سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه خدای سبحان را یاد کند، خداوند دلش را زنده و عقل و خردش را روشن کند . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :39
بازدید دیروز :175
کل بازدید :342846
تعداد کل یاداشته ها : 423
103/9/5
6:53 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
مسلم فروزان نیا[102]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

نماز عامل سازنده ای است که پایداری و مقاومت انسان را در برابر فراز و نشیب های زندگی حفظ می کند و نمازگزار در برابر هر خیر و شر، خوبی و بدی خویش را حفظ نموده و با هر بادی نمی لرزد.

نماز از جمله عباداتی است که اثرات مادی و معنوی بسیار زیادی در زندگی بشر دارد. مقدمات نماز از هنگام وضو تا پایان نماز هر کدام جزء به جزء فواید و آثاری دارد که در این جا قادر به بیان همه آن ها نیستیم و تنها به نکاتی چند اشاره می کنیم.

آثار بهداشتی نماز از جمله پاک نگه داشتن بدن، لباس و جای نماز و پرهیز از نجاست ها که موجب زدودن میکروب ها و آلودگی ها از محیط زندگی و حفظ بهداشت جسمانی است. وضو سمبل طهارت عمومی بدن و موجب نشاط و سلامت است و مانند غسل، دارای آثار روحی و معنوی است و در پیشگیری و درمان بیماری های جسمی و روانی، اثر دارد. البته نباید اعمال عبادی را به خاطر این فواید اجرا کرد که موجب بطلان آن خواهد شد، زیرا اگر کسی غسل و وضو کند. تا ضمن آن خنک شود یا از فواید بهداشتی آن بهره مند شود و یا قیام و رکوع و سجود کند تا ضمن آن حرکات ورزش و نرمش اجرا کند نماز شرک آلود خوانده است.

نماز بزرگ ترین و محکم ترین پناهگاه معنوی است

نماز که مشتمل بر عقل، علم، اختیار حس مسئولیت، اتکا به حضرت حق و قدرت بی انتهای او و قطع امید از اغیار است. بزرگ ترین و محکم ترین سنگر اطمینان و آرامش و استنقای روح انسان است. از جمله آثار اخلاقی و تربیتی نماز پیام پرورشی پروردگار است. نماز بازدارنده از بدیها، معراج هر مومن پاکیزه، مایه نزدیکی هر انسان پرهیزگار به خدا، پاک کننده گناهان، شستشو دهنده جسم و جان، خاموش کننده آتش دوزخ، بن اسلام، پایه دین، نردبان رسیدن به اوج کمال و انسانیت، مهمترین نماد دین، بهترین کارها و معیار سنجش اعمال است. اگر نماز قبول شود کارهای دیگر هم پذیرفته می شود و اگر نماز رد شود کارهای دیگر نیز مردود است.
وقت شناسی و زمان سنجی از مهمترین عوامل پیشرفت جوامع بشری است برنامه ریزی های شخصی و اجتماعی بدون سنجیدن زمان و اوقات مناسب هر کار ممکن نیست و می توان گفت نماز وقت شناسی و زمان سنجی است.

نماز خواندن دارای خاصیت خودتاثیری و خودالقایی است

همانطور که از طریق تلقین می توانیم بر دیگران اثر بگذاریم. گاهی می توانیم خود را نیز تحت تاثیر تلقین های خود قرار دهیم. اسلام که واقع بینی خاص خود را دارد با وضع نماز و تنظیم برنامه آن، بهترین دستور علمی و عملی را برای تلقین حقایق و خوبی ها به نمازگزار تدارک دیده است و با مقررکردن آن مسلمانان را موظف کرده است که در هر شبانه روز پنج بار به خود تاثیری بپردازند و تلقین کننده آن حقایق و خوبیها و وظیفه ها به نفس خود باشند.
امام علی علیه السلام فرمود: خدا، ایمان را برای پاک کردن از نجاست شرک و نماز را برای پاکیزه کردن از پلیدی کبر واجب کرد.

رسول خدا صل الله علیه وآله فرمود: شیطان پیوسته تا وقتی که فرزند آدم بر نمازهای پنجگانه محافظت و مواظبت دارد از وی ترسان است و چون نمازها را ضایع کند بر او دلیر می شود و او را در گناهان بزرگ می اندازد. نماز عامل سازنده ای است که پایداری و مقاومت انسان را در برابر فراز و نشیب های زندگی حفظ می کند و نمازگزار در برابر هر خیر و شر، خوبی بدی، خویش را حفظ نموده و با هر بادی نمی لرزد.

 نماز حسّ مسئولیت و تقوا و پرهیزکاری و خداترسی و حق شناسی را در انسان زنده می کند. نماز انسان را به یاد خدا و یاد دادگاه عدل او می اندازد. و گرد غبار خودپسندی و خودپرستی را از صفحه دل او می شوید و او را از جهان محدود بیرون آورده و به جهان ماورای طبیعت و به عالم پاکی ها متوجه می سازد.

 نماز؛ وسیله ای برای  رفع مشکلات و دفع شرّ

نماز وسیله ای است که انبیاء و اولیای الهی در رفع هر مشکلی و دفع هر شرّی و دور ماندن از هر دشمنی از آن استمداد می نمودند. نماز انسان را به قدرت لایزالی پیوند می دهد که همه مشکلات برای او سهل و آسان می شود، همین احساس سبب می شود که انسان در برابر حوادث نیرومند و خونسرد باشد. نماز یک نهر روان و یک چشمه کوثر است هم آتش های گذشته را خاموش می کند و هم نمی گذارد انسان بعداً گرفتار آتش شود هم جلوی بدی ها را می گیرد و هم آن بدی های گذشته را از بین می برد.

یکی از بارزترین ذکر خداوند نماز است، عشق و محبت به خداست که علاقه به امور دنیوی را از دل خارج می کند و شوق لقای حق تعالی را در دل زنده تر می سازد. رسول خدا صل الله علیه و اله فرمودند: نماز اسلحه ای است در برابر کافر.
نماز باعث برکت و رحمت الهی است خداوند سبحان در سوره انفال آیه 2و 3، پنج صفت برای مومنان بیان می کند که یکی از آن اوصاف اقامه نماز است یعنی نه تنها خود نماز می خواند بلکه دیگران را هم وادار به نماز می کند بعد برای آن ها چهار پاداش ذکر می کند که یکی از آن پاداش ها رزق کریم است لذا می فرماید: «رزق کریم»

آثار نماز در عالم برزخ (قبر):

رسول خدا صل الله علیه وآله فرمودند: «نماز بین نمازگزاران و عزرائیل (سلام ا لله علیه) فرشته مرگ، شفاعت می کند. (تا نمازگزار راحت تر جان بدهد) نماز در قبر مونس و همدم نمازگزار است، نماز فرش نمازگزار در قبر می شود.
رسول خداصل الله علیه وآله فرمود: نماز واقعی و با حضور قلب در روز قیامت تاجی بر سر نمازگزاران است، نماز واقعی و با حضور قلب (در روز قیامت) نور چهره نمازگزاران است، نماز با حضور دل، روز قیامت پوشش و مانعی بین نمازگزار و آتش دوزخ می گردد.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی موسسه جهانی سبطین


93/4/24::: 6:52 ع
نظر()
  
  

بارالها، ما را از خواب غفلت بیدار کرده، به سوى خود متوجه نما و قلب و دل ما را نسبت به خود خاشع گردان و نمازهاى ما را «نماز خاشعان» قرار ده.

مادر همه ارزشها و کمالات انسانى «ایمان به خدا» است. در روایات ما آمده است که: نماز معراج مؤمن است(1)؛ پس چرا ما سالها نماز مى‌خوانیم و حتى یک بار نیز احساس نمى‌کنیم به معراج رفته باشیم؟!

قرآن مى‌فرماید: همانا نماز از کار زشت و ناپسند باز مى‌دارد(2)؛ پس چرا ما عمرى است نماز مى‌خوانیم، اما هنوز این همه مرتکب گناه و اعمال زشت مى‌شویم؟! و ده‌ها اثر دیگر که در آیات و روایات ذکر شده، ولى ما آن را در خود نمى‌بینیم.

آنچه ما به جا مى‌آوریم صورت ظاهرش شبیه نماز است و ما تنها اداى نماز را در مى‌آوریم! کسى که وقتى «السلام علیکم و رحمه ا... و برکاته» مى‌گوید، تازه یادش مى‌آید که نماز مى‌گزارده است، آیا به راستى «نماز» خوانده است؟! بسیارى از ما مسایلى را که در فرصتهاى دیگر نمى‌توانیم به آنها فکر کنیم به وقت نماز موکول مى‌کنیم تا در حین نماز به تحلیل و بررسى آنها بپردازیم! نمازهایى که ما مى‌خوانیم نه تنها موجب تکامل ما نمى‌شود، که ما باید از آنها توبه کنیم!


عوامل حواس پرتی در نماز

1) دلبستگی به دنیا: از مهمترین عوامل حواس پرتی در نماز، دلبستگی به دنیا و اسارت و فریفتگی در برابر آن است. به هنگام نماز، ما باید به طور کل خود را از دنیا جدا کرده و دنیا را با تمام زشتیها و زیباییهایش، خوشی‌ها و ناخوشی‌هایش، به حال خود رها کرده و با تمام وجود خود را در محضر خداوند بی‌همتا دیده و صفحه قلب خود را در اختیار آن معشوق واقعی قرار داده و تنها به او دل بسته و با او باشیم.
 
ششمین اختر تابناک آسمان ولایت امام صادق(ع) در کلامی زیبا و دلنشین در این باره می‌فرماید: «هنگام نماز، از دنیا و آنچه در آن است، مأیوس شو و تمام هدف و توجه ات به خدا باشد و یاد روزی باش که در برابر عدل الهی قرار می‌گیری.» (3)
 
خداوند مهربان در کلام نورانی خود دنیا را به عنوان بازیچه معرفی کرده و به زیبای می فرماید: «همانا زندگی دنیا، بازیچه و سرگرمی است.» (4)
 
پیامبر اکرم(ص) در یکی از وصایای نورانی خویش به امیر المؤمنین علی بن ابی طالب (ع) می فرماید: ای علی، اگر دنیا، به اندازه بال پشه ای نزد خداوند متعال ارزش داشت، جرعه ای از آب دنیا را به کافر نمی داد. (5) بنابراین دنیایی که به اندازه یک بال پشه در درگاه الهی ارزش ندارد، نباید صفحه قلب ما را از عشق و محبت خود پر کند، به گونه ای که در آن جایی برای عشق و محبّت خداوند بی‌مثال باقی نماند.

2) آلودگی به گناهان: یکی دیگر از عوامل مهمّ حواس پرتی در نماز، آلودگی به گناه است؛ در روایتی زیبا امام صادق(ع) می فرماید: «پدرم می‌فرمود: هیچ چیزی مانند گناه قلب را تباه نمی‌کند، زیرا قلب پیوسته به گناه تن در می‌دهد تا جایی که گناه بر قلب چیره می‌شود و قلب را وارونه می سازد.» (6)
 
این روایت زیبا بیانگر این مطلب است که انسان گنهکار در اثر وارونه شدن قلبش از دریای رحمت الهی بی نصیب گشته که نتیجه آن چیزی نیست جز محرومیت از لذّت عبادت.
نماز یعنى اینکه بنده در برابر خداوند بایستد و اظهار بندگى کند و دست نیاز به سوى او داشته باشد. کسى که به نماز مى‌ایستد باید محضر خدا را درک کند و بداند در برابرچه مقامى ایستاده است ودر نتیجه، وظیفه بندگى را با نهایت خضوع و خشوع به جاى آورد.


گام اول: توجه، به آنچه می کنیم

اولین گام براى نایل شدن به حقیقت و روح نماز این است که توجه داشته باشیم که چه مى‌کنیم . از همان ابتدا که براى تکبیره الاحرام مى‌ایستیم و قبل از آن ‌که «ا... اکبر» بگوییم، باید توجه کنیم که براى چه این جا ایستاده‌ایم و مى‌خواهیم چه بکنیم. حتى جلوتر از آن، از همان اولین کلمه و جمله‌اى که شروع به اذان و اقامه مى‌کنیم، توجه داشته باشیم که این جملات براى چیست.


گام دوم: توجه به آنچه می گوییم

گام دوم براى خواندن نمازى که بتوانیم از آن بهره ببریم، این است که هر جمله و ذکرى را که مى‌گوییم، به معنا و مفاد آن توجه داشته باشیم. این چیزى است که حتماً باید بر آن اصرار بورزیم. اگر در یک نماز، موفق به این کار نشدیم، در نماز بعدى حتماً سعى کنیم که این کار را انجام دهیم. اگر در نماز بعدى هم موفق نبودیم، در نماز پس از آن سعى کنیم، و خلاصه، این امرى است که حتماً باید به آن دست پیدا کنیم. براى این کار مى‌توانیم به این صورت عمل کنیم که قبل از اداى هر جمله‌اى، ابتدا معناى آن را در ذهن حاضر کنیم و سپس آن جمله را ادا کنیم.
 
گاهى لطف و عنایت تا بدان حد است که در هنگام سخن گفتن با او در حالى که ما غافلیم و توجهمان به چیزهاى دیگر است، خداى متعال خود دست ما را مى‌گیرد و قلب ما را متوجه خود کرده و مى‌فرماید: «بنده من کجایى؟! من با تو و به یاد تو هستم، تو در کجا سیر مى‌کنى؟! بیا و روى دلت را به من بنما و با من نجوا کن!»

اگر کسى در حالى که با شما سخن مى‌گوید، رویش را به سویى دیگر کرده و مرتب بالا و پایین و چپ و راست را نگاه کند، آیا آن را بزرگترین اهانت و بى احترامى به خود تلقى نمى‌کنید؟! به راستى عبادتها و نمازهاى ما «اهانت» است یا «عبادت»؟! در روایتى از پیامبر اکرم(صلى ا... علیه وآله) نقل شده است که حضرت مى‌فرمایند: آیا کسى که چنین نمازى مى‌خواند، نمى‌ترسد از اینکه خداى متعال او را به صورت الاغى مسخ نماید؟!


گام سوم: تناسب باور قلبى مان با اذکار نماز

مرحله سوم در این مسیر آن است که سعى کنیم حال و باور قلبى ما نیز متناسب با همان چیزى باشد که به زبان مى‌آوریم. اگر در نماز مى‌گوییم: «إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّاکَ نَسْتَعِینُ»، باید حالمان نیز به گونه‌اى باشد که واقعاً جز خدا از هیچ کس دیگرى یارى نخواهیم و امید و اعتمادمان به کسى جز او نباشد. وقتى تکبیره الاحرام و «ا... اکبر» مى‌گوییم، باید باور قلبى مان نیز این باشد که خدا را «بزرگترین» بدانیم.

در هر حال، راه‌هاى متعددى براى خروج از غفلت و توجه به خداى متعال وجود دارد. همه این راه‌ها متوقف بر نوعى معرفت و شناخت است. اگر بخواهیم در حال نماز خشوع داشته باشیم و متوجه ذات اقدس متعال گردیم، باید از پیش، این معرفتها را کسب کنیم و آنها را پیوسته وجهه نظر خود قرار دهیم. بویژه باید دقایقى قبل از نماز، به معارفى که از پیش کسب کرده‌ایم توجهى خاص بنماییم؛ این کار در ایجاد خشوع در حین نماز، بسیار مؤثر است.
 
بارالها، ما را از خواب غفلت بیدار کرده، به سوى خود متوجه نما و قلب و دل ما را نسبت به خود خاشع گردان و نمازهاى ما را «نماز خاشعان» قرار ده؛ آمین.

پی نوشتها:
1. ارشاد القلوب، ج 2، ص 217.
2. سوره مبارکه عنکبوت، آیه 45.
3- محجه البیضاء، ج 1، ص 382
4- سوره حدید، آیه 20
5- کتاب وصایا الرسول لزوج البتول، وصیت 178، ص 63
6- وسائل الشیعه، کتاب جهاد النفس، حدیث 362

منبع: تبیان


93/4/24::: 6:50 ع
نظر()
  
  

بیانات سراسر حکمت وعرفان آیة الله بهجت(ره) در باب نماز که از لابلای سخنرانی ها،کتاب ها و فیلم های موجود جمع آوری و به حضورتان تقدیم می گردد.

- نماز، بالاترین وقت ملاقات و استحضار و حضور در محضر خدا است... نماز برای خضوع و خشوع جعل(قرار داده) شده است با همه مراتب خضوع و خشوع.(1)

- نماز، جامی است از اَلَذّ لذایذ [لذّت بخش‎ترین لذتها] که چنین خمری خوشگوار در عالمِ وجود نیست!(2)

- نماز، اعظم مظاهر عبودیّت است که در آن، توجه به حقّ می‎شود.(3)

- تمام لذت‎ها روحی است؛ و آنچه از لذات که در طیب [عطر] و یا از راه نساء به صورت حلال تکوینا ً مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است.(4)

- قُرب، مراتبی دارد و بالاترین آنها لقاء است. و هر مرتبه از مراتب قُرب را مقرّبی است که بالاترین آنها نماز است.(5)

- نماز، عروج مؤمن است و عروج، مستلزم قرب و لقاء است... مؤمن بعد از لقای او، نه تنها به سراغ حبشیّه [زن زشت، کنایه از غیر خدا] نخواهد رفت، که خیال او را هم نخواهد کرد.(6)

- ما عظمتی نداریم، همین اندازه عظمت داریم که می‎ایستیم؛ بعد همین را در رکوع، نصفه می‎کنیم؛ و بعد به سجده و خاک برمی‎گردیم.(7)

- شاید حکمت تکرار نماز - علاوه بر تثبیت - سیر باشد؛ به این نحو که هر نمازی از نماز قبلی بهتر، و نماز قبلی زمینه‎ساز نماز بعدی باشد.(8)

- قیام بنده در نماز، اظهار عبودیّت و سکون است، و این که هیچ حرکتی از خود ندارد؛ و سجود غایت خضوع است.(9)

- سؤال: اجمالاً بفرمایید حضور قلب، چگونه حاصل می‎شود؟

جواب: بسمه تعالی، اگر مقصود، حضور قلب است، با نوافل و عبادات مستحبّه تحصیل می‎شود و از آن جمله، تبدیل فرادا به جماعت است. تحصیل حضور قلب به این می‎شود که در اوقات غفلت به خود فشار نیاورد؛ و در اوقات حضور، اختیاراً آن را از دست ندهد.(10)

- سؤال: برای حضور قلب در نماز و تمرکز فکر، دستورالعملی بفرمایید؟

جواب: بسمه تعالی، در آنی که متوجه شدید، اختیاراً منصرف نشوید!(11) - اصلاح نماز، مستلزم اصلاح ظاهر و باطن و دوری از منکرات ظاهریّه و باطنیّه است. و از راه‎های اصلاح نماز، توسل جدی در حال شروع به نماز به حضرت ولی عصر(عج) است.(12)

- گوی سبقت را نماز شب‎خوان‎ها ربودند مخفیانه!(13)

- سؤال: برای توفیق نماز شب چه کنیم؟

جواب: با قرائت آیه آخر کهف و اهتمام به این امر اگر علاج نشد، تقدیم بر نصف می‎شود [قبل از نیمه شب به جا آورده می‎شود.](14)

- سؤال: در نماز شب و سحرخیزی، قدری کسل هستم، لطفاً راهنمایی فرمایید؟

جواب: بسمه تعالی، کسالت در نماز شب به این رفع می‎شود که بنا بگذارید هر شبی که موفق (به خواندن آن نشدید)، قضای آن را به جا آورید.(15)

- از آیِه شریفه «اِنَّ الصَّلاةَ تَنهَی عَن الفَحشآءِ وَالمُنکَرِ (عنکبوت/45) نماز، انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز می‎دارد.» استفاده می‎شود که (لا صَلاةَ لِمَن لایَنتَناهی عَن الفَحشاءِ وَالمُنکَر؛ کسی که از کارهای زشت و ناپسند خودداری نمی‎کند، واقعاً نمازش نماز نیست!)(16)

- این احساس لذت در نماز، یک سری مقدمات خارج از نماز دارد، و یک سری مقدمات در خود نماز. آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که: انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند.

معصیت، روح را مکدّر می‎کند و نورانیّت دل را می‎برد. و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود یعنی فکرش را از غیر خدا منصرف کند.(17)

- یکی از عوامل حضور قلب این است که: در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ (باصره، سامعه و ...) خود را کنترل کنیم؛ زیرا برای تحصیل حضور قلب، باید مقدماتی را فراهم کرد! باید در طول روز، گوش، چشم و هم چنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم!(18)

- اگر بدانیم اصلاح امور انسان به اصلاح عبادت، و در رأس آنها نماز است، که به واسطه خضوع و خشوع و آن هم به اِعراض از لَغو محقّق می‎شود، کار تمام است!(19)

- همین نماز را که ما با تهدید به چوب و تازیانه و عقوبت جهنمی شدن در صورت ترک آن، انجام می‎دهیم، آقایان [اولیاء] می‎فرمایند: از همه چیز، لذیذتر است!(20)

- همین امور ساده و آشکار مثل نماز، بعضی را بر سماوات می‎رساند، و برای عده‎ای هیچ خبری نیست! برای بعضی اعلی علّیّین است، و برای بعضی هیچ معلوم نیست که آیا این معجون، شور است و یا شیرین!(21)

- سؤال: می‎خواهم در نماز، تمام اذکار را درک کنم و بفهمم، و آن نور را درک کنم و ببینم تا با آن نور حرکت کنم.

جواب: بسمه تعالی، با شرایط حضور قلب، اعمالتان را انجام بدهید؛ در پاداش چه خواهند کرد، به ما مربوط نیست!(22)

- سجده، غایت خضوع است؛ یعنی ما هیچ و در پیش تو خاک هستیم.(23)

- سؤال: برای این که در انجام فرمان الهی مخصوصاً نماز، با خشوع باشیم، چه کنیم؟

جواب: در اول نماز، توسل حقیقی به امام زمان(عج) کردن که عمل را با تمامیّت مطلقه [به طور کامل] انجام بدهید.(24)

- سؤال: مستدعی است جمله کوتاه و رسایی درباره نماز، مرقوم فرمایید که نصبُ العین ما قرار گیرد.

جواب: بسمه تعالی، از بیانات عالیه در فضیلت نماز در مرتبه عُلیا، کلام معروف از معصوم (علیهم‎السلام) است: (الصَّلاةُ مِعراجُ المُؤمِن؛ نماز، معراج مؤمن است.) برای کسانی که یقین به صدق این بیان نمایند و ادامه دهند طلب این مقام عالی را ...(25)

- اگر کسی با وجود این همه مشوِّقات از قرآن و اخبار برای سیر و کمال، از آنها بهره‎مند نشود، در عقل او خلل است... نماز خواندن برای اهلش مانند حلوا خوردن است؛ لذا از نماز خواندن، خسته نمی‎شوند.(26)

- در کلمات امیرالمؤمنین علی(علیه‎السلام) نیز آمده است: (وَاعلَم اَنَّ کُلَّ شَیءٍ مِن عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ؛ بدان که تمام اعمالت، تابع نماز می‎باشد.) مشاهده کرده‎ایم که علمای بزرگ در حال نماز، عجیب و غریب بودند، به گونه‎ای که گویا آن انسانِ خارج از نماز نیستند!(27)

- از حدیث «تَنَعَّمُوا بِعِبادَتی فی الدُّنیا فَاِنَّکُم تَتَنَعَّمُونَ بها فی الآخِرَة: در دنیا به عبادت من متنعّم شوید، زیرا در آخرت، به همان متنعّم خواهید بود.» بر می‎آید که عبادات، قابلیّت تنعّم را دارد؛ ولی ما عبادات را به گونه‎ای به جا می‎آوریم که گویا شلاّق بالای سرِ ما است... گویا داروی تلخی را از روی ناچاری می‎خوریم.(28)

- سؤال: گاهی اوقات در عبادات، ریا می‎کنم و بعداً سخت رنج می‎برم؛ علاج آن چیست؟

جواب: بسمه تعالی، علاج، این است که ریا بکند؛ ولی اگر در مقابل شاه و گدا است، ریا برای شاه بکند؛ «فَافهَم اِن کُنتَ مِن اَهلِه؛ این نکته را دریاب، اگر اهلش هستی!»(29) - معیار اصلی، نماز است. این نماز، بالاترین ذکر است، شیرین‎ترین ذکر است، برترین چیز است... همه چیز تابع نماز است؛ باید سعی کنیم این نماز را حسابی درستش کنیم... وقتی نماز درست شد، با حال گشت، انسان آدم شده است. بالاخره محک، نماز است!(30)

- وقتی بنده از پیشگاه مقدس حضرت حق باز می‎گردد، اولین چیزی را که سوغات می‎آورد، سلام از ناحیه او است. در دعای مسجد کوفه آمده است: «اَللهُمَّ اَنتَ السَّلامُ، وَ مِنکَ السَّلامُ، وَ اِلیکَ یَرجِعُ، وَ یَعُودُ السُّلامُ، حَیِّنا رَبَّنا مِنکَ السَّلام؛ خداوندا، تو خود سلامی و سلام از ناحیه تو است و به سوی تو باز می‎گردد. پروردگارا، ما را به سلام از ناحیه خود تحیّت گوی!(31)

- چقدر تناسب دارد تکبیر برای ورود به نماز، و تسلیم برای خروج از آن! ... در تکبیر، اکبر مناسب است... یعنی تمام امور دنیا و همه بزرگ‎ها را کنار بگذارید، چون خداوند متعال اکبر است... نمازگزار، با تکبیر، در حرم الهی وارد می‎شود؛ ولی ما چه می‎دانیم که اینها یعنی چه! در روایت است که: «لَو عَلِمَ المُصَلِّی مایَغشاهُ مِن جَلالِِ الله، لَمَا انفَتَل عَن صَلاتِه؛ اگر نمازگزار می‎دانست که از جلال الهی چه چیزهایی او را فرا گرفته است، هرگز از نماز روی برنمی‎گرداند!»(32)

- ذکر خدا در حال نماز، بهترین ذکر است؛ چون نماز به منزله کعبه است؛ و نمازگزار در کعبه و حرم امن الهی داخل شده و بنا گذاشته است که از باب تکبیر، داخل و از باب تسلیم، خارج شود.(33)

- در جایی دارد که: خدا منّت گذاشته که امر فرموده است مخلوق، با خالق خود خلوت کند و این منافاتی ندارد که در مرآی مردم باشد. کانّه وقتی بنده با خدا خلوت می‎کند، خالق هم با او خلوت کرده است!(34)

- بلی می‎شود انسان در نماز دست به دعا بردارد و بگویید: «اَللهُمََّ ارزُقنِی زَوجَةً صالِحَةً؛ خداوندا، زن شایسته‎ای را روزی من کن!» یا بگوید: «اَللهُمََّ ارزُقنِی وَلَداً باراً؛ خداوندا، فرزند نیکوکاری را روزی من کن!»(35)

منبع : گروه دین و اندیشه تبیان

پی‎نوشت‎ها:

1- در محضر بهجت، ج1، ص222 . 2- در محضر بهجت، ج1، ص222 .

3- در محضر بهجت، ج2، ص 377. 4- در محضر بهجت،ج2، ص392.

5- نکته‎های ناب، ص 78. 6- نکته‎های ناب، ص82 .

7- نکته‎های ناب، ص83 . 8- نکته‎های ناب،ص81 .

9- نکته‎های ناب، ص83 . 10- به سوی محبوب، ص62 .


11- به سوی محبوب، ص63 . 12- به سوی محبوب، ص64 .


13- به سوی محبوب، ص68 . 14- به سوی محبوب، ص77 .


15- به سوی محبوب، ص77 . 16- در محضر بهجت،ج2، ص83 .


17- برگی از دفتر آفتاب، ص133 . 18- برگی از دفتر آفتاب، ص133.


19- برگی از دفتر آفتاب، ص139. 20- در محضر بهجت، ج1، ص122 .


21- در محضر بهجت، ج1، ص283 . 22- به سوی محبوب، ص62 .


23- فیضی از ورای سکوت، ص77 . 24- به سوی محبوب، ص63 .


25- به سوی محبوب، ص64 . 26- نکته‎های ناب، ص82 .


27- در محضر بهجت، ج1، ص92 . 28- در محضر بهجت، ج1، ص350.


29- به سوی محبوب، ص70 . 30- در خلوت عارفان، ص103 .


31- نکته‎های ناب، ص83 . 32- نکته‎های ناب، ص84 .


33- نکته‎های ناب، ص84 . 34- نکته‎های ناب، ص88 .


35- فریادگر توحید، ص 213 .

منبع: به همت پایگاه خبری پلیس


93/4/24::: 6:47 ع
نظر()
  
  

سبزوارنیوز/ سبزوارنیوز با همراهی اتاق فکر جوانان دوستدار سبزوار سرانجام موفق شد چارت تشکیلاتی و همچنین برنامه پیشنهادی و عملیاتی هفتصدمین سالگرد قیام سربداران را برای دفاع به کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر بفرستد.
جواد دباغی مقدم با اعلام این
خبر تأکید کرد: این برنامه باز بوده و قابلیت اجرای چندین جشنواره ملی و همچنین همایش های مختلف با محوریت سبزوار را در دل خود دارد که در کنار کنگره ملی و بین المللی سربداران و یا در طول سال 1393 قابل برگزاری می باشد.
وی با اعلام این
خبر که براساس گفت وگو و رایزنی های انجام شده رییس کنگره یادشده دکتر محمدعلی طالبی شهردار منتخب سبزوار خواهد بود بیان داشت: به طور همزمان دفاتر تهران و قم نیز برای پیگیری و انجام رایزنی های موردنیاز گشایش خواهند یافت.
سردبیر خبرگزاری سبزوارنیوز افزود: بناداریم همچنان شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) طی مطلبی با عنوان "نهضت سربداران از چه جهت برای ما اهمیت دارد؟" به بررسی کلی این نهضت کاملا مردمی پرداخته است و براساس آنچه که در این تارنما آمده است " مهم ترین نکته اش این است که این اولین و موفق ترین نهضتی بود که علیه مغول ها در ایران به راه افتاد و توانست حکومت تشکیل دهد. این در حالی بود که جماعت قیام کننده شیعیان بیهق بودند و در آینده سیاسی ایران که این کشور شیعی می شود حکومت 50 ساله سربداران اهمیتی مضاعف می یابد."
عضو اتاق فکر جوانان دوستدار
سبزوار اظهار داشت: همچنان که می دانیم نخستین تجربه حکومت شیعی کشور را همین قیام سربداران در دل خود دارد و زمینه ساز حکومت صفوی و به تبع آن انقلاب اسلامی ایران است و اساسا چنین پیشینه ای می تواند از سربداران و به دنبال آن از سبزوار نمونه ای بی همتا برای کشور بسازد.
دباغی مقدم گفت: در تدوین مقدماتی این چارت پیشنهادی، نکات قابل توجه و مستنداتی لحاظ شده است که می تواند برای تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان درباره شهرمان فرصت غیرقابل باور و بسیار خوبی ارائه نماید ضمن این که این طرح هنوز به بوته نقد فرهنگیان و دانشگاهیان نرسیده و با موافقت کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر و آقای مهدی مقصودی می توانیم سازوکار مناسب آن را در اختیار این دوستان نیز قرار دهیم.
وی با دعوت از همه علاقه مندان به توسعه شهرمان مهمترین اهداف و پیگیری های اتاق فکر جوانان دوستدار
سبزوار را زمینه سازی برای استان شدن سبزوار، راه اندازی مرکز صداوسیمای سربداران، ایجاد دبیرخانه دائمی این قیام مردمی و بی نظیر در تاریخ این منطقه از کشور و همچنین تعامل بیشتر همشهریان در اقصی نقاط دنیا توصیف کرد.
سردبیر سبزوارنیوز اضافه کرد: با پیشنهاد بین المللی برگزار کردن این رویداد که از سوی دکتر طالبی
شهردار بسیجی و مردمی شهرمان، در این خصوص نیز پیشنهادات بسیار سازنده و خوبی نیز در حوزه بین الملل داریم که در زمان مقتضی به اطلاع عموم مردم نجیب شهرمان خواهیم رساند.


93/4/23::: 7:17 ع
نظر()
  
  

ه گزارش خبرنگار ایرنا ، دکتر علی جنتی روز دوشنبه در آیین افتتاح دبیرخانه کنگره بین المللی نهضت سربداران در سبزوار افزود : این آیین باید به اهتمام سازمان میراث فرهنگی به عنوان میراث ملی ثبت و ضبط شده و بیش از این درباره آن اندیشیده ، گفته و نوشته شود .

وی با بیان اینکه مردم ما شیفته فرهنگ ، آیین و پیشینه خود هستند ، گفت : وظیفه داریم که زمینه نهادینه سازی این فرهنگ و آیین را نه تنها در ورزش که در همه حوزه ها بسط دهیم .

وی از دانشگاه حکیم سبزواری به عنوان دبیرخانه کنگره بین المللی نهضت سربداران ،نمایندگان مردم سبزوار در مجلس شورای اسلامی ، مدیران استانی و شهرستانی که به برگزاری این کنگره اهتمام دارند، قدر دانی کرد.

جنتی اظهار کرد : یکی از اقداماتی که جای آن خالی بود و جا داشت در هفتصدمین سالگرد نهضت سربداران به آن پرداخته شود همین کنگره است .

وی با تاکید بر استفاده از اندیشمندان و فرهیختگان داخل کشور برای کنگره سربداران، گفت : سعی گردد تا قبل از هر چیز از مقالات و نوشته های اندیشمندان بومی که در این زمینه مطالعات دارند ،برای این کنگره استفاده شود.

وی بر کیفی کردن برگزاری کنگره بین المللی نهضت سربداران تاکید کرد و گفت : تلاش کنیم یک کار عمیق علمی انجام شود تا بتواند آنچه که از این کنگره از مجموعه مقالات برگزیده و به صورت کتاب تدوین می شود به عنوان اثری ماندگار و اثر بخش برای نسل های آینده باشد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به تشریح چگونگی نهضت سربداران و ویژگی های آن پرداخت و گفت : مهمترین ویژگی دولت سربداران اعتقاد به تشیع علوی و ارادت به آل علی (ع) است که از این لحاظ نخستین دولت مستقل شیعی و دوازده امامی به شمار می رود .

جنتی افزود : امیران دولت سربداران، ظلم ستیزی ، با مردم بودن ، برقراری مساوات ، عدالت و جوانمردی را به عنوان مرام و آیین حکومت داری برگزیده بودند.

وی اظهار کرد : قیام سربداران با آنکه یک جنبش محلی بود و دوام زیادی نیافت اما در تاریخ ایران اهمیتی خاص دارد زیرا قیامی بود که در مقابل جور ظالمان و بی عدالتی صورت گرفت و با همت مردم پیروز شد.

وی ادامه داد : نفوذ فکری و عقیدتی سربداران در آن زمان از حدود خراسان تجاوز کرد به طوری که تا مازندران ، سمرقند و کرمان هم گسترش یافت.

وی با بیان اینکه بارزترین نماد سربداران نماد آزادیخواهی و ظلم ستیزی است ، افزود : قیامی در پی چیرگی بیش از 120 سال قوم تاتار و مغول در باشتین و سبزوار شکل گرفت که منجر به تشکیل حکومت مستقل ملی و شیعه مذهب شد.

وی ادامه داد : در حکومت سربداران، آبادانی بسیاری صورت گرفت و خرابی های ناشی از قوم مغول تا حد زیادی جبران شد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: سبزوار برای من یک سرزمین کاملا شناخته شده است و در مدتی که توفیق خدمت در استان خراسان را داشتم از جای جای این شهرستان و توابع آن بازدید داشته و با مردم پرتلاش و شهید پرور این دیار آشنایی کامل دارم .

جنتی در ادامه سبزوار را خاستگاه عالمان ، فیلسوفان ، فرهیختگان ، شاعران و دیار شهیدان دانست و افزود : تاریخ کهن این سرزمین شاهد است که دانشمندان برجسته و بزرگی از این دیار برخاسته اند که هر یک ستارگان درخشانی در آسمان علم و معرفت این سرزمین می باشند.

وی به فرهیختگانی همچون حاج ملاهادی سبزواری ، ابوالفضل بیهقی ، دکتر شریعتی و ... پرداخت و گفت : جای بسی تقدیر دارد که در چنین سرزمین امروز شاهد دانشگاه های مختلف با انبوه دانشجویان و دانش پژوهانی می باشیم که مشغول تحصیل و علم آموزی هستند


  
  

دبیر کنگره بین المللی سربداران و مدیرفرهنگی دانشگاه حکیم سبزواری از موافقت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تأسیس بنیاد ملی سربداران خبر داد.
سیدنورالله رضوی در این رابطه گفت : در جلسه ای اختصاصی که به تازگی در حضوردکتر حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دکتر محمدرضا محسنی ثانی نماینده مردم سبزوار در مجلس و حمید مسلم دبیر جشنواره ملی ادبیات داستانی رضوی ، در تهران برگزار شده است ، پس از مطرح شدن برخی از مهمترین موضوعات فرهنگی دارالمومنین سبزوار و بررسی ابعاد مختلف اهمیت قیام سربداران ، مقام عالی وزارت موافقت خود را با تأسیس بنیاد ملی سربداران اعلام کرده است. 
شایان ذکر است که شرایط تأسیس بنیاد باید توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مورد موافقت قرار گیرد و پس از آن می بایست در شورای فرهنگ عمومی کشور و یا شورای عالی انقلاب به تصویب برسد ، که موافقت وزیر در این خصوص بسیار موثر می باشد.
رضوی همچنین اظهار داشت: دکتر حسینی همچنین خواهان ثبت هفتصدمین سال وقوع نهضت سربداران در فهرست جهانی یونسکو شده است .
به گفته رضوی روال اداری و قانونی ثبت نهضت سربداران و تأسیس بنیاد ملی سربداران هم اکنون آغاز شده و در حال پیگیری است.
وی افزود دراین جلسه همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی موافقت خود را با حمایت از همایش ملی ابوالفضل بیهقی و جشنواره ملی ادبیات داستانی رضوی در سبزوار اعلام کرد.
لازم به یادآوری است که ، طرح تأسیس بنیاد ملی سربداران اولین بار توسط سیدنورالله رضوی مدیرفرهنگی دانشگاه حکیم سبزواری درجریان برگزاری نکوداشت ملی استاد حمید سبزواری شاعرآرمانگرای انقلاب در مهرماه 91 با حضور وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شد.
گفتنی است نهضت سربداران یکی از بزرگترین جنبش های ملی – مذهبی ، شیعیان در تاریخ ایران است که منجر به تشکیل نخستین حکومت شیعه 12 امامی در ایران شد.
سربداران موفق شدند در حدود نیم قرن بر بخش های وسیعی از خراسان و نواحی شرقی و مرکزی ایران حکومت کنند و در تمام این مدت دارالمومنین سبزوار پایتخت این حکومت بود.
دانشگاه حکیم سبزواری به همراه شماری از فعالان فرهنگی شهرستان سبزوار اخیرا تصمیم به برگزاری کنگره بین المللی سربداران گرفته اند. که این کنگره در سال 1393 همزمان با هفتصدمین سالروز وقوع قیام سربداران برگزار خواهد شد


  
  

بارها هنگام افطار این دعا را از تلویزیون شنیده‌ایم؛ «بسم اللّه اللّهم لک صمنا وعلى رزقک افطرنا فتقبل منّا انَّک انت السمیع العلیم» و کمتر کسی است که می‌داند این دعا را امیرالمؤمنین(ع) لحظه افطار زمزمه می‌کرد.

در مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی در خصوص آداب افطار در لحظات ملکوتی اذان مغرب این چنین آمده است:

مستحب شخص روزه‌دار بعد از نماز عشاء افطار کند، مگر آنکه ضعف بر او غلبه کرده باشد یا جمعى منتظر او باشند.

همچنین با طعام پاکیزه و حلال و بدون شبهه افطار کند، بهتر است که با خرمای حلال افطار کند تا ثواب نمازش 400 برابر شود، همچنین بهتر آن است به خرما، آب، رطب، لبن، حلوا، نبات و به آب گرم به هر کدام که افطار کند.


93/4/23::: 7:10 ع
نظر()
  
  
بی تردید راه های بسیار زیادی برای محشور شدن با انبیاء الهی و محبین پروردگار در قیامت وجود دارد که گاهی بعضی از افراد با آنکه توانایی انجام آن را دارند کوتاهی نموده و صرفاً به کارهایی می‌پردازند که بیشتر در دید دیگران باشد و به نحوی اجر کار خود را با ریا از بین می برند!
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص)، هشت راه برای محشور شدن با انبیاء الهی در قیامت آمده است بدین ترتیب که ایشان فرموده‌اند: «ثمان خصالٍ مَن عَمِلَ بِها مِن اَمّتی حَشَرهُ اللهُ مَعَ النَبیینَ و الصّدیقینَ و الشهداءَ و الصّالحینَ ،قیل ما هِیَ یا رسول الله؟ فَقالَ مِن زَوَّدَ حاجّاً وزوج اعزبا و اَغاثُ مَلهوفاً و رَبّی یَتیماً و هَدی ضالاً و اَطعَمَ جائِعاً و اَروی عَطشاناً و صامَ فِی یَومِ حرٍّ شَدید»؛
هشت عمل وجود دارد که اگر فردی آنها را انجام دهد، با پیامبران(ص) و صدیقان و شهداء محشور می گردد و آن اعمال عبارت است از:
1- پرداخت هزینه حج کسی (اگر متمول باشد).
2- زن دادن جوان عزب.
3- رسیدگی به فریاد دادخواه.
4- سرپرستی یتیم و پروراندن او.
5- هدایت گمراه.
6- اطعام نمودن فرد گرسنه.
7- سیراب نمودن فرد تشنه.
8- و روزه گرفتن در روزهای سخت تابستان.

93/4/23::: 6:55 ع
نظر()
  
  

شب اول ماه رجب دعایی را گفتیم که پیامبر خدا وقتی هلال ماه رجب را می‌دیدند می‌خواندند. عرضه می داشتند «اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَان‏» (بحارالانوار/ج95/ص376). شب اول ماه رجب عرضه می‌داشتند خدایا رجب و شعبان را بر ما مبارک گردان و ما را به رمضان برسان. یعنی مؤمنین از دو ماه قبل منتظر ضیافة الله رمضان بودند. چقدر باید خدا را شکر کنیم که الحمدلله به این ضیافت رسیدیم. خیلی‌ها به این ضیافت نرسیدند. البته کسانی که به ماه رمضان می‌رسند دیگر فرقی ندارد چه بتوانند روزه بگیرند، یا نتوانند آنها هم باز به ضیافت رمضان وارد شدند. خیلی‌ها به دلیل بیماری یا دلایل دیگر شرعاً معذور از روزه گرفتن هستند و ناراحت هستند، می‌گویند: ما از رمضان بهره نمی‌بریم. رسیدن به ضیافت الله حمد و شکر الهی دارد.

من اگر بخواهم یک روایت در مورد ماه رمضان بخوانم این حدیث را می‌خوانم. گاهی خانواده‌ها می‌گویند:      جمله‌ای را بگویید که جوان‌های ما در این فصل گرم و روزهای طولانی برای روزه گرفتن تشویق شوند. من این حدیث را می‌خوانم که شیخ صدوق در معانی الاخبار از پیامبر خدا نقل کردند. اگر کسی یک روز را روزه بگیرد، خداوند همه‌ی زمین را پر از طلا به عنوان پاداش در دنیا به او بدهد، باز اجرش کامل نشده تا روز قیامت. دنیا ظرفیت پاداش بندگان مؤمن را ندارد. البته «تطوعا» آمده است. یعنی از روی میل و رغبت باشد. گلایه نکنیم از اینکه چه روزهایی است! چقدر هوا گرم است! الآن کشورهای مثل اسکاندیناوی و نروژ و سوئد، فنلاند 22 ساعت تا 23 ساعت طول روزشان است.

امیرالمؤمنین فرمود: من از دنیا سه چیز را پسندیدم. روزه تابستان، مهمانی دادن و پذیرایی از مهمان، جهاد در راه خدا.

پیامبر خدا فرمودند: «مَنْ أَفْطَرَ یَوْماً مِنْ رَمَضَانَ» اگر کسی می‌تواند بدون عذر روزه بگیرد، اگر بدون عذر کسی یک روز را عمداً بخورد، از نظر فقهی کسی عمداً بخورد، می‌گویند: باید غذا کند، کفاره هم باید شصت روز روزه بگیرد، یا شصت مسکین را طعام بدهد. حتی می‌فرمایند: اگر کل عمرت را به جبران این روز روزه بگیری، باز نمی‌شود. من امروز موظف بودم بگیرم، خدا همین امروز از من می‌خواهد.

شخصی آمد به امام صادق (ع) گفت: فلانی مسافر بوده است.گفتم: مسافرت چیست؟ ما روزه می‌گیریم. مسافر هم باشیم باز هم روزه می‌گیریم. امام صادق فرمود: اگر به من خبر بدهند، کسی در سفر روزه گرفته است، یک آقایی مسافر بوده وظیفه‌اش افطار بوده است. وظیفه‌اش این بوده روزه نگیرد. ولی گفته نه می‌گیرم. اگر در سفر از دنیا برود، به من خبر بدهند، من بر جنازه او نماز نمی‌خوانم. همین دین می‌گوید: اگر کسانی که توانایی دارند، یک روز را عمداً بخورند، تمام عمرشان نه، اگر تا آخر روزگار و پایان دنیا زنده باشند و روزه بگیرند، جبران آن یک روز که خوردند نمی‌شود.

در روایت داریم سفارش شده که ادم اگر به ماه رمضان رسید، دیگر مسافرت نرود. اگر هم می‌رود طوری باشد که در سفر روزه‌اش را بگیرد. مثلاً بعد از ظهر از وطنش برود، قبل از ظهر هم به آنجا برسد و قصد ده روز کند.

از امیرالمؤمنین(ع) روایت داریم که شیخ صدوق نقل کردند، امیرالمؤمنین فرمود: «لیس للعبد أن یخرج فی سفر إذا حضر شهر رمضان» (خصال/ج2/ص614) اگر ماه رمضان رسید، دیگر نباید مسافرت برود. حضرت به آیه شریفه سوره مبارکه بقره استدلال کردند. «فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ» (بقره/183) هرکس ماه رمضان را درک کرد، باید روزه بگیرد.

باز در حدیث دیگری شیخ صدوق در من لا یحضر و مرحوم کلینی در کافی دارد. از امام صادق(ع) است که فرمودند: وقتی ماه رمضان رسید جز در این موارد ضروری کسی مسافرت نرود. 1- جهاد در راه خدا، 2- یا سفر حج است. 3- مال قابل توجهی است که اگر انسان دنبالش نرود از بین می‌رود. 4- برادر ایمانی دارد، گرفتاری و مشکلی دارد. همین دینی که می‌گوید، مسافرت نرو، همین دین می‌گوید: اگر برادر مسلمانت گرفتاری دارد، به خاطرش مسافرت برو.

فصل گرما است، روزها بلند است. مشغول کار هستیم. خوب هست که کارفرماها مقداری تخفیف بدهند. اگر باور داریم خدا جبران می‌کند. شما کارگر ساختمانی داری، قرار بوده روزی هشت ساعت کار کند. شما بگو: ماه رمضان است. من دو ساعت برای خدا تخفیف می‌دهم. یقین داشته باش خدا جبران می‌کند و از جای دیگر می‌دهد. اگر می‌توانیم خودمان به خودمان تخفیف بدهیم. کسانی که کارشان دست خودشان است، اگر می‌توانیم خودمان ساعات کار خودمان را کم کنیم. حتی اگر می‌توانیم تعطیل کنیم.

یک کسی به امام(ره) گفت: این ماه رمضان روزها بلند است و خیلی گرما است. گفته بودند: ما وقتی روزه می‌گیریم به کار دیگرمان نمی‌رسیم. امام فرمودند: روزه خودش کار است. اگر واقعاً چاره دارند، خودشان تخفیف بدهند تا از روزه ماه رمضان لذت ببرند.

کسانی هستند که واقعاً نمی‌توانند از کارشان بزنند. این دو راه دارد. یک راهش این است که انسان مسافرت برود. ولو مسافرت عمدی باشد یعنی برای فرار از روزه باشد. البته گفتیم: مسافرت مکروه است. ولی در عین حال چاره نیست.یک کسی کار سنگین دارد و نمی‌تواند روزه بگیرد، می‌توانند صبح اول وقت 4 فرسخی مسافرت بروند. آنجا روزه‌شان را افطار کنند. وقتی برگشت دیگر وظیفه ندارد روزه بگیرد، در سفر افطار کرده و برمی‌گردد. کشاورزها، نانواها، اگر کسانی کار سنگین دارند، یک پیشنهاد است.

مطلب دیگر راجع به دخترخانم‌هایی است که سال اول است روزه می‌گیرند، روزها طولانی و گرم است و دخترخانم‌ها توانایی‌شان کم است. پدر و مادرها در خانه غذای خوب تهیه کنند. حتی داریم که به مردها توصیه شده که در ماه رمضان به خانواده‌هایتان توسعه بدهید. «وَ عَلَى الَّذینَ یُطیقُونَهُ» (بقره/184) اگر کسانی نمی‌توانند روزه بگیرند، توانایی ندارند، «فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْکینٍ» قرآن می‌فرماید باید کفاره بدهد. اگر دختر خانمی توانایی روزه گرفتن ندارد، کفاره بدهد.

مرحوم آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی(ره) در عروة الوثقی فرمودند: یکی از شرایط روزه این است که برای انسان ضرر نداشته باشد. شما یکوقت یقین داری روزه برای انسان ضرر دارد، یک وقت گمان دارم که 80 درصد، 90 درصد روزه برای من مشکل است. احتمال عقلایی می‌دهم که روزه برای من ضرر داشته باشد. نباید بگیرم. فرمودند: ضعف کفایت نمی‌کند. روزه گرسنگی و تشنگی دارد. اگر قابل تحمل است باید ضعف را تحمل کرد. تشویق خیلی اثر دارد. خواهش می‌کنم در امر روزه داری دختران سال اولی، تشویق کنید. هم خانواده و هم بستگان تشویق کنید.

یکی از عزیزان می‌گفت: خدمت آیت الله مکارم رسیدیم. از کتاب سال ولایتی برنامه‌ای در قم هست، کتاب‌هایی با موضوع اهل‌بیت (ع) معرفی می‌شود. خدمت ایشان رفتیم و گفتیم: امسال کتاب شما انتخاب شده است. ایشان فرمودند: من نزدیک هشتاد سال عمر کردم. هیچ آرزویی ندارم. دنبال پول و مقام و شهرت نیستم. ولی همین که می‌بینم شما به این کتاب توجه کردید، خوشحال شدم. تشویق از نه ساله تا نود ساله جایز است. خانم‌ها، آقایان را تشویق کنند. آقایان، خانم‌ها را تشویق کنند.

بزرگواری می‌فرمود: مواظب باشید نکند یک وقت در ماه رمضان آبروی ماه رمضان را ببریم. یعنی ما بداخلاقی کنیم، یک مرد یا خانم بد اخلاقی کند که بچه‌ها بگویند: این چه ماه رمضانی است؟ آبروی ماه رمضان را نبریم.

در ماه رمضان یکسری مراقبت داشته باشیم. حضرت در نهج‌البلاغه در بخش کلمات حکمت آمیز، کلمه 145 می‌فرماید: «کَمْ مِنْ صَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ صِیَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ» چه بسا روزه‌دارهایی که از روزه جز گرسنگی و تشنگی سهمی ندارند. فقط یک وظیفه شرعی انجام دادیم و هیچ ترقی و تکاملی نداشتیم. «وَ کَمْ مِنْ قَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ قِیَامِهِ إِلَّا السَّهَرُ وَ الْعَنَاءُ» چه بسا شب زنده دارانی که از شب زنده داری‌شان فقط بیدار بودن و خستگی کشیدند. «حَبَّذَا نَوْمُ الْأَکْیَاسِ وَ إِفْطَارُهُمْ» خوشا به حال آنهایی که می‌خوابند.  بعضی بیدارند اما بیداری‌شان به گناه کشیده می‌شود. روزه باشیم ولی فقط گرسنگی و تشنگی است. مراقبت اول این است که این وسایلی که ما در خانه‌هایمان آوردیم، نظیر ماهواره، اینها با دعا و قرآن و روزه و نماز و افطار و مراقبت چشم و گوش نمی‌سازد. حداقل در ماه رمضان جمع کنیم. ماه رمضان وسایل گناه را برداریم.

الآن اگر بگویند: اسرائیل با موشک چندین فلسطینی را به شهادت رساند، ما ناراحت می‌شویم و علیه این کار اسرائیلی‌ها خشمگین می‌شویم و تظاهرات می‌کنیم. ما در برابر موشک نظامی دشمن فریاد می‌زنیم. آنوقت در برابر موشک فرهنگی دشمن چه می‌کنیم؟ این همان دشمنی بود که در داستان تحریم به طفل بیمار سرطانی ما رحم نکرد. آنوقت چطور می‌شود که موشک فرهنگی‌اش را خریداری می‌کنیم و در خانه‌هایمان می‌آوریم؟

یکی از قضات محترم از دوستان ما بود. به من می‌گفت: آقای حسینی این پرونده‌های دادگاه خانواده را ببینید، چند درصد این طلاق‌هایی که امروزه انجام می‌شود، الآن از هر سه ازدواج یکی طلاق است. ایشان می‌گفت: چقدر از طلاق‌ها به خاطر خیانت‌هایی است که در خانواده‌ها است و این خیانت‌ها به خاطر دیدن برنامه‌های خانوادگی است. طری به ما القاء می‌کنند که هیچ چیزی برای ما قبیح نباشد. اصلاً گناه معنا ندارد. این همان شبیه خونی است که مقام معظم رهبری فرمودند.

حضرت امیر نشسته بودند، یک کسی سفره افطار امیرالمؤمنی را آورد.این سفره افطار کیسه‌ای مهر و موم شده بود. یک نفر گفت: آقا از شما انتظار نداشتیم، شما بخیل هستی؟ حالا کسی یک مقدار نان از بغل این بخورد، چیزی نمی‌شود. حضرت تبسمی کردند. فرمودند: دوست ندارم چیزی وارد معده من شود که مسیر تهیه آن را نمی‌دانم.

خدا مرحوم میرزا زاهد را رحمت کند. می‌گویند ایشان یک مبلغی را برای ماه رمضان کنار می‌گذاشتند. همه اموال ایشان صد در صد پاک بوده است. ولی یک مبلغی را کنار می‌گذاشته می‌گفته: من به پاکی این یقین دارم. این را برای خرجی رمضان گذاشتم. حداقل سفره رمضان ما حلال باشد. عزیزانی که هنوز خمس مالشان را ندادند، چه مانعی دارد. به اندازه سفره سحرمان پاک کنیم. به دفتر مراجع تقلید رجوع کنیم بگوییم: آقا، این پول ما را برای ماه رمضان حلال کنید.

مرحوم زاهد می فرمودند: در نجف دزدی بود ولی روزه می‌گرفت. دم افطار که می‌شد خانه می‌رفت و می‌دید همه اموالش دزدی است. گاهی یک دو ساعت از افطار می‌گذشت، افطار نمی‌کرد. به افرادی التماس می‌کرد و می‌گفت: من مال پاکی ندارم. شما یک چیزی به ما بدهید. مراقبت دوم این است که انشاءالله نان حلال سر سفره‌ها ببریم.

مراقبت سوم این است که یکی از مشکلاتی که روزه را برای ما ایجاد می‌کند، مسأله غیبت است. در کتاب تحف العقول از پیامبر نقل شده است: «وَ الْغِیبَةُ تُفَطِّرُ الصَّائِمَ وَ عَلَیْهِ الْقَضَاءُ» (تحف‌العقول/ص13) غیبت روزه را باطل می‌کند و قضا دارد. نه به این معنی که بگوییم باطل شد و غذایی هم بخوریم. اکثر فقها فرمودند پاداش معنوی‌اش کم می‌شود. اما قضای بعد از رمضان ندارد. اما پیغمبر فرمود: اگر غیبت کردی، گوشه دفترت بنویس، من روز سوم ماه رمضان غیبت کردم، این روزه باطل شد، بعد از رمضان قضایش را به جا آورم. بعضی از بزرگان مثل شیخ طوسی فرمودند: واجب است قضای روزه را برجای آورید.

خدا فیض کاشانی را رحمت کند. می‌فرمودند: یک قطره آب روزه را باطل می‌کند. غبار غلیظ، دود روزه را باطل می‌کند. انوقت می‌شود با آبروی مؤمن بازی کرد، روزه باطل نشود؟

کسی داشت غیبت می‌کرد. روزه بود. پیغمبر شنید، فرمود: برایش غذایی بیاورید. این چه روزه‌ای است؟!!!

مراقبت مهمی که باید بکنیم، روزه فقط عبادت فردی نیست. امیرالمؤمنین فرمودند: وقتی موقع افطار می‌شد، پیامبر می‌فرمودند: در خانه را باز کنید، هرکس می‌خواهد بیاید. امام سجاد فرمود: افطاری دادن به یک نفر از روزه بیشتر ثواب دارد.

در حالات پیامبر داریم، پیامبر از همه جود و سخاوتش بالاتر بود. بیشترین جود و سخاوت پیامبر در ماه رمضان بود. اگر کسانی اهل جود و سخاوت هستند، اوج سخاوتشان را باید در ماه رمضان نشان بدهند.

کسانی که توانایی دارند، در حد توان خودشان اطعام بدهند. کمک کنند. هرچه زودتر و بدون منت و آبرومندانه شروع کنند.

از پیامبر سؤال کردند که بهترین صدقه چیست؟ فرمودند: صدقه در ماه رمضان است. خیرات به پدر و مادر و بستگان هم در ماه رمضان انجام دهید.

امام سجاد(ع) یک روز که روزه می‌گرفتند، گوسفندی را قربانی می کردند، خود حضرت شخصاً آبگوشتی را درست می‌کردند. خودشان غذا را می‌چشیدند، این غذا را نزدیک افطار که می‌شد بین افراد توزیع می‌کردند. بعد می‌گفتند: افطار مرا بیاورید. افطار امام سجاد نان و خرما بود. ما اهل این کار نیستیم. ولی دیگران را شریک کنیم.

بیاییم در این ماه کمی از تجملات سفره‌های افطارمان کم کنیم و قدری هم به یاد دیگران باشیم. از خدا می‌خواهیم که به ما توفیق بدهد این مراقبت‌های ماه رمضان را در زندگی به جا آوریم.


  
  

خطبه 192 معروف به خطبه قاصعه است. حضرت می‌فرماید: «لَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ وَاحِدٌ یَوْمَئِذٍ فِی الْإِسْلَامِ غَیْرَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ خَدِیجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا» (شرح نهج‌البلاغه/ج13/ص201) در صدر اسلام خانه‌ای نبود که اسلام را پذیرفته باشد. جز یک خانه که در آن پیامبر بود، خدیجه کبری و من سومین نفر بودم. یعنی خدیجه کبری(س) بعد از پیامبر اول کسی است که ایمان آورد. مادری که می‌تواند مادر دوازده معصوم باشد. یازده امام و دوازده معصوم، فاطمه زهرا(س) و یازده امام. از امام مجتبی تا امام زمان(ع). در زیارتنامه‌ها می‌خوانیم «السلام علیک یابن رسول الله، یابن امیرالمؤمنین، یابن فاطمه الزهرا، یابن خدیجة الکبری» یعنی دوازده معصوم در زیارتشان فخرشان به این است که ما آنها را به عنوان فرزندان خدیجه(س) می‌دانیم.

بحث نداهای الهی در قیامت را مفصل گفتیم. یکی از نداهای الهی که در قیامت زده می‌شود «این فاطمة الزهرا» است. فاطمه زهرا کجاست؟ در غوغای محشر که هرکس به فکر خودش است، یکی از نداها «این خدیجة الکبری» است.

پیامبر خدا وقتی نام خدیجه کبری را می‌بردند، گریه می‌کردند. این نشانه وفا است. وفای در زندگی خیلی خوب است. گاهی می‌بینیم آقا و خانمی اوایل گرفتاری‌ها با هم هستند، زندگی که روی روال می‌افتد، مرد بی‌وفا می‌شود. یا زن بی‌وفا می‌شود. آن روز یکه آن در بساط نداشتی، ان روزی که مستأجر بودی، حقوق کمی داشتی، چه کسی با تو بود؟ این خانم با تو بود. حالا وضعت خوب شد و پست پیدا کردی. پیامبر خدا تا روز آخر ده سال بعد از خدیجه کبری زنده بودند. هر بار نام این بانوی بزرگوار می‌آمد، گریه می‌کردند و اشک می‌ریختند.

زمانی پیامبر گریه می‌کردند، یکی از همسران پیامبر نگاهش زمینی بود. بعضی‌ها نگاه آسمانی دارند. گفت: برای چه گریه می‌کنی؟ خدیجه کبری سنی داشتند، می‌گویند: زمان ازدواج 40 ساله بودند. برای چه گریه می‌کنی؟ او پیرزن بود. خدا در عوض او من جوان را به تو داد. پیامبر فرمود: ساکت باش. آن روزی که همه شما مرا تکذیب می‌کردید، او به من ایمان آورد. آن روزی که همه شما کافر بودید او به من ایمان آورد. این زن گفت: وقتی دیدم پیامبر اینقدر به خدیجه کبری علاقه دارد، فهمیدم اگر بخواهم در دل پیامبر راه پیدا کنم باید از چه راهی وارد شوم. منافقانه از خدیجه کبری تعریف می‌کردم، که در دل پیامبر راه پیدا کنم.

در روایت هست وقتی پیامبر شب معراج از معراج برگشتند. خطاب به جبرئیل فرمود: شما در دنیا کاری ندارید؟ جبرئیل فرمود: سلام خدا و سلام مرا به خدیجه کبری برسانید. پیامبر خدا حامل سلام الهی بر فرشته وحی الهی بر خدیجه کبری بود.

امام صادق(ع) فرمودند: وقتی پیامبر با خدیجه کبری ازدواج کردند، تمام زنان مکه با این بانوی بزرگوار قطع رابطه کردند. اعتراض داشتند که چرا با پیامبر ازدواج کردی. دوران بارداری خدیجه کبری شد.      حتی در موقع وضع حمل هیچکس را نداشتند که زنان بهشتی آمدند. این حدیث را شیخ صدوق در خصال نقل کردند. در دوران بارداری فاطمه زهرا(س) در شکم مادر با خدیجه کبری(س) سخن می‌گفت، دلداری می‌داد. غم نخور مادر که غمخوارت منم! یکوقت پیامبر وارد شدند، دیدند خدیجه دارد با کسی حرف می‌زند. کسی در خانه نیست. بانوی تنها در خانه بودند. فرمودند: خدیجه با چه کسی سخن می‌گویی؟ فرمود: این فرزندی که در رحم دارم، با او سخن می‌گویم.

اگر بخواهیم جایگاه این بانوی بزرگوار را بدانیم، وقتی خدیجه کبری از دنیا رفتند، با فاصله کمی حضرت ابوطالب از دنیا رفتند. پیامبر خدا در فاصله کوتاهی جناب ابوطالب و خدیجه کبری را از دست داد. آن سال را پیامبر سال غم و غصه و اندوه نامیدند. دیگر پیامبر نتوانستند در مکه بمانند. وقتی این دو یاور را از دست دادند مجبور به هجرت به مدینه شدند.

«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء» خدایا به حق محمد و آل محمد و به حق بانوی بزرگوار، خدیجه کبری(س) و دوازده معصوم از نسل این بانو و به حق چهارده معصوم(ع) حوائج همه ملتمسین دعا، مخصوصاً عزیزانی که به این برنامه التماس دعا گفتند، برآورده به خیر بفرما. بیماران را لباس عافیت بپوشان و گرفتاری‌ها را برطرف بفرما. به همه ما توفیق روزه این ماه و عمل به فرایض این ماه را عنایت بفرما.


  
  
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >