش ، آموختن طریقه صحیح استفاده از اوقات فراغت است . ( ارسطو)
-از طرز دعوای زن و شوهر ، به خوبی می توان فهمید که میزان تربیت ، فهم و فرهنگ آنها ، تا چه اندازه است . ( برنارد شاو)
-با تلقینات منفی ، روح ِ شکوفایی را در بچه خواهید کـُشت ، با عسل تعداد بیشتری مگس خواهید کشت تا با سرکه . (بوسکالیا)
- بدترین پاداش یک استاد ، این است که شاگردانش تا ابد در حال شاگردی وی باقی مانند . ( نیچه)
-تربیت کودک را باید بیست سال پیش از تولدش آغاز کرد . ( ناپلئون)
-تربیت پس از نان ، نخستین احتیاج بشر است . (دالتون)
-در تربیت فرزند ، زیاد سختگیر نباش . باغبان ، درخت جوان را که هنوز خوب ریشه ندوانیده ، به شدت تکان نمی دهد
فضیلت شرکت درنمازجماعت
حضرت رسول اکرم (ص) درباره نمازجماعت فرمودند :
اگر اقتدا کننده 1 نفر باشد،پاداش 150 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 2 نفر باشد،پاداش 600 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 3 نفر باشد،پاداش 1200 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 4 نفر باشد،پاداش 2400 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 5 نفر باشد،پاداش 4800 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 6 نفر باشد،پاداش 9600 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 7 نفر باشد،پاداش 19200 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 8 نفر باشد،پاداش 36400 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کنندگان و امام جماعتبه 10 نفر رسیدند،پاداش72800 نماز دارد.
ولی،همین که عدد افراد از ده نفر گذشت،حساب آنرا جز خداکسی نمیداند. (7)
مستدرک الوسائل،ج 1 ص 487
باشتیندر فاصلة حدود 35 کیلومتری غرب شهرستان سبزوار و در فاصلة حدود 10 کیلومتری جنوب جادة سبزوار ـ تهران قرار دارد و از توابع بخش داورزن و دهستان باشتین میباشد. بقعة متبرکة بی بی علیه خاتون(س) از فرزندان امام موسی کاظم(ع) در این روستا واقع است و دارای چندین اثر قدیمی میباشد که متاسفانه کمتر مورد شناسایی و توجه قرار گرفته است.
مدح و ثنای حضرت زهرا از زبان ما مشکل است. در قرآن در آیه تطهیر و مباهله از حضرت زهرا تعریف کرده است و پیامبر نیز از حضرت زهرا تعریف کرده است. این تعابیر بی نظیر است. حتی اهل سنت هم کتابی در فضایل حضرت زهرا نوشته اند. حاکم نیشابوری که ازعلمای اهل سنت است کتابی در مدح حضرت زهرا دارد و روایاتی در این مورد آورده است. تمام سیره نویسان اهل سنت یعنی تمام کسانی که زندگی اصحاب پیامبر را نوشته اند، وقتی به کلمه ی فاطمه رسیده اند بخشی از روایات ( متواتر) را آورده اند. پیامبر فرمود: فاطمه پاره تن من است، درجای دیگر فرمود: فاطمه گوشت تن من است .گاهی می فرمود: فاطمه موی بدن من است. گاهی می فرمود :فاطمه روح من است یا نور چشم من است .
روزی سلمان نزد پیامبر آمد و گفت که وضعیت مالی حضرت زهرا و وضعیت معیشتی او خوب نیست من از دیدن این سختی ها، ناراحت شده ام. رسول خدا فرمود: دخترم فاطمه تمام وجودش ایمان و یقین است.
امیرالمومنین در نامه 28 نهج البلاغه به معاویه (در مورد افتخارات اسلام) می نویسد: یکی از افتخارات ما رسول خدا، حمزه سید الشهد است ... زهرا از ماست. در نقل دیگر حضرت می فرماید: من می بالم به فاطمه و پدرش .دنیای حضرت زهرا خیلی عجیب است. این تعابیر مختص منابع شیعه نیست و در منابع سُنی هم این تعابیر نقل شده است. رفتارهای عملی پیامبر که جلوی فاطمه می ایستاد ،به سوی او می شتافت و دست او را می بوسید نیز مهم است و می فرمود که تو مادرم هستی.
آیه 61 سوره آل عمران (آیه مباهله)درمورد حضرت زهرا است . وقتی پیامبر خواست با یهودیان نجران مباهله ( نفرین کردن یکدیگر یعنی همدیگر را نفرین کنند تا هرکدام که حق نبودند از بین بروند )کند، سران آنها دیدند که پیامبر با امام حسن و امام حسین و حضرت زهرا می آید. در این آیه به پیامبر می فرماید که بگو ما پسران مان را با خودمان می آوریم و شما هم پسران تان را بیاورید. ما زنهای مان را می آوریم .یکی از علمای اهل سنت از پیامبر نقل می کند: اگر محبوب تر از این چهار نفر( علی، فاطمه، حسن و حسین) روی زمین سراغ داشت به من می فرمود که آنها را بیاور.ولی خدا به من دستور داد که آنها را بیاورم زیرا آنها خلق افضل هستند.
گاهی آیات قرآن در مناسبتی نازل شده است یعنی مناسبت آن همان شأن نزول آیه می شود. ممکن است که پیامبر این آیه را در جاهای دیگر استفاده کند یا جبرئیل همان آیه را در مناسبت دیگری بر پیامبر نازل کند یعنی یک آیه دو بارنازل بشود که این انطباق است. مثلا ضرب المثلی اتفاق می افتد مثل تخم مرغ دزد شتر دزد می شود. ما این ضرب المثل را در مورد فردی که از بانک دزدی می کند هم بکار می بریم . قرآن از این دسته آیات زیاد دارد و کسانی که با قرآن آشنا نیستند گاهی دچار اشتباه می شوند. آیه 9 سوره حشر در مورد ایثار است و می فرماید: بعضی ها دیگران را بر خودشان ترجیح می دهند با اینکه خودشان هم نیاز دارند.
ایثار بالاترین ویژگی اخلاقی است یعنی انسان خودش گرسنه می خوابد ولی غذایش را به فرد دیگری می دهد. اگر انسان نصف غذا را خودش بخورد و نصف دیگر را به فرد دیگری بدهد این انفاق است. ایثار صفت با اررزشی است. وقتی مردم مکه به مدینه آمدند، مردم مدینه مال های شان را ایثار کردند یعنی خانه شان را به مهاجرین دادند و خودشان در کوچه ماندند. این داستان شأن نزول این آیه است.
فقیری به مسجد آمد و گفت: یا رسول الله من گرسنه هستم و جای استراحت ندارم. پیامبر به اصحاب فرمود که چه کسی به این فرد پناه می دهد؟ هیچ کس حاضر نشد که این کار را بکند. حضرت علی(ع) قبول کرد و او را به خانه برد. حضرت علی (ع)از فاطمه پرسید که چه مقدار غذا داریم و فاطمه فرمود که به اندازه ی یک نفر غذا داریم. حضرت فرمود که من امشب میهمان آورده ام. اهل خانه گرسنه خوابیدند و میهمان هم غذا را خورد و متوجه چیزی نشد. فردا این آیه دوباره نازل شد.
ایثار سه نوع است :مالی، آبرویی( گاهی انسان آبروی کسی را می خرد و آبروی خودش را از دست می دهد. حضرت زهرا ایثار آبروی هم داشتند. ایشان با حضرت علی (ع) ازدواج کردند و خیلی از مردم به ایشان اعتراض کردند که چرا با علی ازدواج کرده است. حضرت در مقابل آنها ایستادند) و ایثار جان مثل حضرت ابوالفضل که جانش را در کربلا داد. حضرت زهرا ایثار جان هم داشتند. زیرا خودشان را سپر کرد و سختی کشید تا مسئله ی ولایت و امامت مطرح بشود .
پیرمردی که گرسنه و فقیر بود به مسجد آمد. پیامبر فرمود که چه کسی این پیرمرد را سیر می کند؟ خبر به فاطمه رسید. حضرت فاطمه گردنبندشان را برای پیامبر فرستادند تا پیامبر آنرا بفروشد و به فقیر بدهد. از فروش گردنبند برای پیرمرد غذا و محل خواب و اسب تهیه شد.
عمار یاسر این گردنبند را دوباره خرید و به حضرت فاطمه هدیه کرد. پیامبر غلامی را که گردنبند را آورد و دوباره برگرداند، آزاد کرد. پیامبر فرمود :چه گردنبند با برکتی .
حضرت عیسی می فرمود: مم مبارک هستم. مبارک یعنی چیزی که کم است ولی آثار زیادی دارد مثلا شب قدر هشت ساعت بیشتر نیست ولی بالاتر از هزار شب است و این شب مبارک است. مکه سرزمین کوچکی است ولی با برکت است و خواندن دو رکعت نماز ،ثواب هزار رکعت نمار را دارد. قرآن کتاب است ولی با برکت است. گاهی شخصیت ها با برکت هستند. حضرت زهرا با برکت است زیرا یازده امام می فرمایند که مادر ما زهرا است .سادات از نسل حضرت زهرا هستند. ما باید از ایثارهای حضرت زهرا درس بگیریم و ایشان را الگوی خودمان قرار بدهیم.
حضرت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بیمار شدند. حضرت فاطمه و امیرالمومنین نذر کردند که برای شفاعت فرزندانشان، سه روز روزه بگیرند.(روزی امام حسین(ع) در کودکی گم شد. پیامبر و حضرت علی(ع) در مدینه نبودند. روایت داریم که حضرت زهرا 70 بار به در منزل آمد و برگشت و به امام حسن (ع) فرمود که به دنبال برادرت برو، من ناراحت هستم.
در بحارالانوار داریم :بلال می گوید که به خانه حضرت زهرا رفتم و دیدم که حضرت گندم آرد می کند و بچه هم در بغل دارد. سلام کردم و گفتم که اجازه بدهید که من بچه را نگه دارم؟ حضرت فرمود :اگر می خواهی کمک کنی ،گندم را آرد کن و من بچه را نگه می دارم. زیرا مادر به بچه مهربانتر است. این داستان ،شفقت حضرت زهرا را نسبت به فررزندان شان می رساند. یکی از اسامی حضرت زهرا هانیه است یعنی مهربان و شفیق . یکی از اسامی خدا هم شفیق است. در حالات امام زمان(عج) داریم که امام مثل پدر مهربان است. پس شما می توانید برای شفای فرزندان تان نذر کنید و این نذر حتما نباید مالی باشد ). حضرت نذر خودشان را ادا کردند و سه روز روزه گرفتند. سه شب پیاپی سر افطار فقیر ،یتیم و اسیر آمد و آنها افطاری را به آنها دادند و خودشان گرسنه ماندند و با آب افطار کردند .در اینجا سوره هل اتی (دهر یا انسان) نازل شد که می فرماید: آنها برای خدا این کار را کردند. ما تشکری از یتیم نمی خواهیم و کار ما فقط برای خداست. خداوند هجده آیه در مورد حضرت زهرا و خانواده اش نازل کرد زیرا این کار با اخلاص و برای رضایت خدا بود.