یک کلمه جادویی
مدتی پیش یک دانشجوی دوره کارشناسی که مشغول نوشتن پایان نامه اش با موضوع حکومت بود از من تقاضا کرد که پرسش نامه ای را با حداقل چهل سئوال که بعضی از آن ها جواب های دشواری هم داشت پر کنم موضوع حکومت ، مرا تشویق به کار می کرد سرانجام داوطلبانه پاسخنامه را همراه جواب برای او فرستادم بعد از آن مشتاقانه منتظر یادداشتی تشکر آمیز از دانشجوی جوان بودم اما از او خبری نشد به خود گفتم : این موضوع ارزش تاسف خوردن ندارد باید آن را فراموش کنم اما نمی توانستم .
واقعیت این است که ناسپاسی ، هم به فردی که مورد ناسپاسی قرار گرفته صدمه می زند و هم به فرد ناسپاس چرا که فرد ناسپاس به جای پیدا کردن دوست دشمن می یابد احساس سپاسگزار بودن به تنهایی کافی نیست این احساس باید بروز داده شود شاید آن دانشجو واقعا از کار من سپاسگزار بود اما با اظهار نکردن ، این احساس از بین رفت ، کلمه (متشکرم ) می توانست تفاوت زیادی ایجاد کند .
وقتی فردی باعث آزردگی مامی شود باید از خود بپرسیم که آیا نشانه هایی از این شخصیت آزار دهنده در وجود خود ما نیست ؟ من از خودم می پرسم چه تعدادی از ما سپاسگزار کارهای کوچک بی شماری هستیم که دیگران با مهربانی برای ما انجام می دهند تا زندگی را برای ما آسان تر سازند ؟ واقعا چه تعدادی از ما به خاطر داشتن موهبت زندگی سپاسگزار هستیم در حالی که آزادی ، عدالت و امنیت را حق مسلمی برای خود می پنداریم ؟ چه تعدادی از ما قدردان هدیه شگفت انگیز زندگی هستیم ؟ آیا به اندازه کافی این قدردانی را به خالق زندگی ابراز می کنیم ؟
جواب صادقانه به هر پرسش به طور غم اگیزی روشن است کافی نیست نه اصلا کافی نیست تصمیم گرفتم که راه حلی بیابم بعد از این از همه افرادی که گذران زندگی را برایم آسان می کنند تشکر کنم پیشخدمت ، مسئول آسانسور ، رانندگان تاکسی و هر کس دیگری . البته نه با گفتن کلماتی از روی بی تفاوتی و خالی از احساس .به خود هر روز خاطر نشان کنیم که هر لحظه از حیات بی اندازه ارزش دارد سپاس خود را به خدا نه فقط با دعا خواندن بلکه با زندگی به همان روشی که خدا دوست دارد ما زندگی کنیم نشان دهیم . اصل اساسی که در نشان دادن سپاسگزاری دریافتم این است که هم اکنون سپاسگزار باشید هنگامی که احساس سپاسگزاری تازه و نیرومند است آن را ابراز کنید عمل کنید قبل از این که انگیزه ناگهانی سپاسگزار بودن در شما از بین برود .
سپاسگزار بودن به این معنا امر ساده ای نیست من معتقدم که چندین مرحله دارد آشناترین نوع آن احساس خود به خود طبیعی سپاس بابت منافعی است که دریافت می کنیم . مرحله دوم سپاسگزاری ، نه تنها برای لذت ها و مزایای زندگی بلکه برای اتفاقات و سختی ها هم هست این نوع سپاسگزاری نشانه شناخت و بلوغ فکری ماست چرا که تشخیص دادیم که سختی ها و مشکلات هم ارزشمند هستند همه ما داستان افراد معمولی را شنیده ایم که چگونه ایستادگی کردند و تلاش کردند تا بر معلولیت خود پیروز شوند و در نهایت قهرمان هم شدند .
سومین مرحله سپاسگزاری مرا به یاد شعری می اندازد که در آن دو نوع تشکر وجود دارد یکی زمانی که کمکی از کسی دریافت می کنیم و خود به خود تشکر می کنیم و نوع دوم و با ارزش آن یعنی هنگامی که به دیگران کمک می کنیم به عبارتی از این که فرصت کمک به دیگران به ما داده شده سپاسگزاری می کنیم تاجایی که خود را فراموش می کنیم یعنی همانی که در انجیل به ما گفته شده است : اگر احساس سپاسگزار بودن را در خود افزایش دهید و با خشنودی آن را ابراز کنید هم اطرافیان خود را شادتر می کنید و هم خود خوشنودتر خواهید شد جادویی بزرگ در کلمه ( متشکرم ) نهفته شده است. منبع : ریدرزدایجست
خوشبختی در درون توست
یادداشت این هفته را تقدیم می کنم به همه شما همسرانی که به هر دلیلی فرزندی به جمع دو نفره تان اضافه نشده است .عزیزان این همه تقلا برای چیست ؟ مگر تنها تضمین خوشبختی و تداوم یک زندگی مشترک رضایت بخش حضور فرزند است ؟ قبول دارم که حضور فرزند در زندگی شیرین و لذت بخش است اما همه چیز نیست .روزهای قبل از ازدواج را به خاطر بیاورید سال های اول ازدواج را 000 یادتان هست هزار آرزو و تصمیم مشترک برای زندگی تان داشتید که شاید یکی از آن ها داشتن فرزند بود پس 999 آرزوی باقیمانده تان چه شد ؟
وای بر زنی که به خاطر صاحب فرزند نشدن شوهرش قصد جدائی داشته باشد وای بر مردی که وقتی فهمید همسرش صاحب فرزند نمی شود به بهانه این که من باید از خود وارثی داشته باشم دل همسرش را بشکند و او را طلاق بدهد و یا همسر دیگری اختیار کند .
مگر همسر شما چه گناهی داشته ؟ مگر قبل از ازدواج قادر به تشخیص باروری یا عدم باروری خود بوده ؟ خودتان را لحظه ای به جای او بگذارید دوست داشتید در این شرایط چه رفتاری با شما می شد ؟
آقای فهیم ، خانم هوشمند ! اگر در زندگی دچار روزمرگی شده اید اگر در زندگی خواهان تنوع هستید با صاحب فرزند شدن شاید تامدتی تغییری ایجاد شود اما باز به روند سابق بر می گردید.بهترین راه حل این است که دست از رفتارهای تکراری بردارید و خلاق باشید هر روز برای خود و همسرتان زندگی تازه ای خلق کنید تغییر و تنوع باید از درون شما باشد نه این که به عوامل خارجی وابسته شود باور کنید آن قدر راه های خلاقانه هست که تا پایان عمر می توانید از جمع دو نفره تان لذت ببرید و هیچ گاه خسته نشوید شاید رسالت شما کشف این راه های خلاقانه و انتقال آن به سایر زوج هاست .
مهربانان ! هزاران کودک هستند که چشم انتظارند تا بوسه ای از سر مهر به گونه هایشان بنشیند چه بهتر که این رسالت شیرین بر عهده شما باشد .
دوستان خوب من ! خودتان را از زنجیر چرا و سرزنش آزاد کنید و به جای آن ببینید که چه کارهایی می توانید انجام دهید یادتان باشد خوشبختی در درون شماست .
با تشکر از آقای احمد حلت مدیر مسئول مجله موفقیت
وقتی تو بخواهی گلی زیبا بکاری .
وقتی تو بخواهی قایقی محکم بسازی
وقتی تو بخواهی به عیادت بیماری بروی
وقتی تو بخواهی برای یک بار هم که شده به شهر مورد علاقه ات سفر کنی
وقتی تو بخواهی دوست مورد علاقه ات را بعد از 20 سال پیدا کنی
وقتی تو بخواهی کار مورد علاقه ات را پیدا کنی
وقتی تو بخواهی گنجشک آسیب دیده ای را مداوا کنی
وقتی تو بخواهی سرپرستی کودک یتیمی را به عهده بگیری
وقتی تو بخواهی برای این که هم نوعت زیر باران خیس نشود او را در زیر چتر خودت پناه دهی
وقتی تو بخواهی که زندگی یکنواخت را به زندگی پر از شور و هیجان تبدیل کنی
وقتی تو بخواهی برای پاسداری از میهنت 2 سال هر روز 12 ساعت مداوم از مرزهای کشورت نگهبانی بدهی
وقتی تو بخواهی برای خوشحالی دخترکی خردسال از انتقام گرفتن از پدرش بگذری
وقتی تو بخواهی برای راحتی پرندگان اطراف خانه ات لانه ای برایشان درست کنی
وقتی تو بخواهی انسان های گریان دور و برت را از ته دل بخندانی … معلوم می شود که تو برای توانستن منظر هیچ کس نیستی .
وقتی تو بخواهی ناممکن ممکن می شود .
به خودت ایمان داشته باش
با تشکر از خانم نیلوفر مومن خانی
معیارهای بزرگی برای خودت در نظر بگیر .
تولیاقت بهترین ها را داری .
برای به دست آوردن آن چه که خواهان آن هستی تلاش کن .
و هرگز به کمتر از آن قانع نشو
به خودت ایمان داشته باش .
مهم نیست چه چیزی را انتخاب کرده ای
در فکرت همیشه پیروز باش
به این ترتیب هیچ بازنده نخواهی بود
به سرنوشت خود فکر کن
اگر راهی را به اشتباه رفتی نگرانی به دل راه نده
چون آن چه مهم است تجربه ای است که آموخته ای
همه آن چه را که در خور توست با خود همراه کن
تا به همه آن چه که در توان توست تبدیل شوی
تا اوج ابرها پرواز کن
و بگذار رویاهایت تو را آزاد کنند .
بخشش و گذشت
آیا می خواهی به خودت کمکی فوری برسانی ؟ با دیگران بخشنده باش تا ببینی چه احساس بزرگی پیدا می کنی .
آیا با تو رفتار بدی شده است ؟ دیگران را ببخش و ببین که با چه سرعتی از آن فکر منفی و مخرب خلاص می شوی .
آیا می خواهی امروز را به روزی واقعا عالی تبدیل کنی ؟ پس سعی کن امروز به پیشرفت دیگران کمک کنی .
تو برای بخشندگی به پول زیاد ، وقت اضافی یا مهارت بالا نیاز نداری برای بخشش صادقانه در هر موقعیت و در تمام روز فرصت وجود دارد .
با گذشت و بخشش ، زندگی به سطح بالاتری از زیبایی صعود خواهد کرد هر لحظه زندگی با بخشش ، یک لحظه زندگی با شادی واقعی و بادوام خواهد بود .این موهبت را به خودت عطا کن و از ارزش واقعی آن شگفت زده شولقمان علیه السلام :یا بُنَیَّ ... لا تَستَقرِض مِن جَدیدِ الکیسِ ، ولا تُؤاخِ مَعَ الشُّرطِیِّ أبَداً .
لقمان علیه السلامپسرم! . . . از نوکیسه قرض نگیر، و هرگز با داروغه برادرى نکن .
17 لقمان حکیم علیه السلام : مَنْ یُطِعِ اللّه َ خافَهُ، وَ مَنْ خافَهُ فَقَدْ أَحَبَّهُ، وَمَنْ أَحَبَّهُ اتَّبَعَ اَمْرَهُ، وَمَنِاتَّبَعَ اَمْرَهُ اسْتَوْجَبَ جَنَّتَهُ وَمَرْضاتَهُ؛
26 لقمان حکیم علیه السلام : یا بُنَىَّ اجْعَلْ غِناکَ فى قَلْبِکَ وَ اِذَا افْتَقَرْتَ فَلاتُحَدِّثِ النّاسَ بِفَقْرِکَفَتَهُونَ عَلَیْهِمْ وَ لکِنِ اسْأَلِ اللّه َ مِنْ فَضْلِهِ؛
40 لقمان حکیم علیه السلام: عَلَیْکَ بِقَبُولِ الْمَوْعِظَةِ وَالْعَمَلِ بِها فَإِنَّها عِندَ الْمُؤْمِنِ أَحْلى مِنَالْعَسَلِ الشَّهْدِ وعَلَى الْمُنافِقِ أَثْقَلُ مِنْ صُعُودِ الدَّرَجَةِ عَلَى الشَّیْخِ الْکَبیرِ؛
2 لقمان حکیم علیه السلام: یا بُنَىَّ... وَ اجْهَدْ اَنْ یَکونَ الْیَوْمُ خَیْرا لَکَ مِنْ اَمْسِ وَ غَدا خَیْرالَکَ مِنَ الْیَوْمِ فَاِنَّهُ مَنِ اسْتَوى یَوْماهُ فَهُوَ مَغْبونٌ وَ مَنْ کانَ یَوْمُهُ شَرّا مِنْ اَمْسِهِفَهُوَ مَلْعونٌ؛
«یُؤْتِى الْحِکْمَةَ مَن یَشَاءُ وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِىَ خَیْرًا کَثِیرًا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الاْءَلْبَـبِ» .
لقمان علیه السلام ـ در سفارش به فرزندش ـ : فرزندم! حکمت بیاموز تا بدان ، شرافت یابى... آدمى چگونه گمان مى برد که بدون حکمت، کار دین و معیشتش سامان مى پذیرد؟ خداوند هرگز کار دنیا و آخرت را سامان نمى دهد ، مگر با حکمت، و حکایت حکمت بى طاعت [ ِ خداوند] ، حکایتِ جسم بى جان و حکایتِ زمین بى آب است. نه جسم بدون جان به کار مى آید ، نه زمین بدون آب ، و نه حکمت بدون طاعت.
تأثیر تقواى مادر برفرزند
شیخ مفید(ره) در خواب دید: فاطمه زهرا(س) در حالى که دست حسن(ع) و حسین(ع) را در دست داشت پیش آمد و رو به او فرمود: «یاشیخ، به این دو کودک، فقه را تعلیم بده.»
شیخ مفید از خواب بیدار شد. تعجب کرد از این که فاطمه زهرا(س) بههمراه حسنین بیاید و بگوید به آنها تعلیم بده.
روزى شیخ در جلسه درس نشسته بود. ناگهان زنى را دید که دستدو پسرش را در دست داشت و در برابرش ایستاده بود. زن به شیخ مفید گفت: «یا شیخ به این دو کودک (سید رضى و سید مرتضى)، فقه را تعلیمبده.»
شیخ مفید که تعبیر خوابش را دریافته بود، آن دو کودک را بهبهترین وجه پرورش داد تا جایى که سید رضى و سید مرتضى ازمفاخر جهان تشیّع گردیدند.
روزى شیخ مفید مقدارى سهم امام به این دو کودک داد که بهمادرشان بدهند. مادر آنها پول را قبول نکرد و گفت: «سلام مرا به شیخمفید برسانید و بگویید پدرمان مغازهاى به ارث گذاشته است. مادرمان، مال الاجاره این مغازه را مىگیرد و خرج مىکند، لذا احتیاج زیادى نداریم و با قناعت زندگى مىکنیم.»
تربیت فرزند در اسلام، ص 90