سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دروغ نگفتم و دروغ نشنودم ، و گمراه نشدم و کسى را گمراه ننمودم . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :114
کل بازدید :343336
تعداد کل یاداشته ها : 423
103/9/9
12:46 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
مسلم فروزان نیا[102]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

فقط یک قدم...

 

 
 
ابو سعید ابوالخیر در مسجدی سخنرانی داشت . مردم از تمام اطراف روستاها و شهرها آمده بودند، جای نشستن نبود و بعضی ها در بیرون نشسته بودند.

سپس شاگرد ابو سعید گفت: تو را به خدا از آنجا که هستید یک قدم پیش بگزارید.

همه یک قدم پیش گذاشتند، سپس نوبت به سخنرانی ابو سعید رسید، او از سخنرانی خود داری  کرد.

مردم که مدت یک ساعت در مسجد بودند و خسته شده  بودند شروع به اعتراض کردند.

ابو سعید پس از مدتی گفت: هر آنچه که من میخواستم بگویم شاگردم به شما گفت، شما یک قدم به جلو حرکت کنید تا خدا ده قدم به شما نزدیک شود...

 


  
  

میان تو و خداوند

 

 اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم میکنند

ولی مهــربان باش

اگـر شـریف و درستکــار بـاشـی فــریبت مـی دهند

ولی شـریف بـاش

نیکی هـای امـروزت را فراموش می کنند

ولی نیکوکار باش

بهترین هایت را به دنیــا ببخش حتی اگر کافی نباشد

و در نهایت می بینی ... هر آنچه که هست

همواره میان تو و خـداونـد است، نـه میان تو و مـردم


  
  

خداوند از تو نخواهد پرسید ...

 

 

خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس هایی در کمد داشتی،

بلکه از تو خـواهد پـرسید بـه چند نفـر لبـاس پوشـاندی؟

خداوند از تو نخواهد پرسید خانه ات چند متر بود،

بـلکـه از تـو خـواهـد پـرسید بـه چند نفـر در خــانه ات خـــوش آمـد گفتـــی؟

خداونـد از تـو نخـواهـد پـرسیـد در چـه منطقـه ای زنـدگـی می کـــردی،

بلکــه از تـو خـواهـد پـرسیـد چگـونه بـا همســایگانت رفتـار کردی؟

خــداونـد از تـو نخـــواهـد پـرسیـد میـزان درآمـد تو چقـدر بـود،

بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟

خداوند از تو نخواهد پرسید

چـرا این قـدر طـول کشیـد تـا بـه جست و جوی رستگـاری بپـردازی،

بـلکه بـا مهـربـانی

تو را به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد


  
  

چرا خدا را نمی بینیم؟

دانشجویی به استادش گفت: استاد اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.

استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟

دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.

استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت:

تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید!

 

  

  
  

اعمال حجّ

1 ـ محل احرام حج، شهر مکّه است. بسیارى از فقها; مانند امام خمینى(قدس سره) تمام شهر مکّه فعلى را براى احرام کافى مى دانند و برخى دیگر مى فرمایند: به احتیاط واجب احرام حج باید در مکّه قدیم انجام شود. در این مورد با هماهنگى مدیر کاروان، مقلّدان آن مراجع، در صورت تمایل، مى توانند کمى زودتر به مسجد الحرام بروند و در آنجا محرم شوند تا مشکلى پیش نیاید، چون اگر در روز هشتم ذى حجّه، حتى پیش از آن هم محرم شوند، اشکال ندارد. بنابراین، در صورت لزوم مى توان آن ها را در وقت خلوت به مسجد الحرام برد تا محرم شوند، هر چند در احتیاط واجب عمل به فتواى فالأعلم نیز ممکن است.

2 ـ کسانى که باید اعمال مکّه را پیش از وقوف به جاى آورند، لازم است شناسایى شوند و تا وقت تنگ نشده، اقدام کنند و
چنانچه تا رفتن به عرفات فاصله اى نیست، حتماً به آنان یادآورى شود که در این فاصله محرم هستید و باید از محرّمات احرام پرهیز کنید.

3 ـ پس از محرم شدنِ زائران به احرام حجّ، به جاى آوردن طواف مستحب خلاف احتیاط است و چون گاهى بین احرام حجّ و حرکت به سوى عرفات ـ مخصوصاً براى کسانى که اعمال را جلو مى اندازند ـ فاصله اى وجود دارد ممکن است زائران، طواف مستحب به جاى آورند، تذکر این نکته نیز مناسب است.

گفتنى است در موارد زیر، به جاى آوردن طواف مستحب خلاف احتیاط است:

الف) پس از احرام عمره، پیش از طواف.

ب) پس از احرام حجّ، پیش از رفتن به عرفات.

ج) پس از اعمال منا و پیش از طواف زیارت.

د) بین طواف و نماز طواف و در این مورد، خواندن نماز دیگر غیر از نماز طواف نیز خلاف احتیاط است.

4 ـ وقوف به عرفات از ظهر روز نهم آغاز مى شود. بنابراین، زمان حرکت به سوى عرفات، به گونه اى باید تنظیم شود که حجّاج قبل از ظهر در عرفات حاضر باشند و رفتن شب عرفه و استفاده از خنکى هوا و نبود مشکل استظلال وقت مناسبى است.

5 ـ چون در وقت وقوف (از ظهر تا مغرب) حاجیان باید در صحراى عرفات باشند و از حدود آن خارج نشوند، بنابراین، نسبت به حدود عرفات، که امروزه با تابلوهاى بزرگ زرد رنگ مشخص شده است، توجیه شوند و حتى المقدور از تردد در جاهاى مختلف عرفات نیز بپرهیزند که احتمال گم شدن آن ها زیاد است و در صورت گم شدن، ممکن است از اعمال باز بمانند.

لازم به یادآورى است، تابلوهاى مشاعر مقدس به رنگ هاى زیر است:

عرفات رنگ زرد 

مشعر الحرام (مزدلفه) رنگ بنفش

منا رنگ آبى

6 ـ هر چند مستحب است نماز مغرب و عشا در مشعر الحرام خوانده شود، ولى به جهت آن که امروزه بر اثر ازدحام جمعیت و حرکت کُندِ اتوبوس ها ممکن است دیر وقت به مشعر الحرام برسید، توصیه مى شود نماز مغرب و عشا را در عرفات بخوانید و سپس حرکت کنید.

7 ـ از لحظات حساس در مدت فعالیت روحانیون کاروان ها، حرکت از عرفات تا منا است.

در سال هاى اخیر به سبب وجود راه هاى متعدد، نرسیدنِ به موقع تا مشعر الحرام بسیار بعید است، لیکن به جهت عدم تدبیر برخى از مدیران و روحانیون، گاهى اتفاق افتاده است که برخى از کاروان ها پس از اتمام وقتِ وقوف به مشعر رسیده اند.

باید دانست که فاصله عرفات تا مشعر الحرام در طرق متعدد از چهار تا شش کیلومتر است، بنابراین، اگر از دورترین راه هم به سمت مشعر بروید، فاصله آن بیش از شش کیلومتر نیست. پس، اگر در میان راه، دچار مشکلى شدید و نتوانستید با ماشین حرکت کنید، مى توانید پیاده به راه خود ادامه دهید تا از وقوف در مشعر باز نمانید و براى رسیدن به مشعر نیز حتماً باید تابلوهاى به رنگ بنفش که بر آن ها جمله «بدایة مزدلفه» نوشته شده پشت سر بگذارید.

8 ـ براى نیّتِ وقوف در مشعر الحرام، لازم نیست زائران هنگام طلوع فجر بیدار باشند، بلکه اگر از سر شب قصد این را داشته باشند که از طلوع فجر تا طلوع آفتاب را به قصد وقوف و به عنوان یکى از اعمال حجّ در آنجا باشند کفایت مى کند، لذا بهتر است در آغاز ورود به مشعر الحرام و استقرار حجّاج، این نکته را به آن ها توجه دهید و یادآورى کنید که از این لحظه تصمیم داشته باشید که از طلوع فجر به نیت وقوف در اینجا باشید.

پى‏نوشتها:‌


1 . پیام حج سال 1416 هـ . ق.
2 . به فتواى آیت الله بهجت، عبور حائض از قسمت هاى توسعه یافته مسجدالحرام و مسجد جایز است.
3 . به نظر برخى از دوستان روحانى، مسجد شجره خارج از حد ترخّص مدینه است. 

 


  
  

در مدینه منوره

1 ـ بهترین وقت برگزارى جلسات آموزشى کاروان، عصرها از ساعت 5 تا 6 و شب ها می ن نماز مغرب و عشا است، هرچند به مقتضاى زمان و مکانِ جلساتِ دیگر کاروان ها و نظر زائران، ممکن است اوقات دیگرى نیز مناسب باشد.

2 ـ حتى المقدور جلسات آموزشى از 40 تا 50 دقیقه تجاوز نکند و بهتر است مطالب هر جلسه در بردارنده سه بخشِ تاریخ اماکن، مناسک، اسرار و معارف باشد.

3 ـ در اوّ لین جلسه، مدت اقامت و کیفیت نماز (قصر یا اتمام) یادآورى شود و این نکته قابل توجه است که رفتن به اُحُد و قُبا و دیگر اماکن مقدس مدینه، که زائران را به زیارت آن ها مى برند ضررى به قصد اقامه ده روز نمى زند.

4 ـ درباره اماکن تخییر و تمام خواندن نماز، هنگام شرکت در نماز جماعت ظهر، عصر، عشا توضیح داده شود.

اماکن تخییر جاهایى است که مسافر مى تواند نمازهاى چهار رکعتى را به صورت تمام یا شکسته بخواند و آن اماکن عبارتاند از:

1 ـ مسجد الحرام، 2 ـ مسجد النبى(صلى الله علیه وآله)   ، 3 ـ مسجد جامع کوفه، 4 ـ حرم امام حسین(علیه السلام)

فتاواى فقها نسبت به اماکن تخییر در مکّه و مدینه، چنین است:

* تمام شهر مکّه و مدینه

* تمام مسجد الحرام و مسجد النبى(صلى الله علیه وآله)

* محدوده قدیم مسجد الحرام و مسجد النبى(صلى الله علیه وآله)

* مسافر باید نماز را شکسته بخواند حتّى در مسجد الحرام و مسجد النبى(صلى الله علیه وآله)

5 ـ مجدداً کیفیت اقتدا در نماز جماعت اهل سنت و نکات آن یادآورى شود.

6 ـ تذکر داده شود که مسجد النبى (صلى الله علیه وآله) تنها قسمت مسقف آن است و محوطه اطراف آن، که با نرده هاى آهنى محصور شده، حکم  مسجد ندارد.

7 ـ به بانوان یادآورى شود که ورود شان به مسجد النبى (صلى الله علیه وآله) و مسجد الحرام و توقّف در سایر مساجد در ایام عادت جایز (2) نیست.

8 ـ مناسب است اوقات نمازهاى یومیّه و نماز شب به زائران یادآورى شود تا برنامه ریزى بهترى براى شرکت در نمازهاى جماعت و رسیدن به فضیلت نماز اول وقت داشته باشند.

9 ـ خواندن نماز تحیّت در مساجد مستحب است ولى مى توان زائران را راهنمایى کرد چنانچه نماز قضا داشته باشند مى توانند نماز قضا بخوانند و نیز اگر نماز واجب ادایى بخوانند، کفایت از نماز تحیت مى کند.

10 ـ از آنجا که نماز خواندن در قبرستان، به فتواى برخى از اهل سنّت حرام است، زائران را از خواندن نماز در کنار بقیع و داخل آن، برحذر دارید.

11 ـ براى پرکردن اوقات فراغت زائران و استفاده معنوى بهتر از آن، زائران را براى خواندن نماز قضا راهنمایى کنید و نکات ذیل را نیز به آنان تذکر دهید:

الف) نماز قضا را باید هر چه زودتر خواند و نباید مسامحه شود.

ب) نماز قضا وقت معینى ندارد، بلکه در هر وقت از شبانه روز مى توان آن را به جا آورد.

ج) نماز قضا را به جماعت مى توان خواند و هماهنگى میان نمازِ امام جماعت و مأموم در نوع نماز، تعداد رکعات و قصر و اتمام لازم نیست.

د) مسافر مى تواند نمازهاى قضاى غیر سفر را به جا آورد و باید تمام بخواند.

هـ ) نماز قضا را باید به همان شیوه ادا به جا آورد; یعنى اگر وظیفه قصر بوده، به صورت قصر و اگر تمام بوده به صورت تمام و پسرها و مردها باید حمد و سوره نماز قضاى صبح، مغرب و عشا را بلند بخوانند.

و) کسى که براى میت نماز قضا مى خواند باید مطابق وظیفه خودش عمل کند; مثلا اگر نمازگزار مرد است و براى میتى که زن است نماز مى خواند، باید حمد و سوره نمازهاى جهرى را بلند بخواند.

12 ـ چگونه خواندن برخى از نمازهاى مستحب که از اهمیت بیشترى برخوردار است به زائران آموزش داده شود; مثل نافله هاى یومیه، نماز شب، نماز غفیله، نماز حضرت جعفر، نماز زیارت، نماز حضرت ولى عصر(عج) و نماز حاجت.

13 ـ چنانچه زائر در مدینه منوره، قصد عشره و ده روز ماندن داشته باشد، مى تواند روزه قضا بگیرد و اگر روزه قضا ندارد، مى تواند سه روز روزه مستحب براى برآمدن حاجت به جا آورد و اگر روزه قضا دارد روزه مستحب او صحیح نیست ولى چنانچه مسافر است (که روزه قضا صحیح نیست)، چون مکلّف به قضا نیست، این سه روز روزه مستحب را مى تواند به جا آورد ولى روزه دیگرى صحیح نیست و این روزه از موارد استثناى عدم صحت روزه در سفر است و به نظر برخى از فقها، احتیاط آن است که روزهاى چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه باشد.

14 ـ به زائران تذکر داده شود که اعمال عمره و حج دقیق است ولى دشوار نیست و با ذکر این مطلب و چهار نکته اى که گفته خواهد شد اضطراب و دلهره در انجام اعمال را از آنان برطرف نمایند که اضطراب وترس درانجام اعمال، موجب مشکلات زیاد خواهد شد.

* نکته اول: از نظر احکام فقهى، وظیفه همه افراد مشخص شده و همه مى توانند به راحتى به وظیفه خود عمل کنند و هیچ کس با اعمال ناقص یا باطل (به خواست خداوند) از این دیار نخواهد رفت.

* نکته دوم: اگر سؤال، شبهه یا مشکلى برایتان پیش آمد، مى توانید بپرسید و مطابق وظیفه عمل کنید.

* نکته سوم: همیشه ما (روحانى گروه) در خدمت شما هستیم و اعمال را به اتفاق و با هم به جا مى آوریم.

* نکته چهارم: اگر در موردى خاص سؤال یا مشکلى برایتان پیش آمد و به ما دسترسى پیدا نکردید، مى توانید از روحانیون دیگر بپرسید که الحمد  لله همیشه روحانیون کاروان ها در مسجد الحرام و مشاعر مقدس، حضور دارند. این نکته ها به زائران مدینه بعد، باید در ایران گفته شود.

15 ـ به کسانى که با تلاش هم نتوانستند نماز خود را تصحیح کنند گوشزد شود: نماز طواف را به یکى از افرادى که مى شناسند و همراه ایشان است نیابت دهند، در ضمن خودشان هم باید نماز را بخوانند. و حتّى المقدور روزهاى آخر، پیش از رفتن به میقات، این امر کنترل شود که نایب هایشان مشخص شده باشد، این عمل در مورد کاروان هاى مدینه بعد، در ایران صورت گیرد.

16 ـ خانم هایى که در ایام عادت هستند، پیش از رفتن به میقات، باید وظیفه خود در مورد احرام را بدانند، لذا پیشنهاد مى شود جلسه جداگانه اى براى خانم ها گذاشته شود و یادآورى شود که خواهران معذور، حتماً پیش از حضور در میقات اطلاع دهند تا با نذر در مدینه محرم شوند و چون این مسأله اختصاص به میقات شجره دارد، براى کاروان هاى مدینه بعد نیز یادآورى شود که اگر در حال عادت هستند، هرچند در میقات مشکلى ندارند ولى براى بقیه اعمال باید صبر کنند تا پاک شوند.

17 ـ موارد احتیاط وجوبىِ مراجع تقلید را بشناسند و زائران را براى رجوع به فتواى مساوى یا فالاعلم راهنمایى کنند، ضمن این که اجبارى در این مسأله نباشد، مثل:

ـ احرام در قسمت قدیم مسجد شجره

ـ استظلال در شب

ـ استظلال در شهر مکّه و عرفات و من

ـ احرام از مکّه قدیم

ـ و...

18 ـ به زائران گوشزد شود که پیش از رفتن به میقات، لباس احرام خود را وارسى کنند که معطر نباشد، حاشیه آن دوخته نباشد (به فتواى برخى از فقها لباس احرامى که حاشیه اش دوخته است، اشکال دارد)، پاک و تمیز باشد، چون ممکن است در میقات به این مشکلات برخورد کنند و در آنجا فرصت تعویض آن نباشد.

19 ـ زیارت و نماز آن را مى توانند به نیابت از دیگران به جا آورند.

20 ـ چنانچه در روضة النّبى یا دیگر اماکن مقدس ازدحام بود یا امکان توقف نبود مى توانند نمازهاى مستحب را در حال ایستاده یا نشسته یا با رکوع و سجودِ اشاره اى و حتى در حال راه رفتن بخوانند.

21 ـ خواندن نماز قضا به نیابت از کسانى که از دنیا رفته اند یا خواندن نماز مستحب براى آن ها و نیز براى افرادى که زنده هستند و اهداى ثواب به ایشان یادآورى شود.

از میقات تا حرم

1 ـ در صورت امکان، به ویژه خانم ها در هتل غسل احرام کنند و لباس احرام بپوشند; چون ممکن است در میقات فرصت این اعمال را نیابند، البته زائران ضمن این که راهنمایى مى شوند، مجبور به این کار نشوند، لیکن چون به فتواى برخى از فقها، پس از غسل تا احرام نباید در میقات بخوابند یا مبطلات وضو از آن ها سر بزند و مردان نباید لباس دوخته بپوشند، لذا یادآورى این مطلب نیز مناسب است. هرچند به فتواى برخى از فقها، تنها خوابیدن ناقض است و سایر نواقض وضو ناقض این غسل نیست.

2 ـ در روزهایى از سال که هوا گرم است، به خصوص در ایام عمره، که میقات خلوت است و فرصت بیشترى هم وجود دارد و غسل در میقات براى زائران ممکن است، لذا مى توان آن ها را راهنمایى کرد که چنانچه بخواهید مى توانید در میقات غسل کنید.

3 ـ در برخى از موارد و براى برخى از زائران، پیشنهاد یک غسل مافى الذمه مناسب است; چون در برخى موارد پیش آمده که غسل واجب; مانند جنابت یا غسل مسّ میّت بر عهده زائر بوده و از آن خبر نداشته و پس از اعمال متوجّه شده است.

4 ـ پیش از رفتن به مسجد شجره، زائران را نسبت به جغرافیاى مسجد، محل وضو و غسل توجیه نمایید که به راحتى بتوانند اعمال را انجام دهند و زائرى گم نشود و کسى در محوطه میان وضوخانه و مسجد مُحرم نشود.

5 ـ به زائران یاد آورى شود که هنگام پاسخ دادن به لبیک ها، آن ها را با صداى بلند نگویند; چون ضرورتى ندارد و مزاحمت به دیگران است.

6 ـ اگر وقت احرام مصادف با نماز جماعتِ مسجد شجره شد، لازم است زائران را به شرکت در نماز جماعت راهنمایى کنید تا از تکرار لبیک به صورت دسته جمعى و با صداى بلند بپرهیزند.

7 ـ مسائلى که درباره احرام در مسجد گفته شد، مخصوص مسجد شجره است و در سایر مواقیت، مسجد خصوصیت ندارد، و احرام در میقات، صحیح است و بردن زائران به داخل مسجد لازم نیست، هرچند از جهاتى بهتر است که افراد غیر معذور در داخل مسجد محرم شوند.

8 ـ در سفر عمره، پیش از رفتن به میقات، چنانچه زائران، کودک یا کودکان خود را همراه دارند، در مورد احرام آن ها و کیفیت اعمالشان توضیح داده شود و نسبت به احرام کودکان توصیه و تشویق نشوند، چون احرام آن ها مشکلاتى به همراه دارد. گفتنى است که:

الف) کودکِ پسر باید ختنه شده باشد.

ب) هر کدام از اعمال را مى تواند باید خودش به جا آورد و بقیه را کمکش کنند یا از طرف او انجام دهند.

ج) لباس احرامش تا پایان اعمال باید پاک باشد.

د) در حال طواف باید با طهارت باشد.

ه) در حال طواف و سعى باید بیدار باشد.

و) در حال طواف شانه چپ کودک باید به طرف کعبه باشد.

9 ـ کسانى که نیاز به تلقین لبیک دارند شناسایى شوند تا در میقات جداى از جمع براى آن ها لبیک ها گفته شود.

10 ـ چنانچه زائران نماز واجب را در مسجد مى خوانند; مثلا نماز مغرب و عشا را و پس از آن محرم مى شوند، به استحباب احرام پس از نماز عمل شده، بلکه محرم شدن پس از نماز واجب ادا یا قضا از نماز مستحب افضل است.

11 ـ چون مشهور فتواى فقها لزوم احرام در داخل مسجد شجره است، بجز بانوان معذور همه را به داخل مسجد ببرید تا محرم شوند و احتیاط احرام در مسجد قدیم نیز قابل ارجاع به فالاعلم است.

12 ـ هر چند به زبان آوردن نیّت احرام و سایر اعمال واجب نیست ولى برخى از فقها مستحب دانسته اند و نیز قصد ترک محرّمات را نیز عده اى لازم شمرده اند، اگر براى احرام عمره تمتع این گونه گفته شود مناسب است:

«به قصد شروع اعمال عمره تمتّع و انجام آن ها و ترک محرّمات احرام، محرم مى شوم به احرام عمره تمتّع... قربةً اِلى الله»

13 ـ براى گفتن لبیک، چون برخى از فقها «وصل به سکون» و «وقف به حرکت» را خلاف احتیاط مى دانند و بعضى نیز گفتن لبیک پنجم را لازم نمى دانند، اگر لبیک به سه صورت گفته شود و زائران جواب بدهند و به همین سه بار نیز اکتفا شود، کافى است:

الف) بار اول جمله به جمله، هر چند با وقف به حرکت و وصل به سکون و همراه با لبیک پنجم.

ب) بار دوم به همین شیوه بدون لبیک پنجم.

ج) بار سوم با مراعات وقف به سکون و وصل به حرکت.

14 ـ چون با توسعه اخیر مدینه منورّه و نزدیک شدن شهر به مسجد شجره، خارج بودن مسجد شجره از حد ترخص مشکوک است، لذا کسانى که در مدینه منوّره با قصد عشره نماز را تمام مى خوانند، در آنجا نیز نمازشان تمام است و مى توانند براى عمل به احتیاط ، به صورت جمع بخوانند.(3) ولى کسانى که قصد عشره نداشتند، نمازشان شکسته است.

15 ـ چون به فتوا یا احتیاط برخى از فقها، در شب سوار ماشین مسقف شدن جایز نیست. وجه جمع میان فتاوا به این است که مقلّدان مراجعى که عدم جواز را مبنى بر احتیاط مى دانند، به فتواى جواز سایر مراجع عمل کنند و مقلّدان مراجعى که فتوا به عدم جواز

مى دهند; چنانچه ناچار به استفاده از ماشین مسقف هستند، کفاره بدهند.

و چنانچه مقلّدى بخواهد به احتیاط مرجع خود عمل کند و چاره اى جز سوار شدن به ماشین مسقف نداشته باشد، باید بنابر احتیاط کفاره بدهد.

16 ـ کسانى که نسبت به استطاعت خود براى حج به یقین نرسیده اند، هر چند وظیفه آن ها حجّ واجب نیست ولى مى توان آن ها را راهنمایى کرد که به نیّت وظیفه فعلیّه مُحرم شوند تا اگر بعداً معلوم شد که مستطیع بوده اند، اعمال انجام شده کافى باشد.

17 ـ پیش از حرکت از میقات، در داخل اتوبوس ها از زائران پرسیده شود که آیا همه آن ها در داخل مسجد شجره، به نیت احرامِ عمره، لبیک گفته اند یا نه و اگر کسى نگفته یا شک دارد که گفته است یا نه، همانجا بتواند به مسجد برود و مُحرم شود.

در میقات جُحفه نیز در مورد احرام سؤال شود تا پیش از حرکت و بیرون رفتن از میقات، نسبت به احرام تمام زائران اطمینان حاصل شود.

برخى از محرمات احرام نیز تذکر داده شود; مانند نگاه در آینه، زدودن مو از بدن و استفاده از عطر و صابون و اشیاى خوشبو و پوشاندن سر براى مردان و صورت براى بانوان و حرام بودن زن و مرد بر یکدیگر. و نیز استحباب تکرار تلبیه تا نزدیک مکّه، عدم لزوم بیدار بودن در میان راه، چون برخى از زائران تصوّر مى کنند که نباید بخوابند.

18 ـ گاهى یاد آورى در مورد نگاه به آینه در اتومبیل ضرر بیشترى دارد، چون معمولا حرکت زائران در شب است و توجهى به آینه ندارند و اگر بى توجه نگاهشان به آینه بیفتد اشکال ندارد و یادآورى آن گاهى سبب نگاه کردن مى شود. ولى نسبت به محل اسکان و هتل، چون غالباً در سالن انتظار، راهروها، و دستشویى ها آینه وجود دارد، بهتر است در بدو ورود به محل اسکان، تذکر داده شود.

19 ـ بهتر است آقایان بر صندلى هاى جلوى اتوبوس و خانم ها بر صندلى هاى عقب آن بنشینند و همسران کنار یکدیگر نباشند.

20 ـ در میقات یا در میان راه و در بدو ورود به مکّه، زمان رفتن براى اعمال تعیین و اعلان شود.

21 ـ بسیار مناسب است زمان رسیدن به مسجد تنعیم و لحظات ورود به محدوده حرم، به زائران یادآورى گردیده و دعاى کوتاه ورود به حرم خوانده شود. همچنین بهتر است مسجد تنعیم و منطقه شهداى فخ به آن ها نشان داده شود.

22 ـ از آنجا که تعداد لباس احرام آقایان حداقل دو تکه است و بیشتر از آن در صورتى که شرایط لباس احرام را داشته باشد بى اشکال است، در فصل سرما به آنان یادآورى شود که پوشیدن بیش از دو جامه احرام اشکال ندارد.

و نیز کشیدن پتو بر روى خود براى جلوگیرى از سرما، اشکال ندارد، ولى آقایان آن را بر سر و خانم ها بر صورت نیندازند.

البته اگر دوخته باشد، آقایان نباید بر دوش خود بیندازند و دوخته بودن حواشى آن، به فتواى برخى از فقها، بى اشکال است.

23 ـ کسى که براى عمره تمتع محرم شده، وقتى خانه هاى مکّه را ببیند، نباید لبیک بگوید، لذا این مسأله، هنگام رفتن به مکّه تذکر داده شود که پس از آن تلبیه نگویند.

24 ـ هنگام ورود به منطقه حرم ها; مثلا تنعیم به زائران توجّه داده شود و دعاى آن نیز براى زائران خوانده شود.

اعمال عمره تمتّع

1 ـ اگر زمان ورود به مکّه پس از نیمه شب است، زائران را براى انجام اعمال نبرید، مگر کسانى که سرحال و جوان اند و آمادگى کامل دارند; چون با حالت خستگى و خواب آلودگى; اولا ممکن است در بین طواف یا سعى خوابشان ببرد، افزودن بر این که انجام دادن این اعمال با حالت خستگى، حلاوت آن را از بین مى برد و حال توجه و دعا را نیز از آن ها مى گیرد و بهتر است افراد توانمند را پس از صرف صبحانه حدود ساعت شش و نیم یا هفت، (آنهم با لحاظ مسأله استظلال در شهر مکّه) براى اعمال به مسجد الحرام ببرید.

2 ـ سعى کنید زائران را در فرصتى براى اعمال به مسجد الحرام ببرید که در اثناى عمل به نماز جماعت و شستشوى مسجد برخورد نکنند. یادآورى مى شود که فرصت نماز مغرب تا عشا و ظهر تا عصر و عصر تا مغرب کوتاه است ولى فرصت نماز صبح تا نماز ظهر و نماز عشا تا صبح زیاد است و شستشوى مسجد نیز بیشتر در وقت خلوت مطاف، مثل ساعت یک بامداد صورت مى گیرد.

3 ـ چنانچه در اثناى طواف یا سعى، نماز جماعت برگزار شده تا آخرین فرصت امکان به طواف یا سعى خود ادامه دهند تا اگر ممکن شد طواف یا سعى را به پایان برسانند که براى پس از نماز نماند.

4 ـ در جلسه اول مکّه، مطالب زیر به زائران گفته شود:

الف) هر کس نسبت به اعمالى که انجام داده، سؤال یا شبهه اى دارد، بپرسد تا وظیفه اش مشخص شده و مطابق آن عمل کند.

ب) وضع نماز قصر یا تمام در مکّه و کیفیت جمع بین فتاوا، همان طور که در بخش مدینه گذشت، یادآورى شود.

ج) چنانچه در عمره کمتر از ده روز در مکّه مى مانند مسافر هستند و در حج، چنانچه پیش از اعمال حجّ و رفتن به عرفات حداقل ده روز در مکّه اقامت دارند نمازشان تمام است و بالتبع در عرفات، مشعر الحرام و منا و پس از بازگشت به مکّه نیز تمام است و چنانچه پیش از رفتن به عرفات کمتر از ده روز در مکّه اقامت دارند، مسافر هستند و معلوم است که در مشاعر مقدس نیز نماز شکسته است و پس از اعمال و بازگشت به مکّه اگر حداقل ده روز در مکّه اقامت دارند نماز تمام و گرنه مسافر هستند.

د) اعمال مستحب مکّه، مثل تلاوت و ختم قرآن، طواف مستحب، نماز در مسجد الحرام و البته تلاوت (با حکم خاص نه مطلق تلاوت) اختصاص به مکه دارد نه مشاعر.

هـ ) کارهاى حرام بین دو احرام، پس از تقصیر عمره تمتع تا احرام حج، که عبارت اند از:

* تراشیدن سر (به فتواى برخى از مراجع).

* بیرون رفتن از شهر مکّه (به فتواى برخى از مراجع).

* به جاى آوردن عمره مفرده.

* صید در حرم.

* کندن و بریدن گیاه و درخت حرم.

5 ـ استظلال در شهر مکّه و نیز عرفات و منا، به جز مراجعى که جایز مى دانند و آیت الله زنجانى که جایز نمى دانند، بقیه آقایان; مانند حضرات آیات بهجت، تبریزى، خامنه اى، خویى و سیستانى احتیاط واجب دارند.

6 ـ چنانچه پس از طواف اذان گفته شد یا وقت اذان نزدیک بود، سعى را شروع نکنید و اعمال مکّه و عمره مفرده، اگر پس از سعى اذان گفته شد، نزدیک وقت نماز بود که فرصت براى اتمام آن باقى نیست، طواف نساء را شروع نکنید و چنانچه در بین اعمال به نماز برخورد کردید، باید زائران را توجیه کرد که در نقطه اى مشخص طواف و سعى خود را قطع کنند و جاى آن را به خاطر بسپارند و از همان نقطه اى که طواف یا سعى را رها مى کنند در نماز جماعت شرکت کنند و سپس ادامه دهند و آن را به اتمام برسانند و چنانچه فاصله زیاد نشود طواف و سعى صحیح است ولى با فاصله زیاد نسبت به اکتفا به آن، تفصیل میان تمام شدن نصف طواف، نظر مرجع باید لحاظ شود.

7 ـ جزئیات مسائل شک در تعداد دورهاى طواف و سعى کمتر گفته شود چون همین امر سبب شک بیشتر خواهد شد و به طور کلى گفته شود که اگر شک و شبهه یا سؤالى پیش آمد، با تردید ادامه ندهید و حتماً حکم مسأله را بپرسید و سپس مطابق وظیفه عمل کنید و تنها این مسأله تذکر داده شود که اگر شک در تعداد دورهاى طواف یا سعى پیش آید و پاى نقیصه در میان باشد، مبطل طواف و سعى است.

8 ـ این مسأله نیز یادآورى شود، چنانچه در عملى اشکالى به نظرتان رسید یا مشکل پیش آمد، با اعاده کل اعمال عمره مشکل حل نشده و وظیفه تمام نخواهد شد، بلکه باید مورد اشکال مشخص و چنانچه نیاز به اصلاح، تکمیل یا اعاده بود، عمل شود.

9 ـ مسجد الحرام حیاط وسط (که کعبه در آن قرار دارد) و شبستان هاى اطراف است، مسعى و محوطه اطراف مسجد که سنگفرش شده و با دیوارهاى نرده اى محصور است جزو مسجد نیست و احکام مسجد را ندارد.

10 ـ هروله براى زنان مستحب نیست و چنانچه سهواً انجام دادند مبطل سعى نیست و برنگردند و نیز مردان اگر هروله را فراموش کردند، براى به جا آوردن آن بر نگردند.

11 ـ تقصیر مکانِ معینى ندارد ولى مرسوم است که بر فراز مروه تقصیر مى کنند. یاد آورى این نکته لازم است که سمت چپ مروه قسمتى افزوده شده و مى توانید زائران را به آن قسمت هدایت کنید تا مزاحمتى براى دیگران نباشد و بانوان بتوانند به دور از چشم نامحرمان تقصیر کنند.

12 ـ وظیفه حائض در عمره تمتع و عمره مفرده متفاوت است:

الف) در عمره تمتع اگر تا پیش از رفتن به عرفات پاک نمى شود وظیفه او به حجّ اِفراد تبدیل مى شود و با همان احرام باید به عرفات برود و نمى تواند براى طواف و نماز نایب بگیرد.

ب) در عمره مفرده اگر نمى تواند تا زمان پاک شدن در مکّه بماند، باید براى طواف و نماز نایب بگیرد و سعى و تقصیر را خودش به جا آورد.

13 ـ کسانى که براى نماز طواف عمره یا طواف زیارت نایب مى گیرند، اولا باید خودشان نماز طواف را بخوانند، ثانیاً باید پس از نماز، خود و نایب به سعى برود، به لحاظ آن که ترتیب مراعات شود ولى همزمان بودن یا تقدم و تأخر نماز او با نایب اشکالى ندارد.

14 ـ کسانى که با ویلچر در طبقه دوم طواف داده مى شوند و باید نایب نیز بگیرند، لازم است ترتیب را مراعات کنند و در صورتى که خود فرد بتواند نماز را در صحن مسجد بخواند، قابل نیابت نیست و در این صورت نماز طواف باید پس از هر دو طواف باشد.

استفتاى طواف معذورین

س) افراد ناتوان که قبلا با صندلى چرخدار (ویلچر) یا سبد (تخت روان) طواف داده مى شدند، در سال جارى از طواف در صحن مسجد الحرام منع شده اند و حتى ممکن است کسى نباشد تا فرد ناتوان را بر دوش خود حمل کند و طواف بدهد یا همین کار نیز ممنوع شود و چنین افرادى باید در طبقه دوم یا پشت بام مسجد الحرام طواف داده شوند. آیا چنین طوافى کفایت مى کند یا نه، وظیفه آنان چیست؟

* آیت الله بهجت: در صورت عدم امکان، با رعایتِ الأقرب فالأقرب، کفایت مى کند.

* آیت الله تبریزى: احتیاط واجب آن است که آن ها را از طبقه دوم طواف دهند و نایب هم برایشان یگیرند.

* آیت الله خامنه اى: طواف باید دور کعبه معظمه، ولو در فضاى مابین زمین تا محاذى پشت بام کعبه باشد و کف طبقه دوم مسجد الحرام اگر به قدر قامت طواف کننده پایین تر از نقطه محاذى پشت بام کعبه نباشد، طواف از طبقه دوم صحیح و مجزى نیست، و کسانى که نمى توانند در صحن مسجد الحرام، ولو بهوسیله حمل توسط شخص دیگر طواف کنند وظیفه شان نایب گرفتن در طواف است و احوط آن است که خودش هم در همان طبقه دوم طواف نماید.

* آیت الله سیستانى: چنانچه احراز شود که طبقه دوم بالاتر از کعبه است، طواف از بالا کفایت نمى کند و باید براى طواف از پایین نایب بگیرند و لازم نیست احتیاط کنند و چنانچه مطلب مشکوک باشد، باید احتیاطاً بین طواف از بالا و نایب گرفتن از پایین جمع نمایند.

* آیت الله شبیرى زنجانى: در مورد سؤال اگر ممکن باشد کسى فرد ناتوان را بر دوش حمل کند، طواف در محدوده بین مقام ابراهیم و کعبه لازم است و در غیر این صورت باید نایب بگیرند تا در محدوده طواف کند و بنابر احتیاط مستحب نیز خود شخص در طبقه دوم طواف داده شود و چنانچه نیابت نیز ممکن نباشد طواف دادن شخص در طبقه دوم کفایت مى کند.

* آیت الله صافى گلپایگانى: در فرض مذکور این افراد باید در طبقه دوم طواف داده شوند و بنابر احتیاط واجب نایب هم گرفته تا براى آنان در صحن مسجد الحرام طواف نماید.

* آیت الله فاضل: در فرض سؤال، چنانچه کعبه مقدسه از طبقه دوم پایین تر نباشد، احتیاط واجب آن است که علاوه بر این که در طبقه دوم طواف داده مى شوند، استنابه هم بنماید; و الله العالم.

* آیت الله مکارم شیرازى: در این گونه موارد که راهى جز این نیست، طواف در طبقه بالا کفایت مى کند.

* آیت الله نورى همدانى: طواف در طبقه فوقانى صحیح نیست و این قبیل افراد باید بهوسیله کول گرفتن طواف خود را انجام بدهند و اگر ممکن نشد، لازم است براى طواف خود نایب بگیرند.

* آیت الله وحید خراسانى: در مفروض سؤال باید نایب بگیرد که در صحن مسجد الحرام طواف نماید و در صورتى که متمکّن مى باشد و بر او حرجى نیست، احتیاط واجب آن است که خودش هم از طبقه دوم طواف نماید.

15 ـ نماز جماعت استداره اى در مسجد الحرام به فتواى برخى از فقها اشکال دارد، باید مأمومین در جهتى بایستند که پشت سر امام جماعت باشد یا روبه روى امام جماعت نباشد، لذا توجه داشته باشید که امام جماعت مسجد الحرام در نماز صبح، مغرب و عشا نزدیک مقام ابراهیم یا نزدیک در کعبه به نماز مى ایستد و در نماز ظهر و عصر، در فصل گرما (بجز در نماز جمعه) در نقطه مقابل، روبه روى مستجار، داخل شبستان کنار اتاقِ مؤذنان به نماز مى ایستد.

16 ـ کسانى که از مکّه به مسجد تنعیم، براى احرام عمره مفرده مى روند، پس از بازگشت از تنعیم به مسجد الحرام، نسبت به استظلال در شب و در شهر مکّه، سه دسته اند:

الف) مقلّدان فقیهى هستند که استظلال در شب و در شهر مکّه (هر دو) را جایز نمى داند; اینان نمى توانند حتى در شب، با ماشین سقف دار از تنعیم بیایند.

ب) مقلدان فقیهى هستند که استظلال در شهر مکّه را جایز مى داند; این دسته مى توانند شب یا روز ماشین مسقف سوار شوند و فرقى بین این که استظلال در شب را جایز بدانند یا ندانند نیست.

ج) مقلدان فقیهى مى باشند که استظلال در شهر مکّه را جایز نمى داند ولى استظلال در شب را قائل نیست; اینان مى توانند در شب، از تنعیم با ماشین مسقف به مسجد الحرام بروند.

یادآورى مى شود، اکثر مراجع تقلید که استظلال در شب و در شهر مکّه را جایز نمى دانند، فتواى صریح ندارد، بلکه احتیاط فرموده اند.

17 ـ باید توجه داشت که به فتواى برخى از فقها، اگر عمره در ماه قبل انجام شده باشد و در ماه جدید و لو با یک روز فاصله از حرم خارج شود; مثلا به عرفات برود، چون عرفات خارج حرم است، باید براى آمدن به مکّه مجدداً محرم شود.

18 ـ سعى میان صفا و مروه باید بین الجبلین باشد و به شهادت اهل اطلاع، ستون هاى گنبد صفا روى کوه است و قسمت شیب دار روى مروه و آخرین در خروجى آن در سمت راست روى کوه است. بنابراین، امروزه مردم سعى را از کوه تا کوه انجام مى دهند و زدن پاشنه پا به روى صخره ضرورتى ندارد و این مسأله مربوط به زمانى بوده که از پایین کوه حرکت مى کردند، بدین معنى که در کنار صفا اگر رو به مروه مى ایستادند، همین که پاشنه پایشان به صفا متصل مى شد و در نهایت همین که نوک انگشت پایشان به مروه مى رسید کفایت مى کرد و ضرورتى نداشت که از کوه بالا بروند، ولى امروزه به طور طبیعى بخشى از کوه را بالا مى روند.

19 ـ روبه روى حجرالأسود براى پوشاندن خط تیره مقابل حجرالأسود، روى زمین را چسب زده اند که این قسمت چسب خورده، به عرض حدود چهار متر تا آخر مسجد امتداد دارد که خواندن نماز بر این ها سجده بر سنگ نخواهد بود که باید زائران را به این نکته توجه داد.

20 ـ با توجه به محو شدن خط تیره مقابل حجرالأسود، براى نیّت آغازِ طواف، اگر به زائران گفته شود که از چند متر جلوتر قصدشان این باشد که از مقابل حجرالأسود طواف را شروع و به همان جا ختم شود، اشکال ندارد و لازم نیست متوجه باشند که کدام نقطه به طور دقیق مقابل حجرالأسود است.

21 ـ براى آغاز طواف، هرگز زائران را از مقابل حجرالأسود یا نزدیک آن، به داخل صف طواف کنندگان نبرید که موحب اذیّت و مزاحمت براى طواف کنندگان است بلکه در هر نقطه اى از مطاف مى توانید وارد جمعیت شوید و بدون نیّت طواف به راه خود ادامه دهید تا به نقطه آغاز آن برسید و نیز در پایان طواف براى رفتن به محل نماز طواف (پشت مقام ابراهیم) آرام آرام بدون نیّت طواف، همراه جمعیت به راه خود ادامه دهید تا به راحتى بتوانید از صف طواف کنندگان خارج شوید.

22 ـ در حال سعى، برخى از زائران ایرانى به خصوص جوان ها هنگام ازدحام جمعیت براى آن که سریع تر مسیر را بپیمایند، از کنار جمعیت و نرده هاى وسط حرکت مى کنند و گاهى براى عبور دادن خود از فشار جمعیت متمایل به راست یا چپ مى شوند و به صورت کج به راه خود ادامه مى دهند، این مقدار از سعى به نظر بسیارى از فقها اشکال دارد.

23 ـ ممکن است هنگام ازدحام، افراد ناتوان را، که با ویلچر سعى مى کنند، در طبقه همکف راه ندهند و آن ها را به طبقه دوم یا پشت بام مسجد الحرام راهنمایى کنند، باید توجه داشت چون طبقه دوم و پشت بام بالاتر از صفا و مروه است، سعى در آنجا کافى نیست، بلکه این افراد باید براى سعى نایب بگیرند.

24 ـ برخى از زائران تا پاسى از بامداد (پس از نصف شب) در مسجد الحرام مى مانند و به جهت خستگى و دیر خوابیدن، براى نماز صبح بیدار نمى شوند، تذکر این مسأله لازم است که چنانچه این امور مستحب سبب ترکواجب شود، هیچ گونه ثوابى نخواهد داشت.

25 ـ اوقات اذان هاى شش گانه یومیه مکّه به زائران گفته شود، تا در انجام فرایض دچار مشکل و اشتباه نشوند. اگر فاصله اذان تا اقامه براى هر نماز هم گفته شود مناسب است. گفتنى است، اذان صبح و ظهر که گفته مى شود، مطابق وقت شرعى است ولى اذان مغرب، هنگام غروب آفتاب است نه ذهاب حمره مشرقیه. و اذان اول صبح، که حدود یک ساعت پیش از طلوع فجر گفته مى شود براى نماز شب است.

26 ـ چگونگى به جاى آوردن طواف مستحب براى خود و دیگران را به زائران تعلیم دهید و نیز بر تلاوت قرآن و عبادت در مکّه بهویژه در مسجدالحرام و استفاده بهتر از اوقات فراغت تأکید کنید.

27 ـ هرچند تلاوت قرآن در هر حال و در هر جا مستحب است ولى تأکید بر ختم قرآن در مکّه مربوط به شهر مکّه است و شامل عرفات، مشعر و منا نمى شود. پس اگر شخصى مقیّد باشد به این استحباب عمل کند، باید تمام تلاوت را در مکّه ـ هرچند در هتل انجام دهد.

28 ـ چون جهت قبله در شهر مکّه، در هر سوى آن تفاوت دارد، حتى گاهى در یک هتل، در بخش هاى مختلف آن نیز متفاوت است و بدین سبب تشخیص قبله براى زائران مشکل مى شود، مناسب است جهت قبله یادآورى شود و چنانچه در هتل علامت مشخص وجود ندارد، علامت هایى جهت قبله نصب شود.

29 ـ در برخى از هتل ها سنگ توالت ها رو به قبله یا پشت به آن است که با کمى انحراف در نشستن مشکل حل مى شود. هرچند اگر زائران متوجه نباشند مرتکب گناهى نخواهند شد.

 


  
  

احکام فقهی اجرایی حج

محمد حسین فلاح زاده


پیشگفتار

اهمیّت مسائل فقهىِ عمره و حج، بر کسى پوشیده نیست و بى شک درستى و نادرستى اعمال زائران بیت الله الحرام بستگى به انطباق و عدم انطباق آن ها با احکام و مناسک عمره و حج دارد، هرچند صحّت اعمال، مقدمه رسیدن به روح حجّ و مراتب معنوى آن است ولى به تعبیر حضرت امام خمینى (قدس سره) «مراتب معنوى حجّ جز با عمل مو به مو به مناسک حاصل نخواهد شد.»(1)

بى شک عوامل اجرایى کاروان هاى عمره و حج و مسؤولان فرهنگى آن ها نقش به سزایى در این زمینه دارند و کمک و هدایت و راهنمایى آنان تأثیر عمیقى در حسن عمل زائران خواهد داشت، لذا آشنایى این عزیزان با احکام فقهى عمره و حج، ضرورى تر و مسائل مربوط به چگونگى عملکرد آنان، از ظرافت بیشترى برخوردار است که باید مورد توجه و عنایت ویژه قرار گیرد.

نوشته حاضر، که تقدیم شما عزیزان مى شود، با این انگیزه آماده شده و در چهار بخش سامان یافته است:

* بخش نخست: راهنماى فقهى ـ اجرایى عمره و حجّ (ویژه روحانیان کاروان ها)

* بخش دوم: راهنماى فقهى اجرایى (ویژه عوامل اجرایى کاروان).

* بخش سوم: نکات فقهى عمره و حج.

* بخش چهارم: احکام کلّى عمره و حج.

گفتنى است بخشى از این نوشته، چند سال پیش در جمع مدیران و معاونان کاروان هاى حج استان قم ارائه و در فصلنامه «میقات حج» (شماره 12) چاپ و منتشر شده و بخش دیگرى نیز سال گذشته، در نشریه «آزموده ها»، شماره ششم، که معاونت امور روحانیون بعثه مقام معظّم رهبرى تهیه و منتشر مى کند، آمده است.

امید است این مجموعه براى حضرات آقایان روحانیون محترم کاروان ها و در جهت هدایت بهتر زائران، مفید باشد و از ارائه نظریه ها و پیشنهادهاى اصلاحى و تکمیلى دریغ نفرمایند.

{  ...رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ } .

حوزه علمیه قم ـ تابستان 1385

محمّدحسین فلاح زاده

بخش اوّل: راهنماى فقهى، اجرایى عمره و حج (ویژه روحانیان کاروان ها)

توجه و عنایت به فراگیرى احکام و مناسک عمره و حج و دقّت در امر آموزشِ آن به زائران و نظارت بر صحّت اعمال آنان، از وظایف اصلى و مهم روحانیون کاروان ها است و بدیهى است براى رسیدن به این هدف و عمل به این وظیفه، شناخت مسائل جدید و شیوه هاى درست انتقال آن ها به زائران و راهنمایى آنان هنگام انجام اعمال، کارى ضرورى است.

در این بخش، برخى از تجربیات آموزشى ـ فقهى عمره و حج، براى استفاده و بهره مندى روحانیون کاروان ها تقدیم مى شود:

یاد آورى نکته هاى پیش از سفر

در جلساتى که پیش از سفر برگزار مى شد، یادآورى نکات زیر ضرورى است:

1 ـ زائران، نماز خود را بر روحانى کاروان و عالمِ آشنا به مسائل حج در محل، عرضه کنند تا اگر اشکالى دارند، برطرف شود.

2 ـ براى حسابرسى خمس و پرداخت وجوه شرعى، به دفتر مرجع تقلیدِ خود، یا نماینده او مراجعه کنند و در این باره اقدام نمایند و تنها کسانى که باقى مى مانند یا شخصاً تمایل به حسابرسى نزد شما دارند، اقدام فرمایید.

مردم در حسابرسى خمس، سه دسته هستند:

1 . کسانى که تا کنون حسابرسى نداشته اند.

2 . کسانى که مدتى حسابرسى داشته اند ولى رها کرده اند.

3 . کسانى که حساب سال مرتب دارند.

گروه نخست; باید تمام اموال و طلب ها و بدهى هاى آن ها محاسبه شود و پس از کسر بدهى ها، اموال باقى مانده به سه دسته تقسیم گردد:

الف) اموالى که خمس آن را باید بپردازند، مانند: پول نقد، مواد مصرفى، (مثل برنج، روغن، چاى و...) و به فتواى برخى از فقها، سرمایه کسب.

ب) اموالى که خمس ندارد، مانند: ارث، دیه و به فتواى برخى از فقها، هبه و جهیزیه.

ج) اموالى که باید مصالحه شود، مانند: اجناس مورد نیاز زندگى، که از سال هاى گذشته در گروه اموال مؤونه قرار گرفته و وضع آن از لحاظ تعلّق خمس معلوم نیست که از درآمد سال بوده یا نه.

گروه دوم; باید براى مدتى که حسابرسى نکرده و خمس نپرداخته اند، مانند گروه اول عمل شود.

گروه سوم; اگر در میان سال خمسى مشرّف مى شوند و چیزى از خمس سال گذشته بر عهده آن ها نیست و نپرداخته اند، چیزى از بابت خمس بر آن ها واجب نمى شود، لیکن اگر پولى براى خرید سوغاتى دارند و در اثناى سفر، به سال خمسى مى رسد، سوغاتىِ خریدارى شده، که تحویل افراد نشده و نیز باقیمانده پول خمس دارد.

حکم خمس پول ثبت نام

س) هم اکنون کسانى که قصد تشرف به حج یا عمره را دارند، باید براى حفظ نوبت، مبلغ مقرّرى را به بانک بسپارند که این مبلغ مطابق قرارداد مضاربه است و سودى نیز به آن تعلّق مى گیرد و زمانى که پس از حدود سه سال، نوبت تشرّف آن ها فرا مى رسد، اصل پول و سود آن را دریافت مى کنند و به سازمان حجّ و زیارت مى سپارند و به عمره یا حجّ مشرف مى شوند.

حال با توجه به این که سپردن پول به بانک، مقدمه رفتن به حج یا عمره است و چنانچه کسى این پول را به بانک نسپارد نوبتى را براى رفتن به عمره یا حجّ نخواهد داشت و اکنون طریق رفتن به حج نیز همین است، آیا به اصل پول و سود آن خمس تعلّق مى گیرد یا نه؟

ج) * آیت الله تبریزى: در فرض سؤال چنانچه بر اصل پول، سال بگذرد; یعنى از وقت به دست آوردن پولى که به بانک سپرده اند، سال گذشته، باید خمس آن را بپردازد و نسبت به مقدارى که زیادتر از اصل پول به آن ها مى دهند، اگر در همان سال به حج یا عمره بروند، چیزى بر آن ها نیست. والله العالم.

* آیت الله خامنه اى: در فرض مرقوم، اکر در همان سال خمسى سپرده گذارى به حج مى رود، خمس ندارد، ولى اگر نوبت حج از پس از آن سال خمسى است، مبلغ سپرده اگر از درآمد کسب غیر مخمّس بوده، خمس دارد و سود حاصله اگر پیش از سال عزیمت به سفر حج قابل وصول نبوده، جزو درآمد سال وصول محسوب است که اگر در همان سال به حساب هزینه سفر حجّ محسوب شود خمس ندارد.

* آیت الله سیستانى: به اصل پول خمس تعلق مى گیرد و نیز به سود آن، اگر از طریق معامله شرعیه ملک صاحب پول شده است، بلى اگر حج بر او مستقر شده و راه دیگرى براى رفتن به حج در سالِ ثبت نام نداشته باشد، خمس به آن تعلق نمى گیرد.

* آیت الله شبیرى زنجانى: در حجّ واجب و یا عمره، اگر به وسیله اى واجب گردد، خمس پول مورد سؤال واجب نیست و در حج و عمره مستحب واجب است.

* آیت الله صافى گلپایگانى: در فرض سؤال، اصل پول خمس دارد ولى سود آن، اگر با آن پول معاملات شرعى، با رعایت شرایطش انجام شود و پرداخت سود، طبق قرارداد باید در موقع تحویل اصل پول پرداخت شود، سود مذکور از منافع سال وصول است که اگر در همان سال صرف مؤونه شود خمس ندارد و اگر باقى بماند آن هم خمس دارد. و الله العالم.

* آیت الله فاضل: افرادى که براى تشرف به حج یاعمره ثبت نام مى کنند ودر همان سال توفیق تشرّف پیدا نمى کنند، باید خمس اصل پول و سود متعلّقه مربوط به سنوات سابق را بپردازند، مگر براى افرادى که حج بر آنها مستقر شده و تمکّن از خرید فیش را ندارند.

* آیت الله مکارم شیرازى: هرگاه این پول از درآمد همان سالى باشد که نام نویسى کرده است، نه به خودِ آن خمس تعلّق مى گیرد و نه به سود آن.

* آیت الله نورى همدانى: اگر همان سالى که مستطیع شده است، آن پول را براى انجام حجّ در نوبت خود به حساب ریخته است. آن پول جزو مؤونه و مخارج آن سال محسوب مى شود و خمس ندارد، ولى اگر در سال قبل یا سال هاى قبل مستطیع بوده و تأخیر انداخته و به حساب نریخته است، باید خمس آن را بدهد.

و در عمره نیز اگر به طور متعارف یک مرتبه یا در چند سال یک مرتبه باشد، پولى که به حساب ریخته است خمس ندارد امّا سودى که مى گیرد، از ارباح آن سالى است که آن را تحویل مى گیرد و اگر تا آخر سال خمسى خود آن را در مخارج لازم زندگى خود خرج کرد، خمس ندارد و اگر بماند و سال بر آن بگذرد خمس دارد.

3 ـ چگونگى وصیت نامه نوشتن را به زائران آموزش دهید، به ویژه در مورد شرایط وصى و وصیت مالى، که بیش از ثلث نباشد و نوشتن نماز و روزه هاى قضا در وصیت نامه.

4 ـ استحباب کوتاه نکردن موى سر و صورت در عمره مفرده از یک ماه پیش از سفر و در عمره تمتّ ع از اوّل ذى قعده و اگر نشد از اوّل ذى حجه.

5 ـ کاروان هاى مدینه بعد، چون در آغاز ورود به جدّ ه عازم جُ حفه مى شوند و باید لباس احرام بپوشند، به زائران خود; اعم از مرد و زن، یادآورى کنند که لباس هاى احرام خود را پیش از سفر وارسى کنند که معطر نباشد و آن را جدا از اشیاى خوشبو بگذارند، چون در میقات، اگر با چنین لباسى مواجه شدند، نمى توانند آن را بپوشند.

6 ـ در مورد لباس احرامِ بانوان، یاد آورى مى شود که نازک و بدن نما نباشد، حتى به قدرى ضخیم باشد که در فصل گرما که بر اثر عرق کردن، لباس به بدن مى چسبد، بدن نما نشود.

7 ـ خانم ها مى توانند براى جلوگیرى از عادت ماهیانه، قرصهاى مخصوص استفاده کنند، به شرط آن که براى آن ها ضررى نداشته باشد.

8 ـ به خانم هایى که ممکن است لازم شود پیش از میقات با نذر محرم شوند و شوهرهایشان همسفر آن ها نیستند، گفته شود که اجازه نذر را از شوهر بگیرند; چون برخى از فقها اجازه را به طور مطلق شرط مى دانند.

9 ـ شرایط نیابت، به طور واضح و صریح براى زائران گفته شود و افرادى که نایب هستند، حتى المقدور شناسایى و وجود شرایط آن ها لحاظ شود تا پس از سفر و هنگام اعمال، به مشکل برخورد نکنند; به خصوص کسانى که از نماز صحیح معذورند، یا نایب ند و خود مستطیع هستند، چون در برخى موارد نیابتشان صحیح نیست و به فتواى برخى از فقها وقتى که به میقات رسیدند و استطاعت طریقى نیز حاصل شد، باید براى خودشان حج به جا آورند و نیز خدمه کاروان ها که گاهى ممکن است در هنگام اعمال عمره یا حج، مشکلى براى کاروان پیش آید که ناگزیر باید اعمال معذور را انجام دهند و به فتواى برخى از فقها، عذر طارى هم مُخلّ نیابت است.

10 ـ چون احتمال دارد هواپیما نزدیک نماز و یا در هنگام نماز باشد ، یادآورى چند نکته به زائران ضرورى است:

الف) حتى المقدور هنگام ورود به سالن انتظار، با طهارت باشند تا اگر فرصتى به دست آمد، نماز را بتوانند سریع بخوانند و سوار هواپیما شوند.

ب) چنانچه نماز را باید در اثناى سفر و در هواپیما بخوانند، پیش از سوار شدن، تحصیل طهارت کنند تا در هواپیما به راحتى بتوانند به وظیفه خود، که خواندن نماز است، عمل کنند.

ج) چگونگى خواندن نماز در هواپیما نیز توضیح داده شود، و آن بدین گونه است که: در صورت امکان باید به حالت ایستاده، با مراعات قبله و سایر شرایط خوانده شود و چنانچه به حالت ایستاده ممکن نبود، به حالت نشسته و در صورت امکان رو به قبله نماز خوانده شود و هر مقدار از شرایط نماز که ممکن بود باید مراعات کنند و چنانچه نماز در هواپیما با مراعات شرایطى که گفته شد خوانده شود نماز صحیح است.

11 ـ چگونگى نماز با اهل سنّت در مکّه و مدینه، به زائران آموزش داده شود; چون در بدو ورود به مدینه یا مکّه، در نماز جماعت شرکت مى کنند و آشنا به مسائل نیستند و گاهى دچار سر  درگمى مى شوند و نکات قابل ذکر در این خصوص عبارت اند از:

الف) اذان صبح و ظهر آن ها با اذان ما تفاوت دارد و تنها اذان مغرب کمى زودتر گفته مى شود.

ب) صبح ها پیش از اذان صبح اذانى براى نماز شب گفته مى شود.

ج) در هر شبانه روز یازده اذان و اقامه گفته مى شود که یک اذان براى نماز شب و پنج اذان و پنج اقامه نیز براى نمازهاى واجب یومیه گفته مى شود.

د) بین اذان و اقامه معمولا چند دقیقه فاصله است که زائران مى توانند نافله یا قرآن بخوانند.

هـ ) در قرائت سوره حمد «بسم الله...» را آهسته مى گویند.

و) پس از حمد، بخشى از قرآن را مى خوانند که گاه سوره کامل است و گاه نیست.

ز) معمولا در نماز صبح روز جمعه، امام جماعت پس از حمد، سوره سجده دار مى خواند و پس از آن همگى به سجده رفته سپس بر مى خیزند و قرائت را ادامه مى دهند که در این صورت زائران سعى کنند پیش از نماز صبح، نماز خودشان را به صورت فرادى بخوانند.

ح) در برخى مواقع، قنوت را پس از رکوع انجام مى دهند، که به جاى آوردن قنوت به همراه آنان پس از رکوع، مشکلى پیش نمى آورد.

ط) در حال قرائت، بیشتر اهل سنّت، دست بسته نماز مى خوانند که پیروان مکتب اهل بیت نباید مانند آنان دست بسته به نماز بایستند.

ى) نمازگزاران پس از اتمام حمدِ امام جماعت، همگى «آمین» مى گویند که نباید گفته شود; مى توانند «الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» .

ک) پس از رکوع توقّف طولانى دارند که نمازگزارن نیز باید مراعات کنند و با عجله به سجده نروند، بلکه منتظر تکبیر مکبّر باشند.

ل) پس از دو سجده، بدون جلسه استراحت مى ایستند که باید جلسه استراحت به جاى آورند، هرچند بسیار کوتاه.

م) برخى از اهل سنّت هنگام خواندن تشهّد، انگشت سبابه را تکان مى دهند که این کار لزومى ندارد.

ن) پس از قرائت رکعت دوم، پیش از رکوع، قنوت نمى گیرند، که زائران نیز قنوت نخوانند، چون مستحب است و در هر حال ترک آن اشکال ندارد.

ص) برخى از مذاهب اهل سنّت، بعد از نماز صبح و نماز عصر، خواندن نماز مستحب را جایز نمى دانند، هرچند در فقه شیعه نیز کراهت دارد (بجز نمازهاى خاص) لذا تذکّر داده شود که در آن وقت نافله نخوانند و چنانچه نماز صبح نخوانده اند یا به فتواى مرجعشان باید مجدداً بخوانند، پیش از نماز جماعت بخوانند.

ع) پس از نماز جماعت مسجد النّبى و مسجد الحرام، کمى صبر کنند، تا اگر اعلان شد که نماز میّت خوانده مى شود، نماز میّت بخوانند و بلافاصله پس از نماز جماعت مشغول نماز دیگر نشوند و محلّ خود را ترک نکنند.

12 ـ در نماز میّت چهار تکبیر مى گویند و تکبیر پنجم را هنگام گفتن «السَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ» مى گویند، مى توان گفت. در ضمن نماز میت مختصر را به زائران آموزش دهید.

13 ـ لزوم سجده بر ما یصحّ السّجود (چیزهایى که سجده بر آن ها صحیح است) و در هتل ها، مشاعر و جاهاى دیگر موجود است (بجز در نماز جماعت یا در جاهایى که امکان ندارد) یادآورى شود. چون برخى از زائران تصوّر مى کنند در طول سفر، مهر گذاشتن جایز نیست یا مجازند بر فرش و امثال آن سجده کنند.

14 ـ هرگز زائرى را به تصحیح نماز یا حسابرسى خمس یا پرداخت آن وادار نکنید که اثر نامطلوب دارد، افزون بر این که وظیفه شرعى روحانى، بیان مسائل نماز و خمس و دعوت آن ها به عمل به واجبات است نه اجبار آنان به این امور.

15 ـ چنانچه حسابرسى خمس زائرى انجام شد، براى پرداخت آن بهتر است او را به دفتر یا بعثه مرجع تقلیدش راهنمایى کنید تا خودش بپردازد. چنانچه درخواست کرد که شما این زحمت را متقبل شوید در آن صورت قبول آن ثواب خواهد داشت.

16 ـ کسانى که مدینه قبل هستند، در جلسات ایران، تنها فهرستى از اعمال عمره بگویند و از بیان مسائل جزئى و اختلاف فتاوا ب پرهیزند .


93/2/2::: 4:30 ع
نظر()
  
  

(1)امام على (علیه السلام):

ان العبد اذا اراد ان یقراء اءو یعمل عملا فیقول : بسم الله الرحمن الرحیم فانه یبارک له فیه ؛(1)

هر گاه بنده اى بخواهد چیزى بخواند و یا کارى انجام دهد و بسم الله الرحمن الرحیم بگوید در کارش برکت داده مى شود.

(2)امام صادق (علیه السلام):
المفوض اءمره الى الله فى راحة الابد والعیش الدائم الرغد والمفوض ‍ حقا هو العالى عن کل همه دون الله تعالى ؛(2)
کسى که کارهاى خود را به خدا بسپارد همواره از آسایش و خیر و برکت در زندگى برخوردار است و واگذارنده حقیقى کارها به خدا، کسى است که تمام همتش به سوى خدا باشد.
(3)امام على (علیه السلام):
من اءصلح فیما بینه وبین الله اءصلح الله فیما بینه وبین الناس ؛(3)
هر کس رابطه اش را با خدا اصلاح کند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد نمود.
(4)رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم):
ان الله لاینظر الى صورکم و لا الى اءموالکم وانما ینظر الى قلوبکم و اءعمالکم ؛(4)
خداوند به شکل شما و اموال شما نگاه نمى کند بلکه به دلها و اعمال شما توجه مى نماید.
(5)امام على (علیه السلام):
طوبى لمن اءخلص لله عمله وعمله وحبه وبغضه واءخذه وترکه وکلامه وصمته وفعله وقوله ؛(5)
خوشا به سعادت کسى که عمل ، علم ، دوستى ، دشمنى ، گرفتن ، رهاکردن ، سخن ، سکوت ، کردار و گفتارش را براى خدا خالص گرداند.
(6)امام على (علیه السلام):
من ترک لله سبحانه شیئا عوضه الله خیرا مما ترک ؛(6)
هر کس به خاطر خداى سبحان از چیزى بگذرد، خداوند بهتر از آن را به او عوض خواهد داد.
(7)رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم):
اللهم ارزقنى حبک وحب من یحبک وحب ما یقربنى الى حبک واجعل حبک اءحب الى من الماء البارد؛(7)
خدایا روزى کن مرا محبت خودت و محبت دوستدارانت را و محبت آنچه مرا به تو نزدیک مى کند و محبت خودت را نزد من از آب خنک محبوب تر گردان .
(8)رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم):
لیس من عبد یظن بالله خیرا الا کان عند ظنه به ؛(8)
بنده اى نیست که به خداوند خوش گمان باشد مگر آنکه خداوند نیز طبق همان گمان با او رفتار کند.
(9)رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم):
من اءخلص لله اءربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه ؛(9)
هر کس چهل روز خود را براى خدا خالص کند چشمه هاى حکمت از قلب وى بر زبانش جارى مى شود.
(10)امام صادق (علیه السلام):
من استخار الله راضیا بما صنع الله له خار الله له حتما؛(10)
هر کس از خدا خیر بخواهد و به آنچه خدا خواسته راضى باشد، خداوند حتما براى او خیر خواهد خواست .

منابع:

1- بحارالانوار 92/242/48.
2- مصباح الشریعة 1/175/83.
3- بحارالانوار 71/366/12.
4- امالى طوسى 1/536/1162.
5- تحف العقول ص 100.
6- غررالحکم 5/395/8909.
7- محجة البیضاء 8/5.
8- بحارالانوار 70/384/42.
9- نهج الفصاحه ح 2836.
10-کافى 8/241/330.

 


  
  

محبت و عشق خداوند

1. قال الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ : لا یُمَحِّضُ رجلٌ الایمانَ باللهِ حتّی یکونَ اللهُ احبُّ الیهِ من نفسِهِ و ابیهِ و امّهِ و ولدِهِ و اهلِهِ وَ مالِهِ و من الناسِ کُلُّهِمِ.
«بحارالانوار، ج 7، ص 25»
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: ایمان انسان پاک و خالص نمی گردد مگر اینکه خداوند در نزد او محبوبتر و دوست داشتنی تر از جان، مال، پدر، مادر، فرزند و خانواده اش و همه‌ مردم باشد.
2. قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ : قالَ الله: ما تَحبَّبَ اِلَیَّ عَبدی بشیٍ احبّ اِلَیَّ ممّا افترضتُه علیه و اِنّهُ لیتحبَّبُ اِلیَّ بالنافلةِ... .
«المحاسن، ج 1، ص 454»
رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: خداوند می فرماید: هیچ بنده ای با چیزی بهتر از انجام واجبات به من اظهار دوستی و محبت نکرده است و همانا بنده با انجام نوافل اظهار محبت و دوستی به من می نماید تا آنجا که محبوب من واقع می شود‌، پس زمانی که من او را دوست بدارم گوش او می شوم که با آن می شنود، چشم او می شوم که با آن می بیند، زبان او می شوم که با ‌آن سخن می گوید، دست او می شوم که با آن می گیرد و پای او می شوم که با آن راه می رود، اگر مرا بخواند اجابتش می کنم و اگر چیزی از من بخواهد به او خواهم داد.
3. قال الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ : و الله ما اَحَبَّ اللهَ مَنْ احبَّ الدّنیا و الی غیرَنا.
«فروع الکافی، ج 8، ص 129»
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: به خدا سوگند، کسی که دنیا را دوست بدارد (برای غیر خدا) و ولایت غیر ما اهل بیت را داشته باشد خدا را دوست ندارد.
4. قال الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ : المُحِبُّ... تباهیَ الملائکةُ عندَ مناجاتةٍ و تَفْتخِرُ بِرُویَتِهِ و بِهِ یعمّرُ اللهُ تعالی بلادَهُ و بکَرامتِهِ یُکرِمُ عباده ...
«بحارالانوار، ج 15، ص 79»
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: انسان محب و دوستدار خدا ... کسی است که به هنگام مناجات با خدا فرشتگان به وجود او مباهات و به دیدارش افتخار می کنند، خداوند به وسیله او شهرها را آباد می کند و به جهت کرامت و بزرگواری او بندگان خود را کرامت می بخشد، خواسته های بندگانش را به حق او عطا می کند، به وسیله او بلا را از مردم دفع می نماید. اگر مردم مقام و منزلت محبین خدا را در پیشگاه او می دانستند که چیست، تنها به وسیله خاک قدم آنها به خدا تقرب می جستند.
5. قال الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ : و المحبّ اخلَصُ النّاسِ سرّاً لله، و اصدَقُهُم قولاً و افواهُم عهداً و ازاکاهُمْ عَمَلاً و اصفاهُم ذِکراً و اعبَدُهُم نفساً.
«بحارالانوار، ج 15، ص 79»
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: انسانی که محب و دوستدار خداست، باطن او از همه مردم خالص تر است، از همگان راستگوتر، در وفای به عهد از همه باوفاتر، عملش از همه پاک تر، ذکرش از همه صاف تر و روشن تر و وجودش از همه عابدتر می باشد.
6. قال الامام علی ـ علیه السّلام ـ : حبُّ اللهِ نارٌ لا یَمَرُّ علی شیٍ الا احْتَرَقُ و نور اللهِ لا یَطَّلِعُ علی شیٍ الاّ اضاءَ.
«بحارالانوار، ج 67، ص 23»
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: دوستی و حب خدا آتشی است که بر هر چه بگذرد آن را می سوزاند و بر هیچ چیز نمی تابد مگر اینکه روشن و نورانیش می نماید.
7. قال الامام علی ـ علیه السّلام ـ : اطیبُ شیٍ فی الجنَّةِ و اَلَذّهُ حُبُّ اللهِ و الحبُّ فی اللهِ و الحمدُ للهِ ربِّ العالمین.
«مستدرک الوسائل، ج 2، ص 366»
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: نیکوترین و لذیذترین چیز در بهشت محبت و دوستی خداوند و دوستیِ در راه خدا و حمد و ستایش پروردگار جهانیان می باشد.
8. قال الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ : الحبُّ افضَلُ من الخوفِ.
«فروع الکافی، ج 8، ص 129»
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: حب (خداوند) برتر از ترس از خداست.
9. قال الامام علی ـ علیه السّلام ـ : ان کنتم تحبُّونَ اللهَ فاخرِجُوا من قلوبِکُم حبَّ الدّنیا.
«تصنیف غررالحکم، ص 141، ح 2510»
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: اگر دوست دار خدا هستید (و به او عشق می ورزید)، پس محبت دنیا را از قلبهایتان خارج سازید.
10. قال الامام علی ـ علیه السّلام ـ : کما انّ الشَّمسَ و القَمَرَ لا یجتمعانِ، کذلِکَ حبُّ اللهِ و حبُّ الدّنیا لا یجتمعان.
«تصنیف غررالحکم، ص 141، ح 2513»
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: همانطور که خورشید و ماه با همدیگر جمع نمی شوند، همچنین حب خداوند و حب دنیا با هم جمع نمی گردند.
11. قال الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ : حبُّ اللهِ اِذا اضاءَ عَلی سرِّ عبدٍ اخلاهُ عَلی کلِّ شاغِلٍ و کلِّ ذکرٍِ سویَ اللهِ عند ظلمةٍ.
«بحارالانوار، ج 15، ص 79»
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: حب خداوند زمانی که باطن و درون بنده اش را روشن نماید او را از هر دل مشغولی و سرگرمی باز می دارد و یاد غیر خدا را در هر تاریکی ای از وی سلب می کند.
12. قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ : قال الله تعالی لداود ـ علیه السّلام ـ : احبِبْنی و حّبِّبنی الی خَلقی. قالَ یا ربّ کیفَ اُحِبّّبکَ الی خلقِکَ؟ قالَ: اُذکرنی بالحسن الجمیل... .
«محجة البیضاء، ج 7، ص 254»
رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: خداوند به حضرت داود ـ علیه السّلام ـ وحی فرمود: مرا دوست بدار و مرا محبوب خلقِ من ساز. حضرت داود عرض کرد: چگونه ترا محبوب خلق سازم؟ خداوند فرمود: به نزد آنان مرا به نیکی یاد کن و نعمت ها و احسان هائی را که به آنها نموده ام بدانها یادآوری کن.
13. قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ : احبّوا اللهَ لِما یَغْدوکُمْ بهِ من نِعمةٍ و احبُّونی للهِ تعالی و احبّوا قَرابَتی لی.
«علل الشرایع، ص 600»
رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: خداوند را به خاطر نعمت هائی که به شما ارزانی داشته دوست بدارید و مرا به خاطر خداوند و خویشاوندانم را به خاطر من دوست بدارید.
14. قال الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ : طَلَبْتُ حبَّ الله عزّوجلّ فَوَجدتُهُ فی بُغضِ اهلِ المعاصیِ.
«مستدرک الوسائل، ج 12، ح 13810»
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: حب و دوستی خداوند را جستجو نمودم و آنرا در دشمنی با اهل گناه یافتم.
15. قال الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ : قال الله تبارِکَ و تعالی ما تَحَبَّب الَیَّ عبدی باحبّ مِمّا افترضتُ علیه.
«الکافی، ج 2، ص 82»
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: خداوند می فرماید هیچ بنده ای با چیزی بهتر از دوست داشتن و انجام فرائض و واجبات، با من اظهار دوستی نکرد.
16. قال الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ : اذا تَخلّی المومِنُ من الدّنیا سَماو وَجَدَ حلاوَةَ حبِّ اللهِ و کان عندَ اهلِ الدّنیا کانّه قد خولِطَ.
«الکافی ج 2، ص 130»
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: زمانی که انسان مؤمن خود را از محبت دنیا خالی می نماید آنگاه شیرینی محبت پروردگارش را احساس می کند و با این که در میان اهل دنیا به سر می برد اما گویا اختلال حواس پیدا کرده است (با آنها نیست).
17. قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ : مَنْ اَحبَّ لقاءَ اللهِ، احبَّ اللهُ لقاءَهُ وَ مَنْ کَرِهَ لقاءَ اللهِ کَرِهَ اللهُ لقاءَه.
«بحارالانوار، ج 6، ص 133»
رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: کسی که دوستدار دیدار و ملاقلات پروردگار است، ‌خداوند نیز ملاقات با او را دوست دارد و کسی که دیدار خدا در نظر او ناپسند است خداوند نیز دیدار او را ناپسند می دارد.
18. قال الامام علی ـ علیه السّلام ـ : اذا اکرمَ اللهُ عبداً لشَغَلَهُ بمحبَّتِهِ.
«تصنیف غررالحکم، ص 199، ح 3964»
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: زمانی که خداوند بنده ای را اکرام نماید او را به محبت و دوستی خودش مشغول می سازد.
19. قال الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ : فیما اوحی الله تعالی الی موسی ـ علیه السّلام ـ : کَذِبَ مَنْ زَعَم انّهُ یحبّنی فاذا جَنَّهُ اللًّیلُ نام عَنّی، الَیسَ کلُّ محبٍّ یُحبُّ خلوَةَ حبیبِهِ؟.
«امالی شیخ صدوق، ص 292»
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: خداوند در وحی به حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ اینگونه فرمود: ای موسی کسی که گمان می کند مرا دوست دارد و هنگامی که شب فرا می رسد به خواب می رود، دروغ می گوید، آیا این طور نیست که دوست، عاشق و مشتاق خلوت با دوست خود است؟
20. قال الامام علی ـ علیه السّلام ـ حین سَاَلَهُ اعرابیٌ عَن درجاتِ المُحبّین: أدنی دَرَجاتِهم منِ استَصْغَرَ طاعَتَهُ و استعظَمَ ذنبَهُ... .
«مستدرک الوسائل، ج 1، ص 133»
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در جواب سوال شخصی که از درجات محبین سوال کرد‌، فرمود: پائین ترین درجه‌ آنها این است که عبادات خود را کوچک شمرده و گناهان خود را بزرگ می شمرند و گمان می کنند در دنیا کسی جز آنها مورد مواخذه و بازخواست قرار نمی گیرد. آن شخص وقتی کلام حضرت را شنید بی هوش شد، بعد از این که به هوش آمد از حضرت پرسید: آیا بالاتر از این هم درجه ای است؟ حضرت فرمودند: بلی هفتاد درجه ‌دیگر هست!.
21. قال الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ : هل الدینُ الاّ الحبُّ؟ انّ اللهَ عزّوجلّ یقول: قُل ان کُنتم تُحبّونَ اللهَ فاتّبعونی یُحببکُم الله.
«الخصال، ص 21»
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: آیا دین چیزی غیر از حب و دوستی است؟ همانا خداوند عزوجل می فرماید: ای پیامبر به مردم بگو اگر مرا دوست می دارید پس مرا اطاعت کنید، پس آنگاه خدا شما را دوست خواهد داشت.
22. قال الامام علی ـ علیه السّلام ـ : مَنْ احبَّ ان یعلَمَ کیفَ منزلَتُه عند الله فلینظُر کیف منزلةَ اللهِ عندَهُ... .
«جامع الاخبار، ص 505»
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: کسی که دوست دارد بداند جایگاه او در نزد خداوند چگونه است پس باید ببیند خداوند در نزد او چه جایگاهی دارد پس هر انسانی بین دو امر مخیر گردیده، امر دنیا و آخرت، پس امر آخرت را بر دنیا کسی انتخاب می کند که خدا را دوست دارد و کسی که اختیار می کند امر دنیا را، پس او کسی است که خداوند در نزد او جایگاهی ندارد.
23. فیما اوحی الله تعالی الی داود ـ علیه السّلام ـ : یا داود مَنْ احبَّ حبیباً صَدَّقَ قولَهُ وَ مَنْ رضی بِحَبیبٍ رَضیِ بفِعلِه و مَنْ وَثِقَ بِحَبیبٍ اِعتَمَدَ علیه وَ مَنِ اشتاقَ الی حبیبٍ جدَّ فی السّیرِ الیهِ.
«عدة‌الداعی، ص 237»
خداوند به حضرت داود ـ علیه السّلام ـ وحی فرمود: ای داود،‌ کسی که دوستی را دوست دارد گفتار او را تصدیق می کند و کسی که از دوستی با کسی خشنود است راضی به اعمال اوست و کسی که به دوستی اطمینان دارد بر او اعتماد می کند و کسی که مشتاق دیدار دوست خود است برای رسیدن به او تلاش می کند.
24. قال الامام علی ـ علیه السّلام ـ : القَلْبُ المُحِبّ للهِ یُحّب کثیراً النَّصَب لله و القَلبُ اللاهی عن الله یحّب الراحةَ... .
«تنبیه الخواطر، ص 87»
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: قلبی که دوستدار خداوند است، به خاطر او تحمل سختی های بسیار را دوست می دارد و دلی که حب خدا در آن نیست (و از خدا روگردان شده) دوستدار آسایش و راحتی است.
25. قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ : حبُّ الدّنیا و حبّ اللهِ لا یجتمعان فی قلبٍ ابداً.
«تنبیه الخواطر، ج 2، ص 122»
رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: حب و دوستی دنیا با حب خدا هرگز با هم در یک قلب جمع نمی شوند.
26. قال الامام السجاد ـ علیه السّلام ـ : اللّهم انّی اسئلک ان تملَاَء قلبی حُبّاً لکَ.
«بحارالانوار، ج 95، ص 93»
امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در دعا اینگونه می فرمودند: خداوندا قلب مرا از محبت به خودت سرشار نما.
27. قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ : اللّهم انّی اسئُلکَ حُبَّکَ و حُبَّ مَنْ یُحبُّکَ و العَمَل الذّی یبلّغُنی حُبَّکَ، اللهمَّ اجْعَل حُبَّکَ احبُّ الیَّ من نَفسی و اهلی و الماءِ الباردِ.
«کنزالعمال، ج 2، ص 209»
رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مناجات با پروردگار اینگونه دعا می کردند: خداوندا محبت خود و محبت دوستدارانت را از تو خواستارم، (خداوندا) عملی را به من ارزانی کن که با آن به محبت تو دست یابم، خداوندا محبت و دوستی خودت را از دوست داشتن من نسبت به خودم و خانواده ام و آب خنک و گوارا، بیشتر و محبوبتر گردان.
28. قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ : علامَةُ حبِّ اللهِ تعالی حبُّ ذکرِ اللهِ و علامَةُ بُغضِ اللهِ بُعض ذکرِِ الله.
«کنز العمال، ح 1776»
رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: نشانه حب و دوستی خداوند، حب و علاقه به ذکر و یاد خداست و نشانه بعض خداوند، بغض و تنفر از یاد حق می باشد.
29. قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ : اللّهم اجعَلْ حبَّکَ احبَّ الاشیاء عندی ... و اقطع عنّی حاجاتِ الدّنیا بالشّوق الی لقائک.
«کنزل العمال، ح 3648»
رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در مناجات با پروردگار اینگونه دعا می نمودند: خداوندا محبت خودت را دوست داشتنی ترین چیزها در نزد من قرار بده ... و به واسطه شوق به دیدارت حاجات دنیا را از دل من بر کن.


93/2/2::: 4:7 ع
نظر()
  
  

[1]   . یونس، 57.

[2]   . بحارالانوار، ج 75، ص 7.

[3]   . قریش، 4 3.

[4]   . نور، 55.

[5]   . سجده، 18.

[6]   . زمر، 9.

[7]   . قَالَ سَلْمَانُ الْفَارِسِیُّ رَحْمَةُ اللهِ عَلَیهِ أَوْصَانِی خَلِیلِی رَسُولُ اللهِ ص بِسَبْعِ خِصَالٍ لاَ أَدَعُهُنَّ عَلَی کُلِّ حَالٍ أَوْصَانِی أَنْ أَنْظُرَ إِلَی مَنْ هُوَ دُونِی وَلاَ أَنْظُرَ إِلَی مَنْ هُوَ فَوْقِی وَ أَنْ أُحِبَّ الْفُقَرَاءَ وَ الدُّنُوَّ مِنْهُمْ وَ أَنْ أَقُولَ الْحَقَّ وَ إِنْ کَانَ مُرّاً وَ أَنْ أَصِلَ إِلَی رَحِمِی وَ إِنْ کَانَتْ مُدْبِرَةً وَ أَنْ لاَ أَسْأَالَ النَّاسَ شَیْئاً وَ أَصَانِی أَنْ أَقُولَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ فَإِنَّهَا مِنْ کنوزِ الْجَنَّة (وسائل الشیعه، ج 9، ص 442).

[8]   . قصص، 79.

[9]   . قصص، 80.

[10]   . بحارالانوار، ج 74، ص 174.

[11]   . توبه، 55.

[12]  . فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ × ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ (مدثر، 20 19).

[13]   . المیزان، ج20، ص 100.

[14]   . مدثر، 13.

[15]   . همان، 12.

[16]   . توبه، 55.

[17] . پیغمبر و یاران، ج 5، ص 78 و 79.

[18] . پیغمبر و یاران، ج 5، ص 78 و 79.

[19] . هزار و یک حکایت اخلاقی، محمد حسین محمدی، ص 80.

[20] . شرح نهج البلاغه، ج 18، ص 49.

[21] . نساء، 54.

[22] . مستدرک الوسائل، ج 7، ص 29؛ من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 394.

[23] . مستدرک الوسائل، ج12، ص 17؛ بحارالانوار، ج70، ص 272.

[24] . مکارم الاخلاق، ص 220.

[25] . دعائم الاسلام، ج2، ص 201؛ الفقیه: ج4، ص 19 (حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام).

[26] . منازل الآخره، ص 83.

[27] . کافی، ج8، ص 244.

[28] . پرچمدار نینوا، ص 170 و 169؛ ترجمه نفس المهموم، ص 302.

[29] . سوگنامه آل محمد، ص 582 و 528.

[30] . التهذیب، ج6، ص 65؛ بحارالانوار، ج97، ص 426.

[31] . منتهی الآمال، ص 528؛ سوگنامه آل محمد، ص 316.

 


93/1/27::: 5:56 ع
نظر()
  
  
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >